مدرسه علمیه طوبی بهبهان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند :

 

أنسک النّاس نسکاً أنصحهم جیباً و أسلمهم قلباً لجمیع المسلمین .

استوارترین شخص نسبت به سیره و تعالیم اسلامی ، کسی است که نسبت به دوستان خیرخواه باشد و قلب وی نسبت به مسلمین پاک­تر باشد .

                                                     (بحار / 71 / 338)

دلنوشته یکی از طلاب

05 اسفند 1394 توسط طیبی

نمی دانم چه بگویم از سراپرده دلم  

که سخت می شود ، گفتن ناگفته ها

هستی و نمی بینم تورا ، این میشود سرگذشت تلخ مرا …   

من نیستم و تو می بینی مرا

نم نم باران که می بارد قلبم می گیرد از غم ندیدنت آقا

دل می گیرد و نفسی نیست برای دمیدن ، و آهی نیست برا کشیدن

  خوابهایم بی تو می شود کابوس ، وقتی که نباشی می شوم نابود

  کاش می شد سرنوشت مرا ، با تو از سر  نوشت آقا   

نمی دانم چرا روزها که بی تو می گذرد بد می گذرد گمان می کنم زندگی بی تو جهنم می شود

قلبم قندیل بست از نداشتن تو و نفسهای سردم تو را می طلبد

آقا چشمانم بهانه ی تو را می گیرد  

وجودم خاک گرفته است

دستان سرد مرا بگیر دستانم به یاری خدای تو می نویسد

و دلی که همیشه تنشنه ی عشق تو است 

من که همیشه جامانده ی دیار عشقم مرا برسان به قافله ی عشاق ، آقا…

 نظر دهید »

مطالعه کتاب

23 آبان 1394 توسط طیبی

مطالعه فقط خواندن نیست ، رفتن یک راه است ، پابه پای جملات ، دست در دست کلمات و لمس نزدیک همه آنچه که در کتاب است ،  کتاب خواندن هنر است .

هفته کتاب و کتابخوانی  گرامی باد .

 نظر دهید »

تقدیم به لاله های خونی

14 آبان 1394 توسط طیبی

روزها هر روز تکرار می شود و ساعت ها و ثانیه ها به حرکت در می آید . اما در گذشته های نه چندان دور ، در افق های دور دست کسانی بودند که شبانگاهان با گامهای بر افراشته و عزمی راسخ سلاح امنیت و آزادی کشور را در دست داشته و با جان و دل از میهن و ناموس خود در دفاع می کردند . می رفتند و بانگاههای خود که با نورالهی مانوس شده بود پنجره های تاریکی دل را به سوی روشنایی رهنمون می کردند و با دستان خود اسلحه های عظیم کشور را بر دوش می کشیدند و با شعار لبیک یا حسین و هیهات من الذله تیر خلاصی را بر سر دشمن می ریختند و گامهای خود را بر روی سیم خاردرهای طویلی که برروی زمین نقش بسته بود می گذاشتند  و با عشق و دل در راه میهن جان خود را به سوی ملکوت اعلی پیوند می دادند  و در سنگرهای دفاع مقدس سرود طراوت و یگانگی را می خواندند و با خواندن دعای توسل و زیارت عاشورا دل را به سوی بهترین و جاودانه ترین مکتب الهی سوق می دادند . رفتند و با بالهای خونین خود همچون کبوتران آسمانی دیده ها را به بالاترین یاس های سپید آسمانی پیوند دادند و با ریختن خون خود لاله های سرخ را به یادگار گذاشته اند تا که شاید این لاله های شکفته درزمین جمهوری اسلامی روزی گویای فداکاری های آنها در صحنه های جنگ باشد . باشد که با ریختن خون آن جوانان بیدار دل ، سنگرهای علم و دانش ، عزت ، حجاب و معرفت الهی در این سرزمین پاک خدایی پدیدار شود و هر روز بر عزت و شرف این کشور همیشه پهناور افزوده شده و شاهد روزی باشیم که پرچم آزادی و آزادگی به دست منجی عالم بشریت هر چه سریعتر برافراشته شود .

 نظر دهید »

نسیم محرم

25 مهر 1394 توسط طیبی

در کوچه ها نسیم بهشت محرم است           این شهر بی مجالس روضه جهنم است

پیراهن سیاه عزاداری شما                       زیباترین تجلی عشق مجسم است  

شکر خدا که هیئت مان باز دایر است          شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است

بیرون ندیده اید زنی ایستاده است ؟           بالش شکسته است و قدش هم کمی خم است

لبخند تلخ فاطمه بر تک تک شما              یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است

من که ندیدمش دم در خب شما چطور ؟     صد حیف سوی چشم گناه کار ما کم است

پرواز می کنیم از این پیله های تنگ          فصل بلوغ شیعه یقینا محرم است

در مجلس عزای امام قتیل اشک              روضه به شور و واحد و نوحه مقدم است

 نظر دهید »

شهادت امام باقر(ع)

30 شهریور 1394 توسط طیبی

امام باقر غلیه السلام :

خدای تبارک و تعالی به موسی وحی کرد : به فراوانی مال شادمشو و در هیچ حال از ذکر و یادمن غافل مشو که زیادی ثروت فراموشی گناه آورد و غفلت از ذکر من قساوت قلب . (خصال ، باب دوم،ح23)

امام باقر(ع) :

از رسول خدا سوال شد از بهترین بندگان . ایشان فرمودند : کسانی هستند که چون نیکی کنند ، شاد گردند چون بد کنند آمورزش بطلبند چون چیزی به آنان داده شود سپاسگزار باشند ، چون گرفتار شوند صبر پیشه کنند و چون خشم گیرند گذشت کنند .

شهادت امام محمد باقر، آخرین کربلایی را به تمام شیعیان تسلیت عرض می نماییم .

 1 نظر

چاره بلا زیارت عاشورا

05 شهریور 1394 توسط طیبی

علاّمه بزرگوار حضرت آقاى شيخ حسن فريد گلپايگانى كه از علماى طراز اول تهران هستند از استاد خود مرحوم آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى اعلى اللّه مقامه نقل نمود كه فرمود: اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، وقتى اهالى سامرا به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روز عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى اعلى اللّه مقامه جمعى از اهل علم بودند ناگاه مرحوم آقاى ميرزاى محمد تقى شيرازى رحمة اللّه عليه - كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟ همه اهل مجلس تصديق نمودند كه بلى . سپس فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را هديه روح شريف نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجة بن الحسن عليه السلام نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول زيارت عاشورا شدند.
از فردا تلف شدن شيعه موقوف شد ولى همه روزه عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد.
برخى از سنى ها از آشنايانشان از شيعه پرسيدند سبب اينكه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف گرديد.
جناب آقاى فريد سلمه اللّه تعالى فرمودند: وقتى گرفتارى سختى برايم پيش آمد فرمايش آن مرحوم به يادم آمد از روز اول محرم سرگرم زيارت عاشورا شدم روز هشتم به طور خارق العاده برايم فرج شد.
شكى نيست كه مقام ميرزاى شيرازى از اين بالاتر است كه پيش خود چيزى بگويد و چون اين توسل يعنى خواندن زيارت عاشورا تا ده روز در روايتى از معصوم نرسيده است شايد آن بزرگوار به وسيله رؤ ياى صادقه يا مكاشفه يا مشاهده امام عليه السلام چنين دستورى داده بود و مؤ ثر هم واقع شده است .
مرحوم حاج شيخ محمد باقر شيخ الاسلام نقل نمود كه : در كربلا ايام عاشورا در خانه مرحوم ميرزاى شيرازى روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيدالشهدا عليه السلام و حضرت ابالفضل العباس عليه السلام مى رفتند و عزادارى مى نمودند و عادت ميرزا اين بود كه هر روز در غرفه خود زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمد و در مجلس عزا شركت مى نمود؛ روزى خودم حاضر بودم كه پيش از موسم آمدن ميرزا ناگاه با حالت غير عادى پريشان و نالان از پله هاى غرفه به زير آمد و داخل مسجد شد و مى فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش حضرت سيدالشهدا عليه السلام بگوييد و عزادارى كنيد. تمام اهل مجلس منقلب شدند و بعضى حالت بى خودى عارضشان شد، سپس با همان حالت به اتفاق ميرزا به صحن شريف و حرم مقدس مشرف شديم گويا ميرزا مأ مور به تذكر شده بود. بالجمله هر كس زيارت عاشورا را يك روز يا ده روز يا چهل روز به قصد توسل به حضرت سيدالشهدا عليه السلام (نه به قصد ورود از معصوم ) بخواند البته صحيح و مؤ ثر خواهد بود و اشخاص بى شمارى بدين وسيله به مقاصد مهم خود رسيده اند.
مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى در سنه 1338 در كربلا وفات و در جنوب شرقى صحن شريف مدفون گرديد

 پاورقي
داستانهاى شگفت ، شهيد محراب دستغيب شيرازى : ص 271. شيفتگان حضرت مهدى ، رجائى خراسانى : ص 152. كرامات امام حسين ، مصطفى محمدى اهوازى : ص 23. زبدة الحكايات ، عبدالمحمد لواسانى : ص 224. الكلام يحر الكلام ، سيد احمد زنجانى : ص 55.

 

 نظر دهید »

روزه خاص

10 تیر 1394 توسط طیبی

 1 نظر

حلول ماه مبارک رمضان

30 خرداد 1394 توسط طیبی

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت 

کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت

آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز

 باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت

حلول ماه مبارک رمضان ، ماه رحمت و مغفرت بر همه مسلمانان مبارک باد .

 

 نظر دهید »

خواص درماني خاكشير

23 خرداد 1394 توسط طیبی

خواص درمانی خاکشیر

فصل تابستان كه مي‌رسد بازار مصرف خاكشير و شربت آبليمو هم داغ مي‌شود.

خاكشير از زمان‌هاي گذشته كاربرد داشته است و بهترين كاربرد آن به خاطر خاصيت ضدعفوني‌كننده‌اش مي‌باشد و براي ناراحتي‌هاي روده مثل اسهال يا حتي يبوست مفيد است.اين گياه را به صورت خيس كرده استفاده مي‌كنند و در موارد جراحات و تب‌هاي زياد بسيار موثر است و همچنين بو داده آن اسهال‌هاي سخت را درمان مي‌كند.

خاكشير التهاب كليه را برطرف مي‌كند. براي از بين بردن كهير و التهابات پوستي از خاكشير استفاده كنيد.

 

خاكشير داراي تعدادي اسيد چرب مانند اسيد لينوئيك، اسيد لينولنيك، اسيد اولئيك، اسيد پالمتيك و اسيد استئاريك است. اين گياه التيام‌دهنده زخم و جراحات است و جوشانده آن براي رفع اسهال‌هاي ساده مفيد است. خاكشير تب‌بر است، اين گياه همچنين ادرارآور است و التهاب كليه را برطرف مي‌كند. از ديگر خواص خاكشير مي‌توان به درمان سرخك و مخملك اشاره كرد. اين گياه نيز براي رفع گرفتگي صدا مفيد بوده و كهير و التهابات پوستي را از بين مي‌برد. از گل‌ها و برگ‌هاي اين گياه مي‌توان براي رفع بيماري ناشي از كمبود ويتامين C استفاده كرد.

براي برطرف كردن جوش‌هاي صورت كه به علت خوردن چربي و شيريني زياد ايجاد مي‌شود بايد جوشانده يك قاشق ترنجبين را با 2 قاشق غذاخوري خاكشير مخلوط كرده و هر روز صبح ناشتا به مدت 2 هفته ميل شود تا جوش‌ها از بين بروند.

 نظر دهید »

حجاب

23 خرداد 1394 توسط طیبی

خون ریزی شدیدی داشت , داخل اتاق عمل , دکتر اشاره کرد که
چادرم را در بیاورم تا راحت تر مجروح را جابه جا کنم ؛
مجروح گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده گفت:
” من دارم میرم تا تو چادرت رو در نیاری “ چادرم در مشتش بود که شهید شد……
به یاد مردانی که نه فقط خواهران و مادران خودشان را جز ناموس خودشان می دانستند بلکه تمام دختران این سرزمین را جز لاینفک ناموس خودشان می دانستند و
در این راه …

 

 1 نظر

نماز صبح

20 خرداد 1394 توسط طیبی

 نظر دهید »

به مناسبت آزادسازی خرمشهر

04 خرداد 1394 توسط طیبی

 

سالروز آزاد سازی خرمشهر بر ملت شریف ایران مبارک باد

 نظر دهید »

سخنان رهبر انقلاب امام خامنه ای در دانشگاه امام حسین(ع)

31 اردیبهشت 1394 توسط طیبی

حضرت امام خامنه ای در دانشگاه امام حسین :

باز در مذاکرات حرف های تازه می زنند ، درباره بازرسیها گفتیم اجازه نمیدهیم از هیچ یک از مراکز نظامی هیچگونه بازرسی از سوی بیگانگان انجام شود .

می گوینداجازه مصاحبه با دانشمندان هسته ای باید داده شود . این یعنی بازجویی  ، من اجازه نمیدهم بیگانگان با دانشمندان و فرزندان عزیز ملت که این دانش را به اینجا رساندند بیایند حرف بزنند .

 نظر دهید »

طرز پوشش مادر در خانه در مقابل فرزندان

05 اردیبهشت 1394 توسط طیبی

 طرز پوشش مادر در خانه و در مقابل فرزند چگونه بايد باشد؟

والديني كه خواستار داشتن نسلي سالم و شريف هستند، به خاطر سلامت جسم و روان و اداي حق تربيت و اخلاق فرزندان شايسته است مراقبت‌هايي را در رفتار خود لحاظ کنند. با توجه به الگوگيري فرزندان از والدين، سبک زندگی والدين حتی طرز پوشش آنها در تربيت فرزندان تأثير گذار است. موضوع پوشش مادر از جمله اين بحث است که از چند جهت قابل توجه می باشد:
1 . از نظر شرعي
پوشش همه اعضاء بدن مادر مقابل فرزندان از نظر شرعي، واجب نيست. بنابراين باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد مرد و زني كه با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) مي
‎توانند به بدن يكديگر به آن مقدار كه در ميان محارم معمول است نگاه كنند، و در غير آن احتياط آن است كه نگاه نكنند.[1]
2
. از نظر تربيتي و روان شناختي
امّا از نظر تربيتي، بايد بگوئيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص مي
‎دهد و آنرا دنبال مي‎كند، رفتار مادر برايش كاملاً آشنا است و حافظه‎اش مملو خاطراتي از اين رفتارها مي‎باشد، كودك از رفتار و شكل آنها عكس برداري مي‎كند و در حافظة خود انبار مي‎كند.
پايه
‎هاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده مي‎شود و اين شيوة تقليد، هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل مي‎شود. تقليد و الگوپذيري از ويژگي هاي دوران كودكي است، كودك هر آنچه را كه ببيند براساس تقليد مي‎پذيرد، و مطابق آنها عمل مي‎
كند، بدون اينكه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد.
چشم كودك، چون دريچه
‎اي باز است كه مي‎بيند، ذهن كودك چون دوربين عكاسي است، كه هر چه مي‎بيند در آن منعكس شده و ثبت مي‎گردد.[2] بنابراين رفتار والدين بخصوص مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. كودك از مصالح و مفاسد امور اطلاعي ندارد و نمي‎تواند در كارهايش هدف‎گيري درستي داشته باشد، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آنها را مشاهده مي‎نمايد و از آنان تقليد مي‎كند.[3]
كودك شكل پوشش مادر را تقليد مي
‎كند اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد كه كودك هم سعي مي‎كند همان پوشش را از مادر تقليد كند. در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب مي‎رسد، سعي مي‎
كند با مادر همانندسازي كند وهمان شيوه مادر را براي خود انتخاب كند.
يكي از اشتباهات بعضي والدين اين است كه تصور مي
‎كنند بچه‎ها چيزي نمي‎فهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر مي‎شوند. غافل از اينكه كودك آنچه را مي‎بيند در حافظة خود ضبط كرده و روزي نمونة آن را از خود بروز خواهد داد.
اگر از دوران كودكي بگذريم و وارد دوراني شويم كه فرزند كم كم بسوي دوران بلوغ نزديك مي
‎شود، پوشش اطرافيان مي‎تواند در بلوغ زودرس او نقش مهمي داشته باشد. كودكي كه در سن قبل از نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است و قسمت‎ها برجستة بدن آنان را مشاهده مي‎كند، زمينة تحريك جنسي در او سريع‎تر و زيادتر است و آنچه را در خانواده مي‎بيند ناخودآگاه در كوچه و خيابان بر افراد ديگر منطبق مي‎كند و باعث مي‎شود زودتر از موعد مقرر علائم بلوغ جنسي در او ظاهر شود. هر چه كودك بزرگتر مي‎شود ضرورت رعايت اين موضوع بيشتر مي‎شود چون كودك بسوي بيدار شدن غريزة جنسي پيش مي‎رود و برخورد با پوشش نامناسب مادر و خواهر او را تحريك مي‎
كند.
اما والدين کودک به عنوان زن و شوهر روابطی در فضای خانواده دارند که پوشش خاصی را می طلبد. اينکه خود را براي يكديگر بيارايند و … . از سوی ديگر می بايست نکات بالا را رعايت کنند. زيرا محرميت، ما را مجاز نمي سازد كه به هر گونه اي كه بخواهيم در حضور فرزندان خود آمد و شد داشته باشيم. بنابراين جمع ميان اين دو موضوع چگونه می تواند باشد؟
پاسخ به اين صورت است که مثلاً اگر خانمی عادت داشته باشد كه همه روز و همه وقت در حال آرايش باشد، طوري كه كودك از روزي كه چشم به زندگي گشوده مادرش را در چنان وضع و پوششی ديده است، در اين صورت مشكل آفرين نخواهد بود. البته توجه داريد که پوشش در اين صورت نيز بايد در چارچوب روابط مادر و فرزندی باشد نه مطابق با روابط زناشويي. اما دشواري به هنگامي است كه مثلاً خانمي در شبي خاص و ساعتي خاص خود را بيارايد، در اين صورت است كه ذهن كودك بدان مشغول می شود. و اين خطاي بزرگي براي پدر و مادر است كه با لباس هاي نامناسبي همچون شلوار كوتاه و ….. در حضور دختران و پسران خود ظاهر شوند. و اين خطا از حدود سنين پس از 8 سالگي كودك فوق العاده بزرگتر است. چرا كه براي برخي از كودكان در اين سنين تماشاي بدن برهنه و و پاي لخت تا حدودي لذت آور مي شود.
بنابراين بهتر است از همان دوران خردسالي عادتي در كودكان پديد آوريم كه ساعتي زودتر از پدر و مادر بخوابند و اين ضروري رشد وسلامت آنهاست و در اين مدت زن و شوهر، فرصتي براي بيان مسائل خاص زندگي و انجام رفتارهاي جنسي خود خواهند داشت.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. ازدواج مكتب انسان سازي، دكتر سيدرضا پاك نژاد، انتشارات مؤسسه خيريه علمي و ديني اشكذرـ يزد.
2. نقش مادر در تربيت، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، تهران، 1368.
3. اسلام و تربيت كودكان، دكتر احمد بهشتي، ج 2، سازمان تبليغات، 1372.
4. آئين همسرداري، آيت الله ابراهيم اميني، تهران، سازمان تبليغات، 1367.

پاورقي ها:

[1] . مكارم شيرازي، ناصر، رساله توضيح المسائل، قم، انتشارات هدف، ص 424.
[2] . فرهاديان، رضا، آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، قم، انتشارات رئوف، 1370، ص 38.
[3] . همان.

 3 نظر

ویژه شهادت سرور بانوان دو عالم

13 اسفند 1393 توسط طیبی

مادر هر کاری که بکند …    

                                        

اهل خانه هم یاد می گیرند ؛

                                           

مثلا اگر شهید شود …   

                                    

یا زهرا …         

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

شهادت حضرت صدیقه طاهره (س)

به همه شیعیان تسلیت عرض می نماییم .

 نظر دهید »

نکاتی چند درباره تشویق نوجوانان

10 اسفند 1393 توسط طیبی

یکی از روشهای بسیار موثر در تربیت نوجوان ، تشویق کارهای خوب است . اصولا تشویق در روح و نهاد نوجوان اثر فوق العاده ای دارد و او را به انجام کارهای نیک ترغیب می کند . هر انسانی طبعا خودش را دوست دارد و اصولا تشویق در روح و نهاد نوجوان اثر فوق العاده ای دارد و او را به انجام کارهای نیک ترغیب می کند . هر انسانی طبعا خودش را دوست دارد و می خواهد دیگران به شخصیت او احترام گذارند و از او قدر شناسی کنند ، حال اگر نوجوان در کارهای خوب مورد تحسین قرار گیرد، به آن کارها متمایل می گردد و بالعکس ، اگر مورد ناسپاسی و بی توجهی قرار گرفت ، از آن امور دلسرد گردیده و دلزده می شود . حضرت علی (ع) می فرمایند ، هرگز نیکوکار و بدکار پیش تو یکسان نباشد ، زیرا چنین روشی نیکوکار را از کار نیک بی رغبت ساخته و بدکردار را به کار بد سوق می دهد .

برای مفید واقع شدن تشویق ، اصول زیر باید رعایت شوند : 1. کار یا اخلاق نیک نوجوان ، مورد تحسین واقع شود، نه خود او ، تا ارزش کار نیک را دریابد . 2. کار کودک واقعا شایسته تشویق باشد و تشویق تنها برای دلخوش کردن موقت او بکار نرود . 3. تشویق صورت رشوه به خود نگیرد ، مثلا به کودک نگویند : اگر برادرت را اذیت نکردی ، به تو شیرینی می دهم . چون  در این صورت تصورخواهد کرد که هر وقت به او شیرینی ندادند می تواند برادرش را اذیت کند . 4. علت تشویق باید معین باشد تا کودک بداند برای کدام کار شایسته ای تشویق شده است . 5. تشویق در حضور جمع اثر بیشتری دارد ، بخصوص اگر کودک را به غرور و خود بینی مبتلا می سازد . 6. تشویق و تحسین نباید از حد معقول و متناسب خود تجاوز کند ، زیرا کودک را به غرور و خودبینی مبتلا می سازد . 7. مشوق نباید به صورت غایت و هدف در آید ، در تشویق ها هدف مورد تاکید و تشریح قرار گیرد و چنان نشود که وسیله جای هدف را بگیرد .

اسلام مهر و عطوفت و نرمش را بیش از روشهای دیگر ، در تربیت موثر و مفید می داند ، هر چند در بعضی موترد لازم است در مقابل خطای کودک عکس العمل مناسب نشان داد. زیرا اگر در برابر کار زشت کودک عکس العمل مناسب انجام نشود، زشتی آن در نظرش کاسته شده و چه بسا به آن کار عادت کند.

 نظر دهید »

هم مستحب است ، هم مطلوب

16 آذر 1392 توسط طیبی

هم مستحب است ، هم مطلوب

رویکرد دین به موضوع جمعیت

آموزه های دینی به طور مستقیم به جمعیت اشاره نموده اند و افزایش جمعیت را سفارش می کند این آموزه ها را می توان در چند دسته جای داد :

دسته نخست:

آموزه هایی که با آگاهی دادن به رزاق بودن خداوند نگرانی از فرزند آوری را می زدایند ، « وفرزندانتان را از بیم تنگ دستی نکشید ، ما آنان و شما را روزی می دهیم . » (اسراء،31)

این آیه متون همسان آن درباره سقط جنین و فرزندکشی است اما علتی که برای آن آورده شده یعنی رزاق بودن خداوند نسبت به همه انسان ها عمومیت دارد . البته از این آیه نمی توان تشویق به فرزند آوری را برداشت کرد اما می توان دریافت که ترس از نداری و تنگ دستی نباید بازدارنده از فرزندآوری باشدروایتی از امام صادق است که آشکارا به آن اشاره دارد که فرموده : روزی همراه با زنان وفرزندان است .

دسته دوم :

روایاتی است که بیانگر مباهات پیامبر اسلام بر دیگر امت ها به دلیل فزونی جمعیت مسلمانان است : روایتی از امام صادق رسیده که پیامبراکرم فرمود : « با دوشیزگان ازدواج کنید و فرزند بیاورید آیا نمی دانید که من روز قیامت به شما حتی به سقط شدگان شما بر دیگر امت ها مباهات میکنم ؟!»  در روایت از مطلوب بودن ازدواج ویا فرزند آوری سخن گفته شده است ، نه مطلوب بودن زیادی فرزند ! اما از پایان روایت که درباره مقایسه عددی امت اسلام با دیگر امت ها سخن می گوید ، می توان نتیجه گرفت که بیش تر بودن جمعیت مسلمانان مطلوب است .

دسته سوم :

برخی متون به روشنی ، مطلوب بودن زیادی فرزند را بیان کرده اند: از امام صادق آورده اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود : « زیاد فرزند آورید تا فرداروز به زیادی شما بر امت ها چیرگی یابم و افتخار کنم . » (کافی،ج6،ص2)

 نظر دهید »

دل نوشته

18 مهر 1392 توسط طیبی

وهنوز هم غم عشق به پایان نرسیده است … عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم ، بنویسم که چرا عشق به

 انسان نرسیده است ؟ چرا آب به گلدان نرسیده ست ؟ چرا لحظه باران نرسیده ست ؟ وهر کس که دراین خشکی دوران به لبش جان نرسیده ست ، به ایمان نرسیده ست و غم عشق به پایان نرسیده ست

بگو حافظ شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟ چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده ست؟دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد زمین مرد ،خداوند گواه است دلم چشم براه است ، در حسرت یک پلک نگاه است ، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه ، خدایا برسد کاش به جایی برسد کاش صدایم به صدایی …

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بی دل آشفته شود حس ، تو کجایی گل نرگس ؟

به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی ست، زمین غم وماتم زده آتش به دل عالم وآدم … 

 1 نظر

نکته های نورانی

10 تیر 1392 توسط طیبی

خشونت و سخت­گیری

پیامبراکرم (صلی­الله­علیه وآله و سلّم) فرمود : « إنّی اَکرَهُ اَن اَرا فی دِینِکُمُ الغِلظَهَ » من هرگونه خشونت را در گفتار و رفتار دینی شما روا نمی­شمرم .

نکته­ها :

1ـ آئین آسمانی اسلام ، آئین صلح و صفا و صمیمیّت است . در تعلیمات پیشوای این آئین ، هرگونه خشونت و تندی­های بی­جا و افراطی ، نه تنها نسبت به­ دیگران مردود و مذموم است ؛ بلکه بر خود نیز ، نباید سخت­گیری­های خسته­کننده و رنج­آور را تحمیل کرد ؛ چراکه پیامبر این دین می­فرماید : دین اسلام ، دینی استوار و دارای تعالیمی منطقی است . پس با ملایمت و ملاطفت در آن وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید که اگر چنین کردید ، همانند آن سوار درمانده­ای خواهید بود که نه راهی را پیموده است و نه مرکبی بر جای باقی گذاشته است « إنَّ هذا الدّینَ مَتینٌ ، فَاَوغِلُوا ، فِیهِ بِرِفقٍ ، و لا تُکَرِّهُوا عِبادَهَ اللهِ إلی عِبادِ اللهِ فَتَکُونُوا کَالرّاکِبِ اَلمُنبَتِّ الذی لا سَفَراً قَطَعَ و لا ظَهراً أبقی » .

2ـ اسلام برای پیشبرد افکار و اندیشه­های خود ، بر جنگ و روش­های جنگی تکیه نکرده است . اینکه برخی از مستشرقین گفته­اند ؛ اسلام با زور شمشیر پیش رفته است ، سخنی غلط و غیر قابل اثبات است ؛ زیرا هر مکتبی که تعلیماتش بر پایه­ی محبّت و انسان دوستی استوار شده باشد و با معیار عدالت و انصاف ، ساماندهی امور بشر را بخواهد ، نمی­تواند از روش­های خشونت­آمیز غیراخلاقی و انسانی بهره بگیرد ، و لذا پیشوایان معصوم اسلام ، همیشه برای تحقّق آرمان­های الهی ، روش­های منطقی و انسانی را بر جنگ ، که امری خشن و خسارت­بار می­باشد ، ترجیح داده­اند و با ایجاد فضای مسالمت­آمیز که در سایه­ی صلح به وجود می­آید ، راه خود را دنبال کرده­اند . حضرت علی (علیه­السّلام)            می­فرماید : من صلح و سازش را ، مادامی که مایه­ی وهن اسلام نباشد ، مؤثّرتر از جنگ یافته­­ام « وَجَدتُ اَلسالَمَهَ مالَم یَکُن وَهنٌ فی الإسلامِ ، اَنجَحَ مِنَ القِتالِ » .

3ـ خدای اسلام که خالق هستی است و انسان را به عنوان برترین موجود عالم خلقت به وجود آورد ، با اینکه قادر و حکیم و علیم می­باشد و هیچ نیازی به بندگانش ندارد ؛ ولی نسبت به مخلوقات خود کمال محبّت و رحمت را دارد و ما او را با صفاتی چون «رحمان » ، « غفور » ، « ودود » و … می­شناسیم و هر کسی با او در هر مرتبه و موقعیّتی می­تواند ارتباط برقرار کند .

4ـ پیامبر اسلام ، پیامبر رحمت و رأفت است ، او با اینکه در محیط آمیخته به عدالت و خشونت به دنیا آمده و بخش قابل توجّهی از عمر شریفش را در فضای آلوده به جهل بیدادگری سپری کرد ؛ ولی غبار ظلمت و کینه­ورزی هرگز بر دامن ، آن شخصیّت مطهّر ننشست . او هیچ­گاه از آن همه ستمی که بر وجود نازنینش روا داشتند ، کینه­ای به دل   نگرفت ، زبان به نفرین نگشود ، رفتارش را با غلظت و خشونت در نیامیخت ، چتر محبّت و رحمت را بر سر همگان گسترده داشت تا جایی که قرآن کریم او را با صفت رحمت می­ستاید ، رحمتی نه برای مسلمانان ؛ بلکه رحمتی برای جهانیان ، «رَحمَهً لِلعالَمین» .

 3 نظر

امروز جهان ندبه می کند غیبتت را ...

10 تیر 1392 توسط طیبی

 

« اينَ مبيدُ اهلِ الفُسوقِ والعصيان … أين طامسُ آثارِ الزّيغِ و الأهواء » ؛ كجاست آنكه اهل فسق و عصيان و ظلم را نابود مي­كند و هلاك مي‌گرداند ، كجاست آنكه آثار انديشه باطل و هواهاي نفساني را محو و نابود مي‌سازد ».  امروز جهان تشنه­ی نگاه توست كه تفسير ناب عدالت است . امروز جهان در هجوم ابرهاي سرد و سنگين گرفتار شده است و ذرّات همه زمزمه سر مي‌دهند :« أين الأقمارَ المُنيرة ؟» ، « أين الأنجم الزّاهِرة ؟»كدامين عصر جمعه ، دست در دست شقايق‌ها ، دعاي سمات مي‌خواني ؟ … بر كدامين مصلّاي توحيد ، نماز جمعه مي‌خواني تا به رداي سبزت اقتدا كنيم ؟ … از كدام سمت ، از كدام سو اسب ظهور تو پيش مي‌تازد ؟كدام ساحل را لنگر انداخت‌هاي كه دست امواج از دامنت كوتاه است ؟كدام ساعت ، قدم‌هاي سپيدت ، پيكر خيابان‌هاي شهر را متبرّك مي‌كند ؟اين انتظار سخت را كدام طلوع ، به پايان مي‌رساند ؟… نگاه كن ! … روي جمعه‌ها گرد غربت نشسته است . زخم‌هاي كهنه ، امروز دهان باز كرده­اند و تو را فرياد مي‌كشند . ببين نقطه نقطه­ی شهر با «ندبه»و «عهد»و «اللهم كن لوليّك»روشن شده است.  بغض‌هايمان را ببين كه در اين دعاها مي‌ريزيم ؛ انتظار ، پشت انتظار ! راستي اگر تو نبودي ؛ آسمان چگونه استوار بر جاي مي‌ماند ؟..  . چگونه    زمين ، اين همه رنج و ستم را بر شانه‌هايش تاب مي‌آورد ؟ … امروز را ببين ، فلسطين در زير چكمه‌هاي صهيونيسم ، امّا قلّاب­سنگ‌ها هم‌چنان مي‌تازند به اميدي كه تو بيايي و انتقام علي اصغرهاي شش ماهه را  بگيري ، نوزاداني كه در آغوش مادرها نخنديده ، چشم فرو بستند!  لبنان را كه زير موشك باران استوار ايستاده است تا پرچم حزب الله را به دستان مقتدر تو بسپارد!  عراق را ببين ، در و ديوارش تو را ندبه مي‌كند و افغانستان و … جهان در عطش جرعه­اي عدالت ، مي‌سوزد . انتظار ، آتش گرفته است و عقربه‌هاي ساعت از اين همه چرخيدن و به جايي نرسيدن ، خسته شده است .

 

به راستي امروز كجاي جهان ايستاده‌اي ؟ يارانت را مي­بيني كه فرياد سر مي­دهند : هيهات منّا الذّلةچرا كه يقين دارند:  فانّ حزب الله هم الغالبون  .مي‌شود اين روزها تو را صدا نزنيم ؟ !مي‌شود اين روزها به يادت نباشيم ؟! مي‌شود اين روزها نامت را زمزمه نكنيم ؟! مي‌شود اين روزها چشم انتظار آمدنت نباشيم ؟! اين باران‌هاي هميشه سرب ، اين توفان‌هاي هميشه آهن ، اين گردبادهاي هميشه گرسنگي خسته‌مان كرده است . چشم‌هايي را كه از فلسطين تا كشمير به خاطر عدالت ، به جاده‌هاي انتظار خيره مانده‌اند ، جهانياني را كه از ايسلند تا دماغه­ی اميد در انتظار عدالت مي‌سوزند و شانه‌هاي خسته­اي كه در طول تاريخ ، زخم‌هاي بي­شماري را تحمّل كرده‌اند ، را درياب . گفتي : سرزمين دلتان بُتكده شد . پس حالا آسمان غرق ابابيل شود ، مي­آيم و اينك آسمان دلهايمان غرق ابابيل است . بيا تا جمعه‌ها با تو معنا بگيرد و عدالت پرچم هميشه سرافراز خود را بر بام جهان برافروزد.  «اللهمّ هَب لَنا رأفَتَه وَ رَحمَته و دُعاءهُ وخَيرَه » .                                            

 

 

نویسنده :  زهرا رضاييان                                   

 1 نظر

نکته ها از گفته ها

13 خرداد 1392 توسط طیبی

 

 

 

 1 نظر

ضرب المثل­ها

09 خرداد 1392 توسط طیبی

 

 

ـ بکوش در آبادانی دنیای خود ؛ چنان چه می­خواهی دائم در آن زندگی کنی . [امام علی (ع)]

ـ نشانه و مشخّصه­ی عاقل­ترین مردم ، خوش اخلاق­ترین آنهاست . [امام صادق (ع)]

ـ کسی که زبانش را حفظ کند ، خدا عیب او را می­پوشاند . [امام علی (ع)]

ـ قیمت و ارزش هرکس به اندازه­ی کاری است که به خوبی می­تواند انجام دهد . [امام علی (ع)]

ـ بالاترین ارزش برای انسان این است که راهی به شناخت خویش پیدا کند . [امام علی (ع)]

ـ کلمات ، حباب آبند و اعمال ، قطره­ی طلا . [ضرب­المثل شرقی]

ـ کار ، ریشه­های تلخ و میوه­های شیرین دارد . [ضرب­المثل آلمانی]

ـ نگارش اندیشه­ها ، سرمایه­ی آینده است . [ضرب­المثل اسپانیایی]

ـ چنان باش که بتوانی به هرکس بگویی : مثل من رفتار کن . [کانت]

ـ برای پیشرفت و پیروزی سه چیز لازم است : اوّل پشتکار ، دوّم پشتکار ، سوّم پشتکار . [لرد آدیبوری]

ـ میراثی گرانبهاتر از راستی و درستی نیست . [شکسپیر]

ـ زینت انسان در سه چیز است : علم ، محبّت ، آزادی . [افلاطون]

ـ کسی که حرف می­زند ، می­کارد و آنکه گوش می­دهد ، درو می­کند . [ضرب­المثل آرژانتینی]

 

 نظر دهید »

کمترین فاصله

09 خرداد 1392 توسط طیبی

 

کمترین فاصله از دشمنی تا دوستی : یک لبخند است .

کمترین فاصله از جدایی تا پیوند : یک قدم است .

کمترین فاصله از توقّف تا پیشرفت : یک حرکت است .

کمترین فاصله از عداوت تا صمیمیّت : یک گذشت است .

کمترین فاصله از شک تا پیروزی : یک شهامت است .

کمترین فاصله از عقب­گرد تا جهش : یک جهش است .

کمترین فاصله از نفرت تا علاقه : یک محبّت است .

کمترین فاصله از خسّت تا سخاوت : یک محبّت است .

کمترین فاصله از صلح تا جنگ : یک جرقّه است .

کمترین فاصله از آزادی تا زندان : یک غفلت است .

 

 

 نظر دهید »

اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن

07 خرداد 1392 توسط طیبی

بحث فعلى ما در اين است كه اسباب ورود به بهشت در چيست ؟ و چه وسايلى انسان را در راه رسيدن به اين كانون موهبت الهى كمك مى كنند. در زير به پاره اى از اين وسايل اشاره مى گردد:

 

  1. ایمان و عمل صالح                              
  2. تقوی و خداترسی
  3. احسان و نیکوکاری                              
  4. جهاد و شهادت
  5. ترک هواپرستی                                  
  6. تقدّم در کارهای خیر و ایمان
  7. هجرت                                              
  8. صبر و تحمل در برابر سختی ها
  9. استقامت در راه حق                            
  10. اطاعت خدا و رسول
  11. اخلاص                                              
  12. صدق و راستی
  13. اهتمام به نماز

 

 

1- ايمان و عمل صالح

نخستين چيزى كه سرمايهء اصلى نجات و خميرمايه سعادت و كليد درهاى بهشت شمرده شده ايمان وعمل صالح است , قرآن مى گويد: <و الذين آمنو عملوا الصالحات اولئك اصحابه الجنة هم فيها خالدون (بقره 82) كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند ياران بهشتند, و جاودانه در آن خواهند ماند>.

اين تعبير يا شبيه آن در آيات بسيارى وارد شده است كه تكرار آن بيانگر اهميت موضوع و توجه خاص قرآن نسبت به آن مى باشد.به اين ترتيب قرآن پرده­هاى اوهام گروهى از اهل كتاب و مقلدين آنها را در ميان اقوام و ملل ديگر, كه تصور مى كردند مسئله نجات و ورود در بهشت براساس يك سلسله روابط, يا ضوابطى غير از ايمان و عمل صالح است , پاره مى كند, و انسانها را براى ساختن خويش در دو بعد عقيده و عمل بسيج مى نمايد, و اتفاقاً آيهء مورد بحث به دنبال آياتى درباره قوم يهود است كه خود را قوم برگزيده خداوند مى دانستند, و گاهى فرزندان خدا خطاب مى كردند وحى گفتند: <اگر هم نگاه كرده باشيم جز چند روزى آتش دوزخ به ما نخواهدرسيد> گوئى عهد و پيمانى با خدا بستد بودند.

2- تقوى و خدا ترسى

عامل ديگر, تقوى و پرهيزگارى است ; كه در آيات فراوانى از قرآن مجيد نيز روى آن تكيه شده است , ازجمله در سورهء مريم بعد از اشاره به جنات عدن و باغهاى جاودانهء بهشت , و بخشى , از نعمتهاى آن مى فرمايد: <اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزگار خود مى بخشيم > (تلك الجنة التى نورث من عبادنا من كان تقياً (مريم 63).

تعبير به <تلك > در آغاز آيه كه اشاره به دور است در واقع اشاره اى است به عظمت مقام بهشت , گوئى آنچنان والا است كه از دسترسى فكر و انديشهء ما فراتر است .

ادامه »

 1 نظر

احادیث مرتبط با بهداشت روان

04 خرداد 1392 توسط طیبی

.          فروتني نعمتي است که مورد رشک قرار نمي گيرد . امام حسن عسگري (ع)

·         لبخند آدمي بر روي برادر ديني اش حسنه است . امام  محمدباقر ( ع)

·         هديه کينه را از دلها مي زدايد .امام  رضا ع

·         از هم صحبتي با سست رأي دوري جوييد . امام علي (ع)

·         با مردم چنان سرکنيد که دوست داريد با شما سرکنند . امام حسن (ع)

·         هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي کند . امام حسن (ع)

·         نصف عقل آدمي اظهار دوستي نسبت به عموم مردم است . امام رضا(ع)

·         برادرت را با نيکويي به او سرزنش کن و گزند وي را به بخشش به او ، با وي بازگردان . امام علي (ع)

·         خوش اخلاقي دوستي را پايدار مي سازد .  رسول اکرم (ص)

·         اي علي در گفتار هيچ چيزي نيست مگر با کردار . رسول اکرم (ص)

·         نيکوکاري و اخلاق خوب شهرها را آباد و عمرها را زياد مي کند . امام باقر (ع)

·         سخن چين، فتنه چند ماهه را يکساعته برپا مي کند . امام علي (ع)

·         بهترين صدقه ايجاد صلح و آشتي در ميان مردم است . رسول اکرم (ع)

·         نشانه برادري ، وفاداري در سختي و آسايش است . امام حسين (ع)                     

·         ديدار دوست ستايشي از محبت اوست . امام علي (ع)

·         آن کسي که تو را از چيز خطرناکي بترساند ، مانند کسي است که تو را به چيز شادي آوري بشارت دهد . امام علي (ع‌)

·         زکاتِ برترين موقعيت ، فروتني است . امام علي (ع‌)

·         هنگامي که مؤمن برادر ديني خود را خشمگين مي کند ، زمينه جدايي را فراهم ساخته است . امام علي (ع‌)

·         رعايت انصاف اختلافات را رفع مي کند و دوستي و مودت ايجاد مي نمايد . امام علي (ع)

·         محبوب ترين عبادت نزد خداوند شادکردن دل مؤمن است . امام محمدباقر(ع)

 نظر دهید »

دلنوشته ای در وصف حضرت علی (علیه السّلام)

04 خرداد 1392 توسط طیبی

خورشید در حال بالا آمدن از کوه­های خسته و بیابان­های ریگزار و گرم مکّه بود و نسیمی خوش از هر سوی بر این دیار خاکی شروع به وزیدن می­کرد و بوی خوش را همراه با پیک عشق و امید به آن دیار می­آورد و ابوطالب با دلی خسته و دست‌های پینه بسته­ی خود منتظر آوای خوش و میوه­ی سرسبد هستی و گل سرسبد روزگارِ این دنیای خاکی بود و فاطمه آن بانوی جاوید و عفیف با نگاهی خسته و دلی پر از هزار امید و آرزو و در پی آمدن آن گل سرسبد و منتظر آن خورشید رخشان روزگار و بازوی راست نبی بود .

آنگاه در دمادم روز (انتهای روز) ، دردی او را فرا گرفت و ناگاه در قبله­گاه و توحیدگاه هستی آن جایگاه معبود و خانه­ی ملکوتی حق تعالی بود و شکافی عمیق بر دیوارهای آن شروع به باز کردن نمود و فاطمه با قدم­های استوار ، خود را به درون جایگاه معبود رسانید و گل همیشه بهار و حیدر کرّار با ابهّت و نوری خروشان پا به این دیار هستی نهاد و سرتاسر آن­جا پُر شد از نور عشق و هنگام آمدنش پروانه­ها رقص­کنان به دور شمع­های خسته­ی مکّه به پرواز درآمدند و بلبلان آوای عشق سر دادند و کبوتران همراه با هم سرود دینداری خواندند و گل­های روزگار به دشت­های خشک مکّه خندید و شکوفه­ها سر دادند که آمد آن مونس و همدم فاطمه ، آن شیر خدا ، حیدر کرّار و پسرعموی نبی ، بوستان علم و معرفت ، بیان­کننده­ی نهج­البلاغه ، فاتح خیبر ، آن نور عظیم حق تعالی و آمد علی ، همای رحمت که با آمدنش حلقه­ی گیتی به صدا درآمد و فاطمه خندان و شادان از آمدن همچنین دسته گلی که سر تا سر وجودش را فرا گرفته بود و تا سه روز در آنجا میهمانی لاله­های زیبای حق تعالی بود و بعد از آن با قامتی راست­کردار و عشقی جاویدان هنگامی که آن نور درخشان را در دست داشت ، پا به بیرون نهاده و بوی عطر آن همای رحمت ، همه جا را فرا گرفت و خبر آمدنش همراه با نسیم مطبوع همه جا پیچید و رجب به خود بالید که در میان روزهای خجسته و میمون و پر از راز و نیاز خود روز سیزدهم به نام علی (علیه السّلام) رقم خورد و علی گویان و علی مدد از نام 13 رجب برخاست .

آفرین بر روزگار و آفرین بر کعبه و تبریک به فاطمه و ابوطالب و خجسته باد بر پیامبر آن رسل نبوّت و مبارک باد بر فاطمه آن گوهر زیبای هستی که شاه نجف از درگه هستی پای به زمین نهاد و با آمدنش همه جا را پر از عدالت و صفا فرا گرفت و حال ، ما ، علی گویان و با مدد از پرورگار و با چشم­های به انتظار نشسته­ی خود به انتظار آن پرچم­دار حق و حقیقت می­نشینیم تا با آمدنش همه جا را پر از عشق و صفا کند و عدالت را در سر تا سر این دیار به عرصه­ی وجود بگذارد …

یا علی مدد …

طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 2 نظر

صفات امیرالمؤمنین (علیه السّلام)

02 خرداد 1392 توسط طیبی

ای علی دوست ، ای کسی که با شنیدن منقبت علی دلت شاد می­شود ، بشنو و بترس و بلرز از این حرف . اگر دنیای امروز بخواهد علی را بشناسد ، چطور می­شناسد ؟ دو راه دارد . یک راه از طریق تاریخ است .

راه دیگر از طریق پیروان علی است . فرض کنیم یک نفر می­خواهد علی را بشناسد . می­خواهد پیروان علی ، مأمومین علی ، دنباله­روهای علی ، شیعیان علی را بشناسد ، تا علی را بشناسد .

چه می­بیند ؟ آیا علم می­بیند ؟ آیا تقوا می­بیند ؟ آیا علاقه به یتیم که در علی بود ، می­بیند ؟ آیا خدمت به مردم می­بیند که در علی وجود داشت ؟ آیا شجاعت و صراحتی می­بیند که در علی بود ؟ به هوش باش ! چگونه می­خواهی علی را بشناسی ؟ چرا سفیه باشیم ؟ چرا بی­سواد باشیم ؟ درست است که ما ننگ علی باشیم ؟ …

شخصی از حضرت صادق (ع) می­پرسد که ما نام شما را بر اولاد خود می­گذاریم ، آیا این کار به کمک ما می­آید ؟ حضرت می­فرماید : بله و « هل الدّین الا الحبُّ : آیا دین جز دوستی چیزی هست ؟ » . سپس برای اینکه اشتباه نشود ، می­گوید : « قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله » (آل عمران/31) ، کسی که خدا را دوست دارد ، پیرو پیغمبر خداست . بنابراین ایمان علی و کمال ایمانش موجب می­شود که جزو دین شود و پیامبر بفرماید : « لا اسئلکم علیه اجراً الا المودّه فی القربی » (شوری/23)

علی چون ایمان کامل است ، واکنش­های متفاوتی در مقابل دنیا دارد .

ادامه »

 نظر دهید »

شعر به مناسبت میلاد امام علی (علیه السّلام)

01 خرداد 1392 توسط طیبی

جمله­ی ذرّات عالـم خاک پای حیـدر است                    مرحبا بر دیده­ای کز عشق مولایش تر است

هر که را عشق علی در دل بود !                                    وعـده­ی دیـدار روز محشـر است

دل نبنـد بر عشـق ، غیر عشق یار                               از میان عشق­ها ، این خوش­تر است

« یا علی » گو عشق را آغاز کن                                   « یا علی » رمز نجات برتر است

هـر کـه ره گـم کـرده در وادی غم                               چاره­اش یک ذرّه عشق حیدر است

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

[09/01/1389 ــ دوم ماه رمضان ]

 1 نظر

در محضر امام

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

ضرورت وجود اسوه در زندگی تا جایی است که خداوند وجود مقدّس پیامبرش را این گونه معرّفی می­کند :

« لَقَد کانَ لَکُم فِی رَسُولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجوا الله و الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَ اللهَ کَثیراً (1) ؛ قطعاً برای شما در رسول خدا سرمشقی نیکوست ، برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می­کند » .

و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از لسان این اسوه­ی الهی می­فرمایند :

« مَثَل امام مانند کعبه است که مردم نزد او می­آیند و او نزد کسی نمی­رود  » . (2)

امام کعبه­ی الهی است که طواف آن ، لحظه لحظه‌ی آدمی را به درگاه حق نزدیک می­کند . امام محور دین و پناه مردم است . تنها نقطه­ی رستگاری و هدایت است و از بانو این گونه می­آموزیم :

« خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظام اسلام و امامت ما را برای ایمن ماندن از تفرقه قرار داد » .(3)

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در راستای تحقّق امر امامت در میان امّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خطابه­ها و سخنان خود جایگاه امام در میان مردم ، نقش حیاتی مقام ارزشمند امامت را این گونه تبیین می­کنند :

« آگاه باش ! قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار می­کردند و از عترت پیامبر خدا اطاعت می­کردند ، حتّی دو نفر نیز درباره­ی حکم الاهی اختلاف نداشتند » .(4)

شاگرد مکتب فاطمی تنها حلقه­ی اتّصال آسمان و زمین را ، تنها چراغ هدایت را ، و تنها خواستگاه خدا روی زمین را فرزندان پاک پیامبرش (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می­داند ، چراکه گوهر عصمت ، آنان را در مقامی قرار داد تا اوامر و نواهی پروردگار را به مردم برسانند و با توسّل و توجّه به آنان است که می­توان از مصائب این دنیا و آن دنیا رهایی یافت :

 « ما اهل بیت رسول خدا  (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وسیله­ی ارتباط خدا با مخلوقاتیم ، ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی­هاییم ، ما دلیل­های روشن خداییم و وارث پیامبران الاهی ما هستیم … » .(5)

شاگردی در مکتب فاطمی به ما می­آموزد که باید در محضر امام زندگی کرد و تنها راه برای سعادتمندی ، نفس کشیدن در هوای پاک اوست . تنها قلبی زنده است که به عشق او و با محبّت او می­تپد .

در سیره­ی فاطمی ، امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) برای بانو فقط همسری نیکو نبود بلکه حکایت سرسپردگی به آستان امام زمانش و خدمتگزاری او بود .

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند :

« محمّد و علی دو پدر برای امّت هستند ، اگر مردم از آنها اطاعت کنند انحرافات را اصلاح می­کنند و آنها را از عذاب دائمی نجات می­دهند و اگر موافق و همراه آنها باشند ، نعمت­های پایدار الهی را ارزانی آنها می­دارند » .(6)

 

 

کتاب دینداری فاطمی  /   نویسنده : م – صمصام شریعت

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        سوره احزاب / 21

2.        بحار ، ج 26

3.        احتجاج ، ج 1 ، ص 97

4.        بحارالانوار ، ج 36

5.        نقل از نهج الحیاه

6.        بحار ، ج 22

 

 نظر دهید »

پند لقمان به فرزندش

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

روزی لقمان به پسرش گفت : امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی :

 

 اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

 

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

 

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

 

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم

 چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

 

 لقمان جواب داد:

 اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

 اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

 و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست

 1 نظر

دنیا دار مکافات

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 نظر دهید »

میلاد جواد الائمه (علیه السلام)

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

امام محمّدتقی [جواد الائمّه] (علیه­السّلام) می‌فرمایند :

چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسی که خداوند سرپرست و متکفّل اوست ، چطور نجات می­یابد کسی که خداوند طالبش می‌باشد . هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود ، خداوند او را به همان شخص واگذار می­کند .

 نظر دهید »

عرض تبریک

29 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

امام صادق (علیه السّلام) فرمود :

هر که برای خدا علم بیاموزد و برای خدا عمل کند و برای خدا به دیگران آموزش دهد ، در ملکوت آسمان­ها به بزرگی یاد می­شود .

 

سرکار خانم صدیقه محمدجعفری

 

کسب مقام رتبه اول آزمون ورودی سطح 3 رشته تفسیر و علوم قرآنی

و همچنین مقام فرهیخته حوزوی

را حضورمحترمتان تبریک عرض می‌نماییم .

موفقیت روزافزون شما را از خداوند منّان خواستاریم .

مدرسه علمیه طوبی ـ بهبهان

 نظر دهید »

کسب رضایت خدا

23 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

طوفان­های زندگی آدمی را به تلاطم می­کشاند . غم از دست دادن­ها ، دغدغه­ی داشتن­ها و نداشتن­ها ، دلواپسی از فردایی که در راه است ، روح و جسم را به اندوه و یأس می­رساند . امّا تنها دستگیره­ی نجات از این گرداب ، توکّل است و رضا . خود را به خدا سپردن است . و توکّل یعنی دست در دست خدا و در پناه او راه افتادن . شاگردی در مکتب فاطمی به ما می­آموزد که هرچه از دوست رسد نیکوست و زندگی آزمونی است برای چگونه ماندن .

پس باید راضی شویم به رضایتش تا مرضیّ درگاهش شویم . از بانویی درس رضا می­آموزیم که خود اسوه‌ای است از سرسپردگی در آستان محبوب . همراه و همراز پدر بودن در سال­های نبوّت ، در کنار ­همسر ایستادن در حریم امامت و شهیده­ی مظلومه شدن در دفاع از ولایت ، باعث شد تا او را راضیّه­ی مرضیه بنامند . تا جایی که خطاب به پدر فرمود :

« یَا اَبَه سَلَّمتُ وَ رَضِیتُ وَ تَوَکَّلتُ عَلَی الله (1) ؛ ای پدر ! در برابر خواسته­های خدا تسلیم و راضیم و به خدا توکّل کرده­ام » .

او که خود شاگرد مکتب نبوی است ، به ما می­آموزد که باید رضایت و قناعت را نیز از او گدایی کرد .

« اللَّهُمَّ قَنَّعنِی بِمَا رَزَقتَنِی (2) ؛ بارخدایا ! مرا به آنچه روزی داده­ای قانع گردان » .

و در چنین مکتبی است که صبر و رضا در دریای طوفان­زده­ی زندگی کشتی نجات می­شود . نفس مطمئنّه­ی بانو (سلام الله علیها) مرهمی می­شود برای دل­های سوخته­ای که در کوره­ی داغ این دنیا می­سوزند تا پاک و زیبا به محضر دوست شرفیاب شوند و بلانوشان این دنیا در سایه­ی تسلیم و رضا ، مقرّبان آن دنیا می­شوند .

امّا شاگردی در این مکتب درس دیگری نیز به ما می­دهد . آنجا که رضایتمندی دیگر نه تنها پسندیده نیست بلکه نکوهیده است ! و آن راضی بودن از خود و خشنودی از هر آنچه که هستیم . شاگرد مکتب فاطمی می‌آموزد که زندگی جولانگاهی است میان خوف و رجاء . ناامیدی از خود و امید به خدا . باید بدانیم هر آنچه که هست از اوست و توفیقی از جانب او . رضایت از خود ، عُجب است و عُجب انسان را به رکود و نیستی می­کشاند و زندگی فاطمی همه­اش حرکت است و رفتن ، نه سکون و ایستادن .

و از دیگر رضایتمندی­ها که در طلبش هستیم ، رضایت بانو فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است .

وای بر قومی که در حقّ دختر پیامبرشان جفا کردند ! و ما که از نسل امّت همان پیامبریم چگونه حقّ او را اداء می‌کنیم ؟ به راستی برای رضایت بانو چه کرده­ایم ؟ مگر نشنیده­ایم از پیامبرمان که در حقّش فرمودند :   

 

« خشنودی فاطمه ، خشنودی من است و خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من است هرکس فاطمه را دوست بدارد ، مرا دوست داشته و هرکس او را خشنود سازد ، مرا خشنود کرده است » .

 

کتاب دینداری فاطمی  /   نویسنده : م – صمصام شریعت

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        بحارالانوار ، ج 44

2.        مهج الدعوات

 نظر دهید »

دینداری فاطمی

21 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

نویسنده : م – صمصام شریعت

 

شیعه بودن

به راستی معنای واقعی شیعه بودن چیست ؟ آیا می­توان ادّعا کرد که ما شیعه­ایم ؟ چگونه باید خود را محک زده ، عیارمان را بیابیم ؟ فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در پاسخ می­فرمایند : « اگر به آنچه به شما امر می­کنیم ، عمل می­کنی و از هر آنچه شما را برحذر می­داریم ، دوری می­کنی ، از شیعیان ما هستی » .

پس چه ادّعای بزرگی است شیعه بودن ! خطاها و غفلت­های ما چه می­شود ؟! آیا می­توان با محبّت و مودّت به بانو ، کارنامه اعمال را از آلودگی­ها پاک نمود ؟! ایشان می­فرمایند :

« شیعیان ما از بهترین افراد بهشتند و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما ، همه در بهشت خواهند بود ، کسی که با قلب و زبان خود تسلیم ماست ، اگر از اوامر و نواهی ما در سایر امور سرپیچی نماید ، از شیعیان ما نیست ، گرچه چنین افرادی نیز پس از آنکه با بلایا و مصائب و انواع سختی­ها در عرصه­های قیامت و یا عذاب ، گناهانشان پاک شد ، اهل بهشت خواهند بود . ما به خاطر دوستی آنها با ما ، آنها را شفاعت کرده ، نجات می­دهیم و به پیشگاه خود منتقل خواهیم کرد » . 1

آری بانوی دو سرا ، آنچنان محبّتی به شیعیان خود دارد که حتّی در لحظات پایانی عمر برای آنان دست به دعا برمی‌دارد و می­فرماید :

« خدایا ! از تو می­خواهم به حقّ کسانی که آنان را برگزیدی و به گریه­های حسن و حسین در فراق من ، از گناهکاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من ، درگذری » . 2

شاگرد مکتب فاطمی بودن یعنی سعی و تلاش برای شیعه بودن . محبّت فقط در سینه محبوس نمی­شود بلکه باید در عمل بروز کند . محبّت روح عمل است و کیمیایی که عمل را جلا می­بخشد ، دلی که در آن محبّت ریخته شد باید با عمل به دریای بیکران وصل شود تا در برکه سکون و جمود رنگ تیرگی به خود نگیرد و آلوده نشود .

زهرای مرضیّه (سلام الله علیها) در تبیین مقام و ارزش شیعیان امیرالمؤمنین (علیه­السّلام) می­فرمایند :

« روزی پدرم به علی نگاه کرد و فرمود : این مرد و پیروان او در بهشتند » .

و چه ضمانتی محکم­تر از کلام نبی در سعادتمندی شیعه علی (علیه­السّلام) ! تا جایی که بانو می­فرمایند : « همانا سعادتمند کامل و حقیقی کسی است که علی را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد » . 3

 

حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند :

آنگاه که روز قیامت برانگیخته شوم ، از گناهکاران امّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شفاعت خواهم کرد .

[نهج الحیاه به نقل از کتاب عوالم]

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        بحار ، ج 68

2.        ذخائر العقبی

3.        بحارالانوار ، ج 27

 نظر دهید »

وصف ریحانه النبی

12 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

سال­ها به دور از هر دینی و مذهبی در آن عصر جاهلیّت ، دختر ، این گلِ سرسبد ، جایی در میان مردم نداشت و هر روز مردمان آن دیار ، شاهد زنده به گور کردن دختران زیادی بودند و بویی از مهر و عاطفه به او وجود نداشت تا اینکه ستاره­ای بدرخشید و ماه مجلس شد و از دامن آن بانوی بزرگوار ، اوّلین نمازگزار زن و از صلب ختم نبوّت آن پیامبرِ همیشه جاوید ، انسانی شایسته و عفیف ، دختری از جنس گل­های بهشتی پا به عرصه­ی وجود نهاد و بوی عطر آمدنش همه­جا را فرا گرفت و عطر ریحانه­ی نبی همه جا پیچید . دختری که از جنس یاقوت­های سبز عشق و مرواریدهای طلایی بود و معرفت وجودیش در همه­ی این گیتی فزونی یافت و ساقه­های لطف و مهربانیش بر سر زنان این عالم رویانیده شد و ریحانه­ی نبی ، آن مونس و همدمش به دیار خاکی مکّه پا گذاشت . خدیجه (سلام الله علیها) هنگام وضع حمل ، سر تا سر وجودش را نور عظیمی فراگرفته بود و آسیه ، مریم مقدّس ، هاجر ، ساره ، زنان اربعه­ی بهشتی به دور او می­چرخیدند و فرشتگان مژده می­دادند که زمین پُر خواهد شد از بوی گل یاس محمّد ، و او به این دیار خاکی پا نهاد و عطر وجودش در سر تا سر عالم پیچید و پروانه­های دشت به پرواز درآمده و رقص­کنان به دور شمع می­گرویدند و بلبلان آوازخوان نوای شادی درمی­دادند و چلچله­ها با هم سرود عشق سر می­دادند و کبوتران ، مژده­ی مبارک باد می­گفتند و خاتم پیامبر ، آن نورِ عالم­تاب ، از آمدن همچنین دختری نوای شکر سر داد و شادی‌کنان همراه با فرشتگان آسمانی به خدیجه تبریک گفت و با آمدنش رسم دیرینه­ی زنده به گور کردن دختران و ارزش­ نهادن به مقام والای زن و ارج نهادن به مقام مادر اوج گرفت و از دامان این گلِ یاس ، اسوه­های شهادت و صبر و بردباری به این عالم پا گذاشتند و از آنها نیز 9 انسان معصوم و وارسته بر این هستی ، سرودِ دین و دینداری خواندند و برای همیشه ماندگار و جاوید ماندند و او برای همه­ی زنان الگوی صبر و بردباری و شجاعت شد و به همه­ درس دینداری و عفاف را داد و نشان برترین و والاترین بانوی دو عالم را به خود گرفت .

نمی­دانم ، شاید دست­های من ناتوان است و یا قلم قاصر از بیان توصیف او ؛ ولی از بانوی دو عالم ، گلِ سرسبد هستی ، می­خواهم که به ما ، این انسان­های دردمند و زنان جامعه ، نوری حقیقی بتاباند و بر ما سایه­ی مهر و عطوفت را بنمایاند و گوهر گرانبهای زن ، این لباس حجاب و عفاف را برای ما نگه دارد و به ما صبری جمیل و ارزشی والا عطا نماید … (ان شاء الله)

 

              طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 2 نظر

وصف معلم

12 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

روزی از دیار خود رو به سوی سرای تعلیم و تعلّم پا نهادم و با دلی آکنده از تیرگی و خستگی در گوشه­ای از کنج آنجا به نظاره نشستم ، تا که شاید از پشت این تاریکی­ها و خفقان­ها ، کسی پدیدار شود و با نور وجودی خود ، مرا به فیض علم و دانایی برساند . ناگاه دَرِ سرای تعلیم با عشق و مهربانی باز شد و با قدم­های پابرجا و استوار خود ، رو به سوی تاریکی­های من پا نهاد و در آنجا با احترام و هیبت نشست و با آمدنش بوی عطر مهر و وفا پیچید . آنگاه در مقابل او از سرِ خلوص با قدم­های ناتوانِ خود ، سرِ تعظیم فرود آورده و در مقابلش نشستم تا که از نور علم و معرفتِ او ذرّه­ای بیابم و جستجوهای ناتمام خود را به درجه­ی اتمام رسانده و از درِ علم و دانش وارد شده و باب حقیقی سیر و سلوک را پیدا کنم .

در همین حال با نظاره بر این ستاره­ی علم و ادب دریافتم که چشم­های او سایه­سارِ نیروی علاقه و توصیف­ناپذیر مهربانی است و بینایی بشر با دیدن چشم­های او ، نور حقیقت را دریافت می­کند و لب­های او هنگام باز شدن ، کلمات دین و زندگی و توحید را بیان می­کند که بشر با دیدن آنها به نور حقیقیِ معبود و رسالت پیامبران می­رسد و آنها را در زمره­ی کارهای روزمرّه‌ی خود قرار می­دهد و زبان او هنگام به حرکت درآمدن ، فضایل را یکی یکی توصیف می­کند و از میان آنها بهترین و ناقب­ترین جمله­ها را انتخاب کرده و به سوی هدایت و راهنمایی انسان­ها می­رساند و بشر با شنیدن کلمات او ، زیباترین ترانه­ی عشق را ساخته و چرخه­ی زندگی را به حرکت درمی­آورد .

هنوز و تا همیشه صورت این ستاره­ی درخشان با زیبایی خاصّ و وصف­ناپذیری همچون شمعی نورانی می­تابد و من که از تبار باران بوده و بر خاک­های به گِل نشسته­ی این زمانه ، دود سیاهی و تاریکی را احساس می­کنم ، همچون پروانه­ای به دور او می­چرخم که شاید از نور این شمعِ فروزان محروم نمانم و هر روز صبحگاهان که از دیار خود رو به سوی سرایِ تعلیم می­آیم ، می­خواهم که از نور وجودی او بر من بتابد که شاید هنگام رفتن از اینجا ، ذرّه­ای از آن نور سپید درخشان بر من تابیده باشد و رفتار و اعمال او همچون رودی خروشان بر زندگی من جاری شود .

و از تو ای خدای منّان ! خواستارم که او را در این سایه­سارِ گیتی به لطف و مرحمت خود نگه داری و هر روز بر فضایل و اخلاقیّات او افزوده تا ما نیز از لطف و برکات این فضایل ، درس اخلاق و معرفت را بیاموزیم و در مسیر پُر پیچ و خم زندگی قرار دهیم و او را تا ابد ، همیشه و همه جا ، جاوید بدار ……. جاوید بدار …….. .

 

آمین یا ربّ العالمین

  

طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 

 نظر دهید »

سروده‌ای به مناسبت میلاد کوثر

11 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

آسمان نـوربــاران اســت                شب میلاد ماه خوبان است

از شرار شــور و خوشبختی              دیده­ی خدیجه گریان است

چه شبی است امشب ای یاران          بــاغ جنّــت ، گلستـان اسـت

مام گیتی به ! چه مسرور است           شــب میلاد گنـج پنهان است

شـب میلاد کوثـــر حیــدر              شب میلاد مونس جان است

 

                                                         **************

امشب جهان در بزم و شادی و سرور است        

مــادر گیتی پــر ز احساس غــرور است

امشب محمّد در میان ظلمت شب                        

در انتظار کوثرش زهرای نور است

گویی ز عرش آسمان تا خاک این ارض               

خیــل ملائک بــا تبسّـم در عبور است

مــاه و منیــر اســت فاطمه بــر آسمان­ها           

امشب بساط عشق ما هم جفت و جور است

یــارب بـــه حــــقّ کوثـــر آل محمّـــد                  

امشب بگیر این دست من که از تو دور است

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

[14/04/1386]

 4 نظر

میلاد بانوی آسمانی

10 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

ای تــو معنی تمام شعرها

ای عزیز قصر دنیای خدا

ای صدای ریزش باران عشق

نام پاکــت مطلع دیــوان عشق

روز تو یک هفته و یک روز نیست

روز تو هر روزه­ی این زندگی است

تولد بانوی آسمانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و همچنین روز زن و مادر را به کلیه طلاب و اساتید محترم تبریک عرض می­نماییم .

حوزه علمیه طوبی ، بهبهان

 2 نظر

روایاتی به مناسبت میلاد بانوی دو عالم

08 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

امام باقر (علیه السلام) :

فاطمه (سلام الله علیها) اطاعتش بر تمام مخلوقات خداوند همواره واجب است . از جنّ و انس و پرندگان و وحوش گرفته تا پیامبران و فرشتگان .

[دلائل الامامه / 27 ]

                                                              ************

 

امام صادق (علیه السلام) :

خیر و برکت بیشتر بر محور وجود زنها می­چرخد .

[وسائل الشیعه ، 11 / 14]

                                                             ************

 

حضرت زهراء (سلام الله علیها) :

هنگامی که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم ، خطاکاران امت پیامبر را شفاعت می­نمایم .

[احقاق الحق ، ج 19 ، ص 129]

 نظر دهید »

مختصری از القاب و مکارم اخلاق حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

08 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

یا فاطمه الزهرا

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام­ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد . این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است . این طایفه از احادیث ، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند ، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند . در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان ، اعم از شیعه و سنی است) ، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند : ” فاطمه سرور زنان جهانیان است ” . اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن ، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است ، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است . ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد . لذا به همین خاطر است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند . اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن این است که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت ، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست ، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او ، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد . چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد . از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر ، آیه مباهله ، آیات آغازین سوره دهر ، سوره کوثر ، آیه اعطای حق ذی القربی و … اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است .

نام، القاب، کنیه‌ها

 نام مبارک آن حضرت ، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا ، صدیقه ، طاهره ، مبارکه ، بتول ، راضیه ، مرضیه ، نیز ذکر شده است .

فاطمه ، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی ، آن است که : پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده ، جدا شده و برکنارند .

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم ، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که : “چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد) ، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید ؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد .”

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود . طاهره به معنای پاک و پاکیزه ، مبارکه به معنای با خیر و برکت ، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی ، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی .

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین ، ام الحسن ، ام الائمه ، ام ابیها و … .

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود ؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است . تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست ؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود ، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا .

مکارم اخلاق

از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود ، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود . حضرت فرمود که من چیزی ندارم . سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت ، راهنمایی نمودند . آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود . حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند ، چون از حال فقیر آگاه شد ، گردن‌بندی را که فرزند حمزه ، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد ، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود : این را بگیر و بفروش ؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید . اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت . رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن ماجرا ، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود . عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا ، لباس ، مرکب و هزینه سفر به اعرابی ، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود . پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید : آیا راضی شدی ؟ او در مقابل ، اظهار شرمندگی و تشکر نمود . عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد . غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت . حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید . غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد . زهرا (علیها السلام) ، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود .

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود . هنگامی که علت را جویا شدند ، گفت : چه گردن‌بند با برکتی بود ، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید ، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت .

 

 

 

 

 نظر دهید »

خلاصه مطالب دومین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی

05 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

موضوع : مقطع شکل­گیری جریان اصلاحات

 

دولت اصلاحات کاملاً برآمده از دولت سازندگی است . آنها معتقدند رفتارهای درویش مسلکانه باعث می­شود وجهه­ی جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کند و همین امر باعث روی آوردن به تجمّل به مرور زمان شده ، فساد سیاسی ـ اقتصادی در کنار پروژه­های اقتصادی و سازندگی رخ دهد . این حزب از مدیران تکنوکرات و سرمایه­داری پدید آمد و معتقدند که حاکمیّت ، مسئول هدایت مردم نیست و این سخنان آنها تا جایی پیش رفت که از قدرت تغییر رهبری سخن می­گفتند ؛ لذا در دوّم خرداد که وعده­ی اصلاحات از سوی خاتمی داده شد ، مردم در ظرف عینی جامعه­ی اصلاحات در آن چه فساد سیاسی ـ اقتصادی می­دیدند ، لازم می­دیدند حماسه­ی دوّم خرداد آفریده شود .

بنابراین مفاهیم جدید (دموکراسی ، جامعه­ی مدنی ، تسامح و …) برآمده از اجتهادات پویای متفکّران خودمان نبود بلکه توصیه­ی فیلسوفان غرب بود . در این دوره بود که فیلسوفانی چون یوگن هابرماس آلمانی به ایران آمده و با ترویج فرهنگ غرب ، دولت­مردانِ اصلاحات را با فرهنگ خود بیگانه کرده ، به طوری که بارها طبق مستندات موجود ، دم از تمدّن غرب می­زدند و معتقد بودند که جز تمدّن غرب هیچ تمدّنی وجود ندارد و راهی جز تقلید از غرب برای پیشرفت نیست .

امّا امام می­فرمود : ما درصدد خشکانیدن ریشه­های فاسد صهیونیزم ، سرمایه­داری و کمونیسم در جهان هستیم . ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین­المللی اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است . ما می­گوییم تا شرک و کفر هست ، مبارزه هست . ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می­کنیم .

تاریخ جلسه : 29/01/92

 نظر دهید »

چکیده تحقیق پایانی سطح 2 با موضوع شبهات جدید وهابیّت

03 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

شورای عالی حوزه علمیّه قم

مرکز مدیریّت حوزه های علمیّه خواهران

مدرسه علمیّه طوبی

شهرستان بهبهان

تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)

عنوان

پاسخ به بعضی شبهات جدید وهّابیّت

 

استاد راهنما

جناب آقای سیّد کمال نورافشان

استاد داور

حجه الاسلام والمسلمین آقای عبدالرّضا آقاجری

پژوهشگر

اطهر قاسمی

زمستان 1391

 *************************

چکیده

عصر جدید ، عصر شبهات است و کسانی در این عصر می‌توانند موفّق و سربلند عمل کنند که توانایی شناسایی شبهات و قدرت پاسخگویی به آنها را به دست آورده باشند .

شیعه در این عصر به شدّت مورد حمله‌ی دشمنان اهل بیت (علیهم­السّلام) قرار گرفته ، به خاطر اصالت و جایگاه والایی که آموزه­های شیعه دارد . از این رو علمای شیعه باید دنبال راه حلّ اساسی و پاسخگویی به این شبهات باشند .

شبهه به معنای پوشیدگی امری و به حقّ شباهت دارد . این شبهات از زمان ابن تیمیّه در قرن هشتم شروع شد و بعد از پنج قرن محمّد عبدالوهّاب به وسیله­ی عمّال انگلیسی وارد عرصه شد و دوباره با جدّیّت ، این شبهات را دامن زده ؛ آنها شفاعت ، توسّل ، زیارت اهل قبور و بسیاری آموزه­های شیعه را از مصادیق شرک می­دانند و عقیده دارند که نباید جز خدا از کسی چیزی را درخواست کرد و نیز از این ، پا را فراتر گذاشته و تهمت­هایی را به پیامبر و اهل بیت و شیعه وارد کرده­اند و راه خلفای اموی را در پیش گرفته­اند .

 

واژگان کلیدی : شبهه ، وهّابیت ، توسّل ، شفاعت ، سدّ ذرایع و شرک .

 

 2 نظر

روان شناسی کودک

03 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

نگاه اجمالی

بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکیاست . دورانی که در آنشخصیت (Personality)  فرد پایه‌ریزی شده وشکل می‌گیرد . امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنینپایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همهابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را در بر گیرد . اینابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه‌گذاری وشکل می‌گیرند.

 

اهمیت روان شناسی کودک

روان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک می‌گیرد ، چراکه دوران کودکی انسان اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد . شاید نگاهی به دوران کودکی انسان وتوانائی های نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر‌سازد . نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی‌ترین زمان را نیاز دارد کهقابلیت‌ها و توانائی های خود را پرورش و آشکار سازد . در واقع انسان حدود 18 سال اولزندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با‌اهمیتی در زندگی انسان است.

از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین توانایی‌هاو امکانات (نظیربازتابها)به دنیا می‌آید و به مراقبت زیادو شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله‌یگاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می‌ایستد ، ولی نوزاد انسان حتی نمی‌تواند سرخود را راست نگه دارد) . این مراقبت توسط پدر و مادر در وهله‌ی اول و توسط اطرافیان وجامعه در وهله‌ی دوم اعمال می‌شود ، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزششیوه‌هایفرزند‌پروریصحیح امکان ندارد و اهمیت روانشناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوه‌های صحیحفرزند‌پروری) ناشی می‌شود.

 

اهداف روان شناسی کودک

روان شناسی کودک به عنوان یکی از زیر‌مجموعه‌های« روان شناسی رشد »با هدف نگاه دقیق و علمی بهکودک و نیازهای او و یافتن شیوه‌های صحیح پرورشی و آموزشی کودک از اولین سالهایتاسیس روان شناسی علمی مورد توجه بوده است . (البته موضوع کودک و مسائل مربوط به اوهمیشه مورد توجه بوده است). در طول این سالها روان‌شناسان زیادی نظیرژان پیاژه (Jean Piaget) ،استانلی هال (Stanley Hall) به مطالعه وتحقیق در مورد جنبه‌های مختلف رشد کودک پرداخته‌اند.

 

موضوعات مورد مطالعه در روان شناسی کودک

مطالعه در مورد جنبه‌های مختلف رشد کودک

رشد یک فرایند چند بعدی است . اینرشد شامل رشد جسمی ، رشد زبانی ،رشد عاطفی،رشد شناختی(Cognitive Development)  ،رشد اجتماعی،رشد اخلاقیورشد شخصیتیاست و توجه به مطالعه در موردتمام این جنبه‌ها یکی از اهداف روان شناسی رشد است . اهمیت این توجه به تمام ابعادرشدی باعث آگاهی و شناختی متعادل و چند‌بعدی در مورد کودک می‌شود و والدین و سایرافراد مرتبط با کودک را در درک و رفتار صحیح با کودک یاری می‌نماید.

 

مطالعه در مورد نیازهای کودک در سنین مختلف

کودکان دارای نیازهای (Needs) متعددی هستند و در سنین مختلف یکی یا چند مورد از این نیازها در مقایسه با سایرنیاز در اولویت می‌باشد . برای مثال ، در مرحله‌ی نوزادی (صفر تا دو سالگی) نیازهایجسمانی در اولویت قرار دارد . در حالی که در دوران نوجوانی (سنین بعد از 12 سالگی)نیاز بهاستقلال فردیدر اولویت می‌باشد.

 

مطالعه در مورد شیوه‌های صحیح فرزند‌پروری

شیوه‌های صحیح فرزند‌پروری ،نحوه تعامل و روابط مناسب با فرزندان از مهمترین موضوعات برای روان شناسان کودکمی‌باشد . بیشتر پدر و مادرها فرزند‌پروری را کاری ساده تلقی می‌کنند و بر این باورهستند که هر کسی می‌تواند از عهده این امر برآید . (البته این دیدگاه بیشتر دروالدین بدون فرزند دیده می‌شود) اما فرزند‌پروری نیاز به آگاهی و آشنایی با نحوهعملکرد و اصول آن دارد و تحقیقات حوزه روان شناسی کودک اصول و روشهای متعددی رامتناسب با سنین مختلف یافته است.

 

مطالعه در مورد مقابله با برخی مشکلات رفتاری _ روانی دوران کودکی

کودکاننیز همچون بزرگسالان دچارآشفتگی‌های روانی _ رفتاریمی‌شوند و اینمسئله باعث تحقیقات و مطالعات دامنه‌داری در زمینه انواع این آشفتگی‌ها و تفاوتآنها با آشفتگی های رفتاری _ روانی بزرگسالان و همچنین شیوه‌های درمانی این آشفتگیهاشده است . برخی ار این مشکلات و آشفتگیهای رفتاری _ روانی کودکان عبارتند از :اُتیسم (Otism) ،اختلالاتیادگیری ،اختلالات توجه،اختلالات دفعی، ناخن جویدن و… .

 

 نظر دهید »

خلاصه مطالب اولین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی

02 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

خلاصه مطالب استاد قنبریان در اولین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی :

 

موضوع بحث این جلسه مقطع جانشینی ولی بوده است که جریان شناسی سیاسی ایران را می‌توان از قبل از انقلاب پی گرفت تا اینکه جریان پس از انقلاب را شناخت و تحلیل کرد . در جریان انقلاب اسلامیو  استقرار جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به مرور جریان‌های توده‌ای از سیر حوادث کشور جدا و نیروهای انقلاب و وفادار به نظام و ولایت به دو گروه متمرکز شدند . 1. جامعه روحانیّت مبارز ؛ 2. جامعه روحانیون . بنابراین تا زمان حیات امام اختلاف اینان بیشتر در روش اداره کشور متمرکز بود و پس از رحلت امام ، مجلس خبرگان رهبری ، حضرت آیت الله خامنه‌ای را به عنوان جانشین به حق امام تشخیص داد . امّا بر اساس پذیرش ولایت فقه و ولی فقیه جدید ، طیف‌بندی‌هایی صورت گرفت که به شرح زیر می‌باشند :

1.        کسانی که هم ولایت فقیه را می‌پذیرفتند و هم ایشان را ؛ امّا با کاستن از موقعیّت و اختیارات امام‌گونه. 

2.       کسانی که ولایت فقیه را قبول داشتند امّا ولی فقیه را ، نه .

3.      کسانی که اصلاً ولایت فقیه را رهبری کاریزماتیک و منحصر به امام می‌دانستند .

4.       کسانی که نه از ولایت مطلقه و نه از ولی فقیه چیزی نکاستند .

 

زمان تشکیل جلسه : 15/01/1392

 

 

 نظر دهید »

دوره جریان شناسی سیاسی در سال حماسه سیاسی

02 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

به اطّلاع خواهران علاقمند رسانده می شود :

دوره جریان شناسی سیاسی در سال حماسه سیاسی ،

توسط حوزه علمیه طوبی بهبهان برگزار می گردد .

با حضور استاد : حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا قنبریان

زمان : پنجشنبه­ها ساعت 30/10 صبح

مکان : مدرسه علمیه طوبی بهبهان

 

************************************

 نظر دهید »

می‌رسد آن روز موعود ظهور

28 فروردین 1392 توسط طیبی

می‌رســد آن روز موعــودِ ظهــور          می‌تپد در سینه دل با شوق و شور

دیــده مشتــاق تماشا می‌شـود          قلب عاشق می‌شود سنگ صبور

ذکر یا مهـدی چـو آید بر لبم          لحظه‌هایم می‌شود پر رنگ نور

چون دعای العجل خوانم به دل          می‌کنم شعر حضورت را مرور

سر کنـم دوران سبـز انتظـار          تا رسد لحظه‌ی شیریـن حضور

چشمـــه چشمـــه اشتیـاقــت در دلــم          چشم و دل ، گوش و زبان هم جفت و جور

 

 

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

 2 نظر

دل نوشته‌ای برای بانوی دو عالم

27 فروردین 1392 توسط طیبی

 

 

در کوچه‌های غمبار مدینه ، دوان دوان به سوی سرای نور و حکمت دویدم و از آنجا صدای آه و ناله بلند شد و طفلان مولا در پی مادر بزرگوار خود ، گریان و نالان ، همچون رودی اشک‌ریزان بودند . آنگاه با نگاه خسته و غم‌آلود خود ، به خانه بازگشتم .

و حال بانو جان ! با دلی خسته و غم‌آلود ، با این تندبادهای روزگار ، در کنج خانه‌ی خود به نظاره‌ی بوته‌ای سبز نشستم . آنگاه از او پرسیدم چرا دیگر چشم‌های من قدرت نظاره بر این گستره‌ی هستی را ندارد . جواب داد : زیرا هستی دیگر آن عشق و مهر و محبّت کافی را ندارد . گفتم : چرا گوش‌های من ، صداهای طاقت‌فرسای باد و باران این دیار را ندارد . گفت : زیرا صدای انسان‌ها در کنج خانه‌ها خاموش شده و در زیر فرسنگ‌ها خاک ، صداهای آنها به فراموشی رفته است . گفتم : پس چرا زبان دیگر نیروی مدح و ستایش دوستان و نیکان را ندارد ؟ گفت : زیرا اندیشه‌ها و افکار آنها در زیر پوستینی از جامه‌های زیبا و خانه‌های بر آسمان برافراشته به خواب رفته و آنها هر کدام در تار و پود این زندگی هستند و هر روز با طلوع خورشید درخشان بیدار شده و با غروب آن به خواب می‌روند . پس بانوی من ! دیگر از کوچه‌ها و پشت‌بام‌های خانه‌های سر به فلک کشیده‌ی ما بوی مهر و محبّت رخت بربسته و بوی نان داغِ مادر ، دیگر به مشام ما نمی‌رسد و هر روز که کوچه‌های شهر را می‌پیمایم ، زنانی از جنس خود را می‌بینم که موها را افسون و چشم‌ها را سرمه‌گون و لب‌ها را رژگون کرده‌اند و امّا از آن چادر خاکیت چه خبر ؟

هرچه دوان دوان از پسِ کوچه‌ها به این طرف و آن طرف رفتم و بر پشت‌بام‌ها به نظاره نشستم و به تماشا پرداختم تا که شاید چشمم به آن نماد اقتدار و عزّت زن مسلمان بیفتد ، خبری نبود !! نمی‌دانم چرا کسی نیست که از آن مهر و محبّت همیشگی و از صدای تکبیرگویان مسجدها که در قدیم‌ها از سیل مردم به گوش ما می‌رسید ، ندایی به ما برساند و مژده‌ی آنها را به ما بدهد .

بانوی من ! هر روز که چه ظلم‌ها و فسادهایی در این دیار خاکی بر مردم مظلوم و ستمدیده وارد می‌شود و ما نظاره بر صداهای توپ و تانک می‌باشیم و بعد از سال‌ها هنوز هم انقلاب فلسطین پابرجاست و صهیونیسم و آمریکای جنایتکار ، سلاح خشم و نفرت خود را بر سر مردم فرو می‌ریزند . امّا می‌دانم که روزی خواهد آمد و با آمدنش همچو نوری سبز در سر تا سر این جهان ، عدالت و نیکی گسترش می‌یابد و توطئه‌ها و آشوب‌های همه‌ی جنایتکاران و فاسدان و زورگویان به خودشان باز خواهد گشت و از خانه‌های عشق ما ، بیش از پیش ، بوی مهر و محبّت و عشق و صفا طنین‌انداز خواهد شد . به امید آن روز !

 

              طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 2 نظر

به مناسبت تشییع پیکر شهیدان

24 فروردین 1392 توسط طیبی

عاشق را چه كسي توان سرودن

نویسنده : حنانه صادقي

 

چمران!

نامت را در صف مشايعان شمع شهيد ، در هجوم بيداد روزها و دلتنگي‌هاي ساليان ستم شناختم ؛ تو را مصطفينام نهادند تا نماد برگزيدگي‌ات را بر واماندگان ، در تصوير خويش عيان سازند و بر بلنداي قامت ، خلقتي از شولاي سرخ عشق پوشاندند تا غزل‌خوان سرود سيمين رهايي باشي .

… و تو اي سالار عشق ! بي تشويش هزار آيا و بي وسواس هزار امّابا ظلم و ستم ، مردانه ستيز كردي و ظالم را مغلوب و ميزان حقّ و باطل شدي تا دروغگويان و مصلحت‌طلبان و غرض‌ورزان را رسوا كني و خداوند تو را اشك آفريد كه همچون باران بر نمك­زار وجود انسان بباري ، تو را فرياد آفريد كه همچون رعد در ميان طوفان حوادث بغرّي … و تو اي سلامت ، پويا ! اي كرامت بي‌مرز ! به زمين تشنه­ی خوزستان باريدي و آن ستون فرسوده را از گل‌هاي سرخ شهادت لبريز كردي .

خاك خوزستان ، اگر خنديد و گندم داد ؛ از تو بود اي بزرگ باران‌ساز ! نه نيزه­ی نم باد شرجي دشت‌هاي خوزستان و نه تازيانه‌هاي رگبار چلّه‌هاي كردستان نتوانستند عشق مقدّست را از تو بگيرند و از شوق رفتن بازدارندت ، امّا هر روز آفتابي ، دلتنگي غروب را نيز با خود خواهد آورد و در چشم‌ به هم زدني ، شعر ماندن به پايان مي‌رسد . آن روز عقربه­ی زمان بر بستر سياهي آرميد و خورشيد در چنبر سكوت فرو خفته بود ؛ تو در هودجي از توبه ، دست خود را گرفتي و تا خدا بردي . به خود احرامي از خطر بستي و چون آذرخش در سينه­ی شب تابيدي … و تو بودي و سحر و صخره و صحرا و … گلبانگ تشنه­ی مسلسل‌ها ، سنگستان‌هاي سوزان و كوهستان‌هاي بي‌جان در زير باران ؛ گام‌هايت ، خرمن خرمن نرگس رويانده و غريو مهربانيت ، بر بام بي‌انتهاي عشق ، كوكبه‌اي از طراوت آويخت .

روزي كه به خون خويش غلتيدي ، چفيه­ی مردان فلسطيني سرخ شد و عطر خونت تا كربلا پيچيد و مسجدالاقصي ، پژواك آخرين مناجات تو را با طنين كبوتران حرم تا بي‌نهايت آبي ، تا نهايت عرش پرواز داد . آن زمان كه در صور و صيدا ، تل ‌زعتر و شتيلا و … ، خوزستان و كردستان ، رشته‌هاي ستم بر سينه‌­ی خونين چكاوك‌ها ، مستانه مي‌رقصيدند ؛ در مجلس شعب ابي‌طالب از شوق وصل جانان ، گريبان چاك مي‌زدي و در غبار ارغواني خاكستر خمپاره‌ها ، در پرنياني لاله‌گون ، نافله­ی سبز پرواز را به نجوا مي‌نشستي.

مصحف گلگون حياتت ، منشور تحقّق آفتاب بود و زخم‌هاي صد زبان پيكرت ، سكوت رفتنت را پژواك زمزمه‌اي سرخ نمود و تو اي هميشه غريب ! با همه­ی بزرگي در زمين ، آن­قدر كوچك زيستي كه شاپرك‌ها هم تو را نفهميدند . بر بلنداي نمازت در حريم سحر با سپيده همدوش بودي و چشم‌هايت سرشار از سجده‌هاي نيمه شب بود . در مسلخ بندگي كمترين رسم عشق را قربان شدن معنا كردي و در خرامان تنهائيت ، در بستر برگ‌هاي سبز ايثار ، گل نغمه­ی زخم‌هاي نوراني را با ترانه­ی فطرات درشت مرواريد سرودي و تو در اوج سكوت ، عطر اقاقي‌هاي فرداي سپيد را در ترنّم رويش روزهاي شجاعت و مردانگي پراكندي .

رفتن آغاز عاشقانه بودن است ؛ براي تو كه زندگي برايت سراسر انتظار بود ؛ انتظار ديرين شهادت … و گذشتي همچون ابر از فراز آسمان­خراش‌هاي اسم و رسم ؛ از فراز قلّه‌ها كه رو به هر چه قدرت و مقام ، قد كشيده بود . مي‌دانستي كه بهار هجرت تو ، شكفتن سبز زندگي خواهد بود . آن دمي كه بر سينه‌ها آتش افكندند ، تو را شوق پرواز بي‌قرار كرد ؛ بغض تنهائيت شكست و انوار عقيق زخم‌هايت ، گيسوان فيروزه‌اي مهتاب را رنگين كرد.  زيباتر از عشق چيزي نديدي و بالاتر از عشق ، چيزي نخواستي كه عشق روح تو را به تموج وا مي‌داشت و قلبت را به جوشش … ؛ اين بود كه زيستن و هم‌نشيني با خاكيان را تاب نياوردي و قدم بر چشم آسمان گذاشتي . اين همه صداقت را از كدام كوچه برداشتي و با خود آوردي؟ اين همه سادگي را از كدام چشمه به ارث بردي؟ در پهن‌دشتي كه تو را براي هميشه در آغوش فشرد ، گل‌ها همچنان سرافراز مي‌رويند و اينك دهلاويه ، تنها يك ماهيّت جغرافيايي نيست ؛ بلكه زيارتگاهي است براي سرداران زمين ما و شاعران به پاس آن همه خوبي‌هاي صميمانه‌ات ، مرثيه‌هاي خود را با داغ تو آغاز مي‌كنند و با داغ تو به پايان مي‌رسانند .

بايد در انتها به خدا مي‌رسيدي كه جز خدا را نمي‌ديدي و نمي‌خواستي ؛ اين‌گونه بود كه خواستي در علم و دانش از همه برتر باشي تا دهان طعنه‌زنان را ببندي و به سنگ‌دلاني كه علم را بهانه كرده بودند و فخر را مي‌فروختند ، ثابت كني كه خاك پاي تو هم نخواهند شد و همه­ی آن تيره‌دلان مغرور و متكبر را به زانو درآوري و آن گاه خاضع‌ترين و خاشع‌ترين روي زمين باشي … .

هيچ واژه‌اي به توصيفت نمي‌نشيند كه همه­ی واژه‌ها كم آورده‌اند و قاصرند از بيان وصف تو كه تو عاشق بودي و همه چيزت را به پاي عشق آسماني نهادي و عاشق را چه كسي توان سرودن …  .

 1 نظر

فضیلتی ناگفته از فضائل « بانوی دو عالم »

21 فروردین 1392 توسط طیبی

به نظر می‌رسد بسیاری از ما باید در چگونگی رویکرد خود به اهل بیت (علیهم السّلام) تجدید نظر کنیم . تجدید نظری که می‌تواند جهت زندگانی ما را به عنوان پیروان آن بزرگان ، دگرگون بسازد . متأسّفانه یکی از جنبه‌های مورد غفلت از زندگانی حضرت سیّده النّساء زهرای مرضیّه (سلام الله علیها) جنبه‌ی علمی آن بانوی مکرّمه است .

امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند : « زنی خدمت حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) آمد و عرضه داشت : مادر ضعیفی دارم که در مورد نمازش دچار شبهه و سؤال شده است و مرا برای حلّ آن به محضر شما فرستاده است . حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ وی را فرمودند . امّا آن زن تا ده سؤال پرسید و حضرت جواب همه‌ی آنها را بیان کردند . پس از سؤال و جواب‌ها ، آن زن شرمنده شد و عرض کرد : من باعث زحمت برای شما فرزند رسول الله نشوم ! امّا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند : هر مسئله‌ای برایت پیش آمد بیا و از من بپرس ! آیا اگر کسی یک روز و در قبال یکصد هزار دینار اجیر شود تا بار سنگینی را به پشت بام ببرد ، آیا این عمل برای او سنگین و ناگوار است ؟ آن زن پاسخ داد : خیر ! حضرت فرمودند : مزد من در برابر هر مسئله‌ای که از من پرسیده شود ، بیشتر از وزن مرواریدهایی است که فاصله‌ی زمین تا عرش را پر کرده است . پس شایسته است سؤالاتی که از من پرسیده می‌شوند اصلاً باعث زحمت و ناخوشی من نشود » .

آری حدیث فوق یادآور آن فرمایش شگفت‌آور امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است که فرمودند : « هر چه می‌خواهید از من بپرسید چون حضرت صدّیقه طاهره (سلام الله علیها) فرمودند : هر چه برایت رخ داد بیا و بپرس » . از سوی دیگر این حدیث حقّاً و انصافاً و با تأکیدی رسا ، اهمّیّت تعلیم و تعلّم را در دین اسلام بیان می‌کند .

آری ! اصولاً یکی از خواصّ دین حق ، همین است که اوّلاً از روابط بین ظاهر (دنیا) و باطن (آخرت) پرده بر کَنَد ؛ یعنی اثرات عالم شهادت بر عالم غیب را اعلان کند . ثانیاً به فعّالیّت‌های آدمی قداست بخشد و ثالثاً در نتیجه‌ی آن دو کار ، انسان‌ها را به سمت قلّه‌های کمال و وارستگی به حرکت درآورد .  

 نظر دهید »

هدیه به بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

19 فروردین 1392 توسط طیبی

فاطمه بانوی هر دو عالم است                  فاطمه قلبش سرای ماتم است

همسـر پـاک علیِ مرتضاسـت                 مـادر و آرامِ جانِ مصطفاسـت

فاطمـــه آلالـة بـاغ نبـی اســت             همنشین و یار مولایش علی است

گر مزارش مخفی و بی‌سایه است             با دل هـر عاشقی همسایـه اسـت

چون پرستوی شکسته بال و پَر              چون گـل لاله پُـر از داغ و شرر

قد کمان شد سرو سبز قامتش                دیـدن روی پـدر شـد حاجتش

در میـان باغ بـودش در نمـاز                  با خدای خویش در راز و نیاز

ناگهان کوبیـد درب خانه را                      ناسزا می‌گفت صاحبخانه را

چون بتول ، دستگیرة در را کشید            ضربتی محکم به پهلویش رسیـد

گفت یا حیدر کجایی یا علی                   ناله می‌کرد و صدا می‌زد أبی

آسمـان از غـم برایش تیـره شد             بر دلِ خونِ علی ، غم چیره شد

ماه را آن شب علی تیمار کرد                 یـاد روز وصلـت دلــدار کـرد

گفت یا زهـرا کجا ؟ بی من نرو              روحِ من هستی ، جدا از تن نرو

ای گــل ریحـانــة بـاغ رسـول              گشتم از زخم دلِ تو ، من ملول

گفت آن پهلوشکسته از جفا                    یا علی تو را به حقّ مصطفی

مخفیانه دفن کن جسم مرا                     تا نیابـد دشمنـم قبـر مـرا

گفت زهرای مطهّر ایـن کلام                 عاقبت عمرم به دنیا شد تمام

شب که شد مولا علی با آه و درد          مـاه را با اشک­هایش خـاک کـرد

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

 1 نظر

مرد تاجر و باغش ...

17 فروردین 1392 توسط طیبی

مردی تاجر در حیاط قصرش ، باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود . هر روز بزرگ‌ترین سرگرمی و تفریح او ، گردش در باغ و لذّت بردن از گل و گیاهان آن بود تا اینکه یک روز به سفر رفت . در بازگشت ، در اوّلین فرصت به دیدن باغش رفت . امّا با دیدن آنجا ، سر جایش خشکش زد … .

تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند . رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سرسبز بود ، کرد و از او پرسید که چه اتّفاقی افتاده است ؟

درخت به او پاسخ داد : من به درخت سیب نگاه می­کردم و با خودم گفتم که من هرگز نمی‌توانم مثل او چنین میوه­های زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس ناراحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم … .

مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت ، امّا او نیز خشک شده بود … !

علّت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد : با نگاه به گل سرخ و احساس و بوی خوش آن ، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم .

از آنجایی که بوته‌ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود ، علّت آن پرسیده شد . او چنین پاسخ داد : من حسرت درخت افرا را خوردم ؛ چراکه من در پاییز نمی‌توانم گل بدهم . پس از خودم ناامید شدم و آهی بلند کشیدم . همین که این فکر به ذهنم خطور کرد ، شروع به خشک شدن کردم .

مرد در ادامه‌ی گردش خود در باغ متوجّه‌ی گل بسیار زیبایی شد که در گوشه‌ای از باغ روییده بود .

علّت شادابی‌اش را جویا شد . گل چنین پاسخ داد : ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم ؛ چراکه هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سرسبزی خود را حفظ می‌کرد ، نداشتم و از لطافت و خوش‌بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم . با خودم گفتم : اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند ، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است ، می‌خواست چیز دیگری جای من پرورش دهد ، حتماً این کار را می‌کرد . بنابراین اگر مرا پرورش داده است ، حتماً می‌خواسته است که من وجود داشته باشم . پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می‌توانم بهترین باشم … .  

 نظر دهید »

وصف بهار

26 اسفند 1391 توسط طیبی

 

 

باز پنجره را می­گشایم و از دورترین نقطه­ی عالمتاب هستی رو به سوی صحرای نیلگون کرده و از چشمه­سار زلال خود آن را از دیده می­گذرانم و با بال رنگارنگ خود از این دیار پر کشیده و به سوی دورترین نقطه­ ، آن را باز خواهم کرد . آن­گاه هنگام فرود آمدن بر روی چمنزارهای دشت به تماشا خواهم نشست و با دستان کوچک خود بر مرغزارهای روزگار خواهم نوشت که ای بلبلان ، با صدای چهچهه­ی خود ، نوید طراوت و سرسبزی را سر دهید و از پروانه­های رنگارنگ روزگار خواهم پرسید که آیا به باغستان­ها و گلزارهای این دیار سر زده­اید و از بوی خوش آنها سرمست شده­اید ؟ و تو ای پرستوی زمان ، باز در هیاهوی این صحرای زیبا به چرخش درخواهی آمد و چهچهه­ی بهار را با نوک­های به آسمان درآورده­ی خود به گوش همه خواهید رسانید و از افق­ترین سرزمین­های مرزی به این دیار پا خواهید نهاد تا صدای خرّمی را به گوش چشمه­های همیشه خروشان برسانید و از چشمه­ها صدای شرشر آب­های جوشان بر بلندای کوهسارهای این دیار به سوی سرزمین­های حاصلخیز روان خواهد شد و مرغان در پی شور و شادی به این طرف و آن طرف رفته و ندای طراوت را به این زمین خسته و به خواب رفته می­رساندد و آن­گاه از دل زمین رویایی­ترین نقش و نگارها که مخملی از بوته­های سرسبز باغ عشق می­باشند ، به این زمین لبخند خواهند زد و نیلوفران آبی همچون سبدی از نور و صفا بر این صفحه­ی روزگار ، امید خواهند داد و در آخر شادی و مبارکی را برای مردمان این سرزمین مژده خواهند داد که آمد ؛ آمد از کوهساران مشتی از خرمن­های سبز ، بلبلانی با صدای شادی ، پروانه­هایی با بال­های رویایی که ای انسان­ها بیدار باشید که این سرزمین به خواب رفته­ی روزگارِ سردِ اسفند با برف و باران ، رخت بست و بهار خوشی و شادی به پا خواست و کودکان در کوچه و بازارهای شهر و روستا هلهله به پا می­دارند و زنان و دختران نیز از سرِ کوچه و برزن فرش برمی­تابانند و مردان در پی بازارهای نوروزی به سوی رزق و روزی می­باشند و همه جا نام خوش « نوروز آمد » ، برپاست . 

از هر کوی و برزن ، سفره­ی هفت سین ما نقش و نگار مهر و محبّت می­گیرد و قرآن و سبزه­ی آن نوری برای فردای دیگر و دعای تحویل سال ، بانگی برای طلوعی دوباره و آن­گاه هنگام تحویل سال بر زبان خواهیم گفت :

یا مقلّب القلوب و الابصار ؛ که تو ای خدای منّان با دوستی این سرزمین پُر از طراوت و شادابی برای ما طلوعی دیگر در پیش خود نگه دار و طلوع فجر و ظهور آقا هرچه سریع­تر بگردان .

 

آمین یا ربّ العالمین

              طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 

 3 نظر

وصیت­های آیت الله قاضی به شاگردانشان (قسمت دوّم)

23 اسفند 1391 توسط طیبی

در قسمت اوّل ، چهار موضوع را به اختصار ذکر کردیم : 1. نماز ؛ 2. دعا در قنوت نماز ؛ 3. قرآن ؛ 4. نماز شب . و اکنون به 10 موضوع دیگر اشاره می­کنیم :

 

1.        توسّل به ائمّه­ی اطهار(علیهم­السّلام)

آیت الله سیّد علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند : « …. و تمام طرق …. توسّل به ائمّه­ی اطهار (علیهم­السّلام) و توجّه تام به مبدأ است.  چون که صد آمد ، نود هم پیش ما است . با دراویش و طریق آنها کاری نداریم.  طریقه ، طریقه­ی علماء و فقهاست ، با صدق و صفا » .

 

2.       توسّل به حضرت سیّدالشّهدا (علیه السّلام(

محال است انسانی به جز از راه سیّدالشّهدا (علیه السّلام) به مقام توحید برسد.  سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیّدالشّهدا (علیه­السّلام) است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العبّاس (علیه السّلام) است .

 

3.       دعا برای فرج امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)

از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمّیّت است ، دعا برای فرج حضرت حجّت ـ صلوات الله علیه ـ در قنوت نماز وتر است ؛ بلکه در هر روز و در همه­ی دعاها.

 

4.       دل هیچ کس را نرنجانید !

دیگر آنکه ، گرچه این حرف­ها آهن سرد کوبیدن است ، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت والدین ، حُسن خلق ، ملازمت صدق ، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدّم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده . الله الله الله که دل هیچ­کس را نرنجانید!

تا توانی دلی به دست آور / دل شکستن هنر نمی­باشد

 

5.       رفع ناراحتی­های روحی

آن مرحوم در هنگام اضطراب و ناراحتی­های روحی ، خواندن این کلمات را سفارش می­کردند : «لا اله الا الله وحده لا شریک له ، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر ، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی من أن یحضرون إن الله هوالسمیع العلیم ؛ هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی­شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست . از وسوسه­های شیاطین به خدا پناه می­برم و به تو پناه می­برم ای پروردگارم از اینکه نزد من حاضر شوند . همانا خداوند شنوا و داناست ».

 

6.       حقّ النّاس

آیت الله نجابت نقل می­کند : وقتی که بنده مشرّف شدم خدمت ایشان ، فرمودند : «  هر حقّی که هر کس بر گردن تو دارد باید اداء کنی .

خدمت ایشان عرض کردم :مدّتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می­خواندند ، یکی خوب درس نمی­خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن اینجا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . می­فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . گفتم آدرس ندارم ، گفتند باید پیدا کنی .

آقای قاضی فرمودند :هر حقّی که برگردنت باشد تا اداء نکنی باب روحانیّت ، باب قرب ، باب معرفت باز شدنی نیست . یعنی اینها همه مال حضرت احدیّت است . و حضرت احدیّت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است ».

 

 

7.       رفع گرفتاری

علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها ، به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد ؟

در جواب فرمودند : « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو :
«اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء ؛ بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هرکس را که بخواهی قرار می­دهی تا گشایش یابد » .

 

8.       حضور قلب

حجّت الاسلام آقای دکتر مرتضی تهرانی می­فرمایند : « آیت الله قاضی در پاسخ شخصی که از ایشان تقاضای سفارش کرد ، فرمودند : قلم و کاغذ از جیبت درآور و بنویس:

سررشته­ی دولت ای برادر به کف آر / وین عمر گرانمایه به خسران مسپار

یعنی همه جا با همه کس در همه جا / می دار نهفته چشم دل جانب یار

 

9.       برآورده شدن حاجت

مرحوم قاضی قرائت دعای زیر(دعای سریع الاجابه ، مفاتیح الجنان) را به مدّت چهل شب ، هر شب یک تا صد بار برای برآورده شدن حاجت سالکان درگاه الهی مفید می­دانستند:

إلهی کیف أدعوک و أنا أنا و کیف أقطع رجایی منک و أنت أنت ؟ إلهی أذا لم أسئلک فتعطین فمن ذا الذی أدعوه فیعطینی ؟ ألهی إذا لم أدعک فستجیب لی ، فمن ذا الذی أدعوه فیستجیب لی ؟إلهی إذا لم أتضرع إلیک فترحمنی فمن ذا الذی أتضرع إلیه فیرحمنی ؟ إلهی فکما فلقت البحر لموسی و نجیته أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و إن تنجینی مما أنا فیه و تفرج عنی فرجا عاجلا غیر أجل بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین.

 

10.   تقویت حافظه

آن مرحوم برای تقویت حافظه ، خواندن آیت الکرسی و معوّذتین (دو سوره­ی مبارکه­ی ناس و فلق) را سفارش می­فرمودند.

 

 2 نظر

وصیت­های آیت الله قاضی به شاگردانشان (قسمت اول)

22 اسفند 1391 توسط طیبی

 

مطالب زیر گزیده­ای از توصیه­ها و وصایای آیت الله سیّد علی قاضی (ره) استاد اخلاق حضرت علامه طباطبایی و حضرت آیت الله بهجت است که به شاگردان و اطرافیان خود فرموده­اند و ما آنها را به اختصار ذکر می­نماییم. باشد که کلامش چون صاعقه­ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی‌ها باشد.

 

1.       نماز

شما را سفارش می­کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت­ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل ، 51 رکعت است ؛ پس اگر نتوانستید ، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله­های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید ، حدّاقل نماز توّابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است] .

مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می­کنند که می­فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اوّل وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد ، مرا لعن کند» .

مرحوم آقای سیّد هاشم رضوی هندی می­فرمایند:  روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلاً آقا دستش را بگیرد و راهنمایی­اش کند . مرحوم آقای قاضی فرموده بودند:   « به این آقا بگویید که نماز را در اوّل وقت بخواند» . بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می­انداخته است.

امّا وصیّت­های دیگر ، عمده­ی آنها نماز است. می­فرمودند نماز را بازاری نکنید اوّل وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع . اگر نماز را تحفّظ کردید همه چیزتان محفوظ می­ماند و تسبیح صدّیقه­ی کبری (سلام الله علیها) که از ذکر کبیر به شمار می­آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود .

 

2.       دعا در قنوت نماز

آقای قاضی به شاگردان خود دستور می­دادند این دعا را در قنوت نمازهایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی » .

 

3.       قرآن

آقای سیّد محمد حسن قاضی می­فرمایند : « چند سفارش ایشان عبارت است از: اوّل روخوانی قرآن . می‌فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید . توصیه­ی دیگر ایشان راجع به دوره­ی تاریخ اسلام بود . می­فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید . و بعد از عمل به اینها می­فرمودند برو نماز شب بخوان ! »

آیت الله قاضی در نامه­ای به آیت الله طباطبایی می­فرمودند : «دستورالعمل ، قرآن کریم است ؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً.

آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر ، خصوص در بطون لیالی… »

و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز ، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »

 

4.       نماز شب

« امّا نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست ، و تعجّب از کسی است که می­خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی­کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله­ی نماز شب. »

علامه طباطبایی می­فرمودند:«چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرّف شدم ، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می­شدم تا یک روز در مدرسه­ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می‌کردند.  چون به من رسیدند ، دست خود را روی شانه­ی من گذاردند و گفتند: ای فرزند ! دنیا می­خواهی نماز شب بخوان ، آخرت می­خواهی نماز شب بخوان!»

حاج سیّد هاشم حدّاد می­فرمودند:«مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی­خیزید ، چیز مختصری تناول کنید ، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید . »

 نظر دهید »

بیانیه بسیج طلاب طوبی در اعتراض به کشتار بی­رحمانه شیعیان پاکستان

20 اسفند 1391 توسط طیبی

 

در پی شهادت تعدادی از عزیزان شیعه پاکستانی به دست گروه­های افراطی و القاعده و احزابی که هیچ­کدام هویّت انسانی ندارند ، ما طلاب علوم دینی از دولت پاکستان می­خواهیم که قاطعانه با این تروریسم­ها برخورد جدّی نموده و عاملان این کشتارها را محکوم نمایند و امنیّت کامل را در پاکستان خصوصاً مناطق شیعه­نشین فراهم آورده و از دیگر کشورهای مسلمان نیز می­خواهیم که با حفظ وحدت خود ، این جنایت­ها را محکوم نمایند و با کسانی که تفرقه بین شیعه و سنّی و مسلمانان می­اندازند ، برخورد نمایند . همچنین از جامعه­ای که خود را حامی حقوق بشر می­داند ، می­خواهیم که سکوت نکنند و این­گونه ترورها که در خیلی از کشورهای مسلمان علیه شیعیان اتفاق می‌افتد را محکوم نمایند که اگر سکوت کنند به زودی دامن­گیر مسلمانان دیگر نیز می­شود . خصوصاً از آمریکای جنایتکار که سال­هاست در منطقه ، ادّعای امنیّت می­کند ولی هرجا ، جای قدمی از این جنایتکار را می­بینیم ، همانجا مرکز فساد می­شود و تیرشان هم همیشه به مسلمانان خصوصاً به شیعیان اصابت می­کند .

از خداوند منّان می­خواهیم که فرج آقا و مولایمان را هرچه سریع­تر برساند که بین مسلمانان وحدت کلمه باشد و همه مسلمانان خصوصاً شیعیان همگی زیر یک پرچم ، آن هم پرچم سبز مهدوی باشند و احساس غرور کنیم که ما مولا و مقتدا داریم و دست از اعتقادات خود برنخواهیم داشت و ان شاء الله به کمک مولایمان پوزه دشمن را به خاک می­مالیم .

ان شاء الله که ریشه همه گروه­ها و احزاب باطل اسلام­ستیز خشکانده شود که خود قرآن نیز فرمودند :

إِنّ البَاطِلَ کَانَ ذَهُوقاً .

                                         

                   بسیج طلاب مدرسه علمیه طوبی ـ بهبهان

 1 نظر

افتتاح ضریح جدید امام حسین (علیه السّلام)

16 اسفند 1391 توسط طیبی

 

یا حسین !

این ضریح عجمی کاش بشیند به تنت

جای آن کهنه لباسی که عربها بردند …

 1 نظر

نگاهي به شايع­ترين مشكلات رفتاري كودكان : مدرسه گريزي ، كمرويي ، زودرنجي و دروغگويي

16 اسفند 1391 توسط طیبی

 

مادر مهديس از دروغ گفتن­هاي زياد دخترش كلافه شده و در دور هم نشيني­هاي دوستانه­اي كه با ديگر مادران دارد از اين مسئله به عنوان مشكل رفتاري كودكش ياد مي­كند.

از طرف ديگر مادر امير از زودرنجي فرزندش شكايت دارد . مادر فرزاد هم….  خلاصه از اين درد دل­ها زياد است.

كودكان ، دنياي پر رمز و رازي دارند و به همين خاطر است كه محقّقان علوم رفتاري بيكار ننشسته­اند
آنها به دنبال ريشه­هاي رفتارهاي نابهنجار كودكان و راه­هاي برخورد درست با آن مي­گردند . مشكلات رفتاري كودكان در سنين مدرسه كه گاهي نتيجه­ی اجتناب ناپذير فقر ، جهل ، نابساماني­هاي خانوادگي و كاستي­هاي فرهنگي است ، بي­ترديد مانع رشد و بالندگي آنان است و به همين دليل پيشگيري و درمان اين مشكلات بي­اندازه اهمّيّت دارد . اين مقاله به برخي مشكلات رفتاري شايع كودكان و راه­هاي مقابله با آن توجّه دارد:

فرار از مدرسه

طبق تعريف فرار از مدرسه يعني كودك به قصد مدرسه رفتن از منزل خارج مي­شود ولي به جاهاي ديگري غير از مدرسه مي­رود و يا پس از ورود و گاهي پس از ماندن مختصري در مدرسه بدون هماهنگي با معلّمان از آنجا بيرون مي­رود.
بسياري از كودكان فراري از مدرسه احتمالاً متعلّق به خانواده­هاي از هم گسيخته و يا داراي والدين و خواهر و برادران بزهكار هستند . عدّه­اي هم بر اثر تغيير مكرّر مدرسه و يا رد شدن از مدرسه بيزار مي­شوند . اين مشكل اخير كه در پسران بيش از دختران مشاهده مي­شود ، گاهي نشانه­اي است از وجود اشكال در برنامه­هاي مدرسه و گاهي علامت ناسازگاري كودك است . لذا درمان آن مستلزم اقدام در هر دو زمينه­ی مذكور است.

هراس از مدرسه

هراس از مدرسه با گريز از آن تفاوت دارد . مدرسه­گريزان معمولاً به تناوب از مدرسه غايب مي­شوند و پدر و مادرشان از موضوع اطّلاعي ندارند . درحالي كه در هراس از مدرسه كودك معمولاً به طور پيوسته و طيّ دوره­هاي طولاني به مدرسه نمي­رود و والدين از نرفتن به مدرسه و ماندن او در خانه آگاهي دارند.

مدرسه­گريزان بر عكس كودكاني كه از مدرسه هراس دارند ، معمولاً شاگرداني تنبل­اند كه به ساير اختلال­هاي رفتاري مثل دروغگويي هم دچارند . مطالعات انجام شده نشان مي­دهد كه هراس از مدرسه در كمتر از يك درصد كودكان مشاهده مي­شود.

رايج­ترين تصوّري كه درباره­ی هراس از مدرسه وجود دارد ، اين است كه مادر و كودك به گونه­اي شديد به يكديگر وابسته­اند.

وابستگي شديد كودك اين ترس را در او به وجود مي­آورد كه امكان دارد براي خود يا مادرش اتّفاقي روي دهد و لذا ماندن كودك در خانه نيازها و اضطراب­هاي هر دو را برطرف مي­كند . سعي در كاهش اضطراب جدا شدن از مادر يا اضطراب محيط واقعي مدرسه در رأس فعّاليّت­هاي درماني در اين اختلال است.

كمرويي و انزواطلبي

كمرويي و انزواطلبي از جدّي­ترين مشكلات كودكان است . انزوا و دوري از دوستان و همسالان در اوايل زندگي كودك را در معرض خطر ناسازگاري­هاي بعدي قرار مي­دهد . كودكان انزواطلب هر چند براي والدين و معلّمين خود هيچ‌گونه ناراحتي ايجاد نمي­كنند . ولي به سبب رنج ناشي از احساس ناامني پيوسته به دنياي درون خويش پناه مي­برند و به مرور از اجتماعي شدن فاصله مي­گيرند . چه بسا بعضي از آنان به بيماري­هاي رواني هم دچار شوند.

ادامه »

 2 نظر

خانه­ی خود را خوب بسازیم .

10 اسفند 1391 توسط طیبی

 

نجّار پیری بود که می­خواست بازنشسته شود . او به کارفرمایش گفت می­خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی­دغدغه در کنار همسر و خانواده­اش لذّت ببرد .

کارفرما از اینکه دید کارگر خوبش می­خواهد کار را ترک کند ، ناراحت شد . او از نجّار پیر خواست که به عنوان اخرین کار ، فقط یک خانه­ی دیگر بسازد . نجّار پیر قبول کرد ؛ امّا کاملاً مشخّص بود که دلش به این کار راضی نیست . او برای ساختن این خانه از مصالح بسیار نامرغوبی استفاده کرد و با بی­حوصلگی به ساختن خانه ادامه داد .

وقتی کار به پایان رسید ، کارفرما برای بازرسی خانه آمد . او کلید خانه را به نجّار داد و گفت : « این خانه متعلّق به توست . این هدیه­ای است از طرف من برای تو » . نجّار ، یکّه خورد . مایه­ی تأسّف بود ! اگر می­دانست که خانه­ای برای خودش می‌سازد ، حتماً کارش را به گونه­ای دیگر انجام می­داد !

یک لحظه توجّه : هر کدام از ما در حال ساختن خانه­ای برای آخرت خود هستیم ؛ مراقب باشیم آن را خراب نسازیم .

 4 نظر

امر به معروف و نهی از منکر

08 اسفند 1391 توسط طیبی

 

یا بنیّ أقم الصلوه وامر بالمعروف وانه عن المنکر واصبر علی ما أصابک إنّ ذلک من عزم الامور

پسرم ! نماز را بر پا دار ، و امر به معروف و نهی­از منکر کن ، و در برابر مصائبی که به تو می­رسد ، شکیبا باش که این از کارهای مهم است .                 لقمان /17

مقام معظم رهبری در امر به معروف ، مرحله­ی قبل از عمل ، قلب انسان است اگر انسان بخواهد صادقانه به معروف امر کند ، باید خود به آن معروف دل بسته باشد و الّا صادقانه نخواهد بود .

                                             بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران ، 25/9/79

مرد فقیری پسر خردسالی داشت . روزی به او گفت : بیا امروز قدری میوه از باغی سرقت کنیم . پسرخردسال با نارضایتی با پدر به راه افتاد .  وقتی به باغ رسیدند پدر به فرزندش گفت : تو در اینجا نگهبان باش و اگرکسی آمد زود مرا خبر کن تا کسی ما را در حال دزدی نبیند و مشغول چیدن میوه از درخت مردم شد . لحظه­ای بعد پسر فریاد زد : یک نفر ما را می­بیند ! پدر با ترس و عجله از درخت پایین آمد و پرسید چه کسی ؟ کجاست ؟ پسرک زیرک گفت : همان خدایی که از همه چیز آگاه است و همه چیز را می­بیند ! پدر از گفتار نیکوی فرزند شرمنده شد و بعد از آن دزدی نکرد .

                                        امر به معروف و نهی از منکر ، محمد رضا اکبر ، ص71

            من نهی ز منکر است ز اوّل دین­ام                              آیینه­ی روشن حقیقت بین­ام

            در امر به معروف خدا می داند                                 راه و روش پیمبر است آیین ام

 نظر دهید »

تشریف فرمایی مدیریت استان حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سلطانی در تاریخ 02/12/91 به مدرسه علمیه طوبی بهبهان

08 اسفند 1391 توسط طیبی

 

در ابتدا ایشان جلسه­ای با کلیه طلاب مدرسه داشتند که ضمن بیاناتی خطاب به طلاب ، از نزدیک با مشکلات مدرسه ارتباط داشتند که گزیده­ای از بیانات ایشان به شرح زیر می­باشد :

با توجه به قرائت سوره شمس که 11 قَسَم در این سوره وجود دارد ، مفسّران می­فرمایند : در قَسَم­های این سوره دو مطلب وجود دارد : 1. به اصل خود قسم برمی­گردد . 2. به چیزی که برای آن خداوند سوگند یاد می­کند ، برمی­گردد .

از این 11 سوگند ، 3 تای آنها به ذات خود ، قسم می­خورد و هدف از این قسم ، همان است که رستگار است آن انسانی که نفس خود را تهذیب کند و زیانکار است انسانی که دچار فسق و فجور شود و تهذیب نفس از همه­ی این قسم­ها بالاتر است ؛ زیرا همه­ی قسم­های پیشین ، مقدّمه­ی این قسم است .

ایشان در ادامه­ی بیانات خود ، فرمودند : حوزه فقط صرف درس خواندن نیست و هدفی بالاتر از آن وجود دارد که همان تهذیب نفس است و نتیجه­ی علم . شناختن خداوند و خود را در اختیار خداوند قرار دادن است .

و در ادامه­ جلسه­ی نشست با هیئت امنا ، مدیر ، اساتید و کادر اجرایی داشتند .

 

 نظر دهید »

آداب دوستی

07 اسفند 1391 توسط طیبی

 

امام علی (علیه السلام) می فرماید : یا بنی ایاک و مصادقه الاحمق فانه یرید ان ینفعک  فیضرک

امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزندش امام حسن (علیه السلام ) می فرماید : فرزندم ! از دوستی با احمق بپرهیز زیرا او می خواهد به تو سود برساند ؛ اما زیان می رساند . 

                                                                       اصول کافی جلد 2 ص 376

مقام معظم رهبری :

شناخت دوست و دشمن لازم است مبادا دوست را با دشمن اشباه کنید . مبادا دوست و دشمن را مخلوط کنید . مبادا رفتاری که با دشمن لازم است با دوست انجام دهید .

پهلوانی از بیابان می‌گذشت ، خرسی را دید که در تله‌ای گرفتار شده بود . پهلوان خرس را نجات داد . خرس نیز با او دوست شد و پس از آن همه جا همراه او بود . روزی حکیمی به پهلوان گفت : خرس یک حیوان نا اهل است . دوستی با نا اهلان نیز روا نیست . به دوستی با خرس دل مبند .  پهلوان سخن حکیم را گوش نکرد تا آن که روزی خرس و پهلوان در گوشه‌ای خوابیده بودند . از قضا مگسی به سراغ خرس آمد . خرس هر چه با دستش آن مگس را رد می‌کرد باز مگس می‌آمد و او را آزار می‌داد . سرانجام خرس برخاست و رفت از کنار کوه  ، سنگی بزرگ برداشت و آورد چون دید آن مگس روی صورت پهلوان نشسته است آن سنگ بزرگ را با خشم روی آن مگس انداخت  تا او را بکشد در نتیجه سر پهلوان زیر آن سنگ بزرگ کوفته شد و او جان داد . این بود نتیجه­ی دوستی با خرس که به « دوستی خاله خرسه » معروف است .  

                                                       داستان‌های مثنوی ، دفتر دوم صفحه 85

 

تاتوانی می گریز از یار بد                              یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند                         یاربد بر جان و بر ایمان زند

 نظر دهید »

معراج جان

05 اسفند 1391 توسط طیبی

گرگ به لباس ميش درآمده ؛

چه قبيح است و زشت و ناپسند ؛ وقتي همچون بادهاي دوره‌گرد ، تخم نفاق و كينه را بر مزارع دل‌هاي مردمان مي‌پراكنيم ، كه محصولش هم جز تفرقه چيز ديگري نيست ! چه قبيح است و زشت و ناپسند ؛ وقتي زاغي سياه مي‌شويم جار زن بر سر هر كوي و برزن كه با سنگ و تير و كمان كودكان شهر برانند ما را… .

چرا كبوتري سپيد دل نباشيم كه پيك خبرهاي خوب است و قاصد پيام‌هاي صلح و دوستي كه در هر بام و پنجره آشيان دارد و در رواق هر امامزاده‌اي ، حق آب و گل … !

چرا نسيم سحرگاهي نباشيم كه وقتي از ني‌لبك حنجره­ی كسي مي‌گذرد ، نغمات دلپذير و آوازهاي دل‌انگيز يكرنگي و محبّت را به گوش جان‌ها برسانيم … ! مگر نه اينكه نمّام ، گرگي است به لباس ميش درآمده كه اعتماد به لبخند دروغينش ، بهايي جز دريده شدن و نابودي ندارد …! و مگر نگفته‌اند بدترين مردم كسي است كه از برادران سعايت كند و احسان و خوبي را از ياد ببرد … ! مگر نه اينكه نمّامي و سعايت عاقبتي جز عذاب قبر ندارد … ! پس چرا موريانه‌هايي باشيم كه به تدريج پايه‌هاي پل ارتباطي ميان ديگران را بجويم و ريشه‌هاي اعتماد و صداقت را سست كنيم و آن‌گاه كه ميان ديگران ديوارهاي بدبيني و بي‌مهري كشيديم ، آنها را در تنهايي تلخ رها كنيم و طمع بورزيم براي طعمه‌اي ديگر!

پس يادمان باشد اين اصل جاودان را كه : (وَ لا تُطِعْ كُلّ حَلاّفٍ مَهينٍ * هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَميمٍ ) ؛ « و از هر قسم خورنده­ی فرومايه‌اي ، فرمان مبر كه عيب‌جوست و براي خبرچيني گام بر مي‌دارد»… و از ياد نبريم كه وقتي دل جلاي الهي بيابد و انحرافات نفساني از آن زدوده شود ، برّندگي زبان هم نرم مي‌شود و سخن به جاي آنكه علف‌هاي هرزه­ی كينه و دو به هم زني را بچيند ، همچون گل‌هاي سپيد بهاري بر دل‌ها مي‌نشيند كه چين و چروك‌هاي  سخن ، انعكاس اعوجاج و تيرگي قلب است؛ زيرا از آينه­ی دل صاف و سليم ، جز كلام مهر و صفا ، چيز ديگري متجلّي نمي‌شود… .

 نظر دهید »

بازرگان موفق

01 اسفند 1391 توسط طیبی

 

روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغاز‌اش در غیاب او آتش گرفته است و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده‌اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است . فکر می‌کنید آن مرد چه کرد ؟ خدا را مقصر شمرد و ملایمت کرد و یا اشک ریخت ؟

او با لبخندی بر لبان و نوری بر دید‌گان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خدایا می‌خواهی که اکنون چه   کنم ؟

مرد تاجر پس از نابودی کسب  پررونق خود ، تابلویی بر ویرانه‌های خانه و مغازه‌اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه‌ام سوخت اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد و دوباره مسافرت را برای کسب درآمد شروع خواهم کرد .

 1 نظر

دوبیتی‌ای در مورد سخنان اخیر رهبری

01 اسفند 1391 توسط طیبی

میلاد باسعادت امام حسن عسکری (علیه السّلام) بر تمام شیعیان جهان مبارک باد .

**********************

ای غصّه­هایت قاتلم ، هر شب دعایت می­کنم

داغت نبینم جان من ، جان را فدایت می­کنم

 

باید بلرزد قلبشان ، وقتی شنیدند این سران

گفتی که من « فعلاً » فقط دارم « نصیحت » می­کنم

 

من با تو تنها ای علی ، عهد اخوّت بسته­ام

محض گُلِ روی شما ، دارم رعایت می­کنم

 

 نظر دهید »

صافی غیبت

29 بهمن 1391 توسط طیبی

 

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت : گوش کن ! می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم .

دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت … . همسایه حرف او را قطع کرد و گفت : قبل از اینکه تعریف کنی ، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه ؟ گفت : کدام سه صافی ؟

-         اول از میان صافی واقعیت . آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد ؟

-         خیر ، من فقط آن را شنیده‌ام . شخصی آن را برایم تعریف کرده است .

-         سری تکان داد و گفت : پس حتماً آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای . مسلماً چیزی که می‌خواهی تعریف کنی ، حتی اگر واقیعت نداشته باشد ، باعث خوشحالی‌ام می‌شود .

-         دوست عزیز ، فکر نکنم تو را خوشحال کند .

-         بسیار خوب ، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند ، حتماً از صافی سوم ، یعنی « فایده » رد شده است . آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی ، برایم مفید است و به دردم می‌خورد ؟   گفت : نه ، به هیچ وجه !

همسایه گفت : پس اگر این حرف ، نه « واقعیت » دارد ، نه « خوشحال کننده » است ونه « مفید » آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی . همچنین سعی کن وقتت را به کارها و سخنان بیهوده نگذرانی تا ذهنت مشغول کارهای بیهوده شود که حاصل آن ، همین سخنان بی‌فایده توست . 

 2 نظر

چهار شمع

26 بهمن 1391 توسط طیبی

 

چهار شمع به آرامی می­سوختند و با یکدیگر زندگی می­کردند .

محیط به قدری آرام بود که گفتگوی شمع­ها شنیده می­شد .

اوّلین شمع می­گفت : من « دوستی » هستم ؛ امّا هیچ­کس نمی­تواند مرا شعله­ور نگاه دارد و من ناگزیر خاموش خواهم شد .

شمع دوستی کم نورتر و کم نورتر شد و خاموش گشت .

شمع دوّم می­گفت : من « ایمان » هستم ؛ امّا اغلب سست می­گردم و خیلی پایدار نیستم .

در همین هنگام نسیمی آرام وزیدن گرفت و او را خاموش کرد .

شمع سوّم با اندوه شروع به صحبت کرد : من « عشق » هستم ولی قدرت آن را ندارم که روشن بمانم . مردم مرا کنار می­گذارند و اهمیت مرا درک نمی­کنند . آنها حتی فراموش می­کنند که به نزدیکان خود عشق بورزند !

و بی­درنگ از سوختن باز ایستاد .

در همین لحظه کودکی وارد اتاق شد . چشمش به شمع­های خاموش افتاد و گفت : شما چرا نمی­سوزید ؟ مگر قرار نبود تا انتها روشن بمانید .

و ناگهان به گریه افتاد .

با گریه­ی کودک ، شمع چهارم شروع به صحبت کرد و گفت : نگران نباش ! تا زمانی که شعله­ی من خاموش نگردد ، شمع­های دیگر را روشن خواهم کرد .

من « امید » هستم .

کودک با چشم­هایی که از شادی می­درخشیدند ، شمع امید را در دست گرفت و     « دوستی » ، « ایمان » و « عشق » را شعله­ور ساخت .  

شمع « امید » زندگی شما ، هرگز خاموش نگردد

تا همیشه آکنده از

« دوستی ، ایمان و عشق »

باشید .

 

 1 نظر

10 درس طلایی از انیشتین

26 بهمن 1391 توسط طیبی

 

1. كنجكاوی را دنبال كنید :

“من هیچ استعداد خاصی ندارم . فقط عاشق كنجكاوی هستم”

چگونه كنجكاوی خودتان را تحریك می كنید ؟

من كنجكاو هستم ، مثلاً برای پیدا كردن علّت اینكه چگونه یك شخص موفّق است و شخص دیگری شكست می خورد .

به همین دلیل است كه من سال­ها وقت صرف مطالعه­ی موفّقیت كرده­ام .

شما بیشتر در چه مورد كنجكاو هستید ؟

پیگیری كنجكاوی شما رازی است برای رسیدن به موفّقیت .

 

2. پشتكار گرانبها است :

“من هوش خوبی ندارم ، فقط روی مشكلات زمان زیادی می­گذارم”

تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی كه آن را برساند .

پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه­ای كه شروع كرده­اید را به پایان برسانید .

با پشتكار می­توانید بهتر به مقصد برسید .

 

3. تمركز بر حال :

“مردی كه بتواند در حالی كه غذا می خورد ، با ایمنی رانندگی كند ، از لذّت  غذا خوردن  آن­طور كه سزاوار آن هست ، بهره نمی­برد”

پدرم به من می­گفت نمی­توانی در یك زمان بر ۲  اسب سوار شوی .

من دوست داشتم بگویم تو می­توانی هر چیزی را انجام بدهی امّا نه همه چیز .

یاد بگیرید كه در حال باشید و تمام حواستان را بدهید به كاری كه در حال حاضر انجام می­دهید .

انرژی متمركز ، توان افراد است ، و این تفاوت پیروزی و شكست است .

 

ادامه »

 نظر دهید »

وصف انقلاب

25 بهمن 1391 توسط طیبی

زنگ ! زنگ ! زنگ ! آمد صدای نفس­های باد از بطن جاودانه­ترین پیام­های خدایی ؛ آنجا که خورشید درخشان از بالاترین مناره‌های شرقی طلوع کرد و پرتوهای نورانی خود را بر کوچه­سار­های باغ معرفت کلید زد و ناقوس­های مقاومت و پایداری بر هر کوی و بام به پا خاست و طلوع فجر پیروزی اسلام از آنجا شکفته شد و پروانه­های امید و آزادی در باغ وطن به پرواز درآمد .

 

 

هر روز بر این دیار خاکی ما زنجیره­های ظلم و ستم بر دستان مردان کفر و بیدادگر به چرخش درمی­آمد و بر سر و روی مردان و زنان مجاهد و بی­گناه این دشت فرو می­نشست و هر روز تا انتهای جاده­های ظلم و ستم ، دشت­های به خون نشسته­ی آنها بر زندگی مشقّت­بار آنها همچون دیوی وحشتناک سایه می­افکند . چه خون­ها که ریخته نشد و چه آه و ناله­هایی که به سوی بالاترین عرش خدایی به صدا در نیامد و چه زنانی که با چادرهای خاکی همسو با ناله­های مردان از پشت پرده­های فقر و نداری صدا در می­دادند و نظاره بر آتش­های دژخیمان آن شاه پلید و سردمدارانش بودند و ناله­های کودکان خسته از نبود آرامش و سکوت تا انتهای جاده­ی نداگویانه­ی الله اکبر به صدا درمی­آمد و طنین آن بر بلندای بام­های به گل نشسته­ی این دیار سبز موج می­زد . آن­گاه از دل دریایی این دیار ، مردی از نسل عشق و ایمان ، مجاهدت و ایثار ، دلاور مردی و شجاعت فوران کرد و تار و پود نظام شاهنشاهی را در هم پیچید و ندای الله اکبر را به بام­های خانه­ها به صدا درآورد و با سخنرانی­های کوبنده و اعلامیّه­های بی­دریغ خود ، مشت محکم را بر دهان آنها کوباند و همانند فرشته آن­گاه که دیو بیرون رفت . در دوازدهمین روز بهمن ماه ، ماه خون و قیام طلوع کرد و دست­های مهربان و سایه­ی زیبای خود را بر این دیار فرو نهاد و مرزهای ظلم و بیداد را شکست و بتخانه‌ی 2500 ساله­ی شاهنشاهی را در هم کوبید و آن خون­ها و فریادهای آن دوران به بار نشست و در 22 بهمن ، روز شکست دشمن در اوج زیبایی و افتخار ، خورشید شکوهمند پیروزی را برای همیشه بر این دیار به فضل خدای رحمان و رحیم به بار نهاد و شمشیر استقلال و مقاومت را بر سر آنها فرود آورد .

و از تو ، ای خدای منّان ! خواستارم که تا ظهور مهدی موعود منجی عالم بشریّت این انقلاب فروزان را که با دست­ها و ناله­های مردان و زنان و مجاهدت مردان کوشا و آن امام همام به بار نشسته است ، خاموش ننمایی و تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی ، محافظت بفرما .

      آمین یا رب العالمین

طلبه پایه دوم (نرگس آچاک پور)

 نظر دهید »

گزیده ای از سخنان رهبر انقلاب درخصوص موارد اخیر در کشور

24 بهمن 1391 توسط طیبی

رهبر انقلاب با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاکره از سوی امریکایی­ها :

سیاست خاورمیانه­ای امریکا دچار شکست شده و امریکایی­ها احتیاج دارند برگ برنده­ای رو کنند ؛ برگ برنده­ی آنها کشاندن ایران پای میز مذاکره است .

 

رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی :

مسئولین ، مصالح کشور را حفظ کنند و این بداخلاقی­هایی که دیده می­شود را کنار بگذارند . در آینده درباره این بداخلاقی­ها با مردم صحبت خواهم کرد .

 

رهبر انقلاب :

عده­ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاکره امریکا خوشحال می­شوند ؛ مذاکره مشکلی را حل نمی­کند . امروز اگر کسانی بخواهند سلطه امریکا را مجدّداً در کشور برقرار کنند ، گریبان انها را خواهد گرفت .

 

رهبر انقلاب :

من دیپلمات نیستم ؛ من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه می­گویم . شما (امریکایی­ها) اسلحه را مقابل ایران می­گیرید و می­خواهید مذاکره کنید ؛ ملّت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد .

 

رهبر انقلاب در جلسه درس خارج فقه با تقدیر از ملّت ایران برای خلق حماسه 22 بهمن ، افزودند :

هنر بزرگ این است که در ایران ، مردم خود صاحبان انقلاب و کشور هستند و کار برگزاری جشن انقلاب بر دوش خودشان است .

 نظر دهید »

گزيده بيانات ويژه دهه فجر انقلاب اسلامی

19 بهمن 1391 توسط طیبی

«بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني(ره):»

 

 *پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به مملكت نرسد .

 

*اين اعجاز بزرگ قرن و اين پيروزي بي نظير و اين جمهوري اسلامي محتاج به حفظ و نگهداري است .

 

*انقلاب اصيل ما جلوه اي از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است .

*رمز پيروزي شما ايمان و وحدت كلمه بود .

*پيروزي انقلاب مرهون فداكاريهاي دلاورانه ملت ، خصوصاً شهيدان است .

*انقلاب ما متكي به معنويات و خداست .

*چشم دنيا به انقلاب ما معطوف است .

*اين نعمت بزرگ الهي ( انقلاب اسلامي ) را ارزان از دست ندهيد .

*نهضت ايران ، نهضتي بود كه خداي تبارك و تعالي در آن نقش داشت .

*22 بهمن بهمن در طول زندگي و براي نسلهاي آينده بايد سرمشق همه قرارگيرد .

 

  

«رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت‌آيت‌الله العظمي خامنه‌اي(مدظله‌العالي):»

 

*در انقلاب ما بايد مكتب ، قرآن ، اسلام، وحدت و امامت حفظ شود .

*دهه فجر مقطع رهايي ملت ايران است .

*زنده نگه داشتن ياد شهداي انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است .

*انقلاب اسلامي با اتكاء به قدرت مردم ، آسيب ناپذير است .

*اين انقلاب ، بي نام خميني (ره ) در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست .

*وحدت ، كليد موفقيت و رمز پيروزي انقلاب ما بوده است .

*حفظ حيثيت و آبروي انقلاب اسلامي و نظام ، امروز بر همه واجب است .

*22 بهمن  براي ما روز بازيابي خاطره انقلاب است .

*دهه فجر ، دهه تجديد قواي نيروهاي انقلابي و تجديد ميثاق ملت با انقلاب است .

* ما ميراث بزرگ امام خميني (ره ) و همه ارزشها و اصول آن را حفظ خواهيم كرد .

 

 

 

 

 3 نظر

اماما ...

19 بهمن 1391 توسط طیبی

آمدى، تا روزهايمان رنگ سربلندى بگيرد و دست‏هاى‏مان بوى لبخندهاى آشتى.
آمدى، تا پشت آن همه شب‏هاى طولانى، طعم روز را فراموش نكنيم و به زيارت آفتاب برويم.
آمدى، تا پيروزى، فانوس شب‏هاى بى‏چراغى ما باشد و لبخند، عطر خوش آزادى‏مان.
تو كه آمدى، زمستان در برف‏هاى ناتمامش آب شد و بهار، در سينه‏هاى ما شكوفه زد.
تو آمدى، تا طنين حقيقت، از برج‏هاى سر به فلك كشيده تاريخ، به گوش برسد.
تو آمدى، تا «جاء الحق و زهق الباطل»، دوباره ترجمه شود.
تو آمدى، تا هيبت كاغذى سر سپردگان طاغوت، در جهنمى از آتش، خاكستر شود.
تو آمدى و بهشت زهرا، در سرخى خون‏هاى به ناحق ريخته شده، دوباره تپيد.
تو آمدى و با آمدنت، فرودگاه مهرآباد، آبادانى ايران را با بال‏هاى كبوترهاى سپيد نامه‏رسان، به همه جاى جهان، مخابره كرد.
تو آمدى و نفس‏هاى مسيحايى‏ات، كالبدهاى مرده را حياتى دوباره بخشيد.
 نظر دهید »

رحلت آیت الله مجتهدی ، اولین امام جمعه شهرستان بهبهان

08 بهمن 1391 توسط طیبی

 

إذَا مَاتَ العَالِم ثُلِّمَ فِی الاِسلَام ثُلمَةَ لَا یَسُدُّهَا  شَیء

ضایعه­ی بزرگ فقدان عالم ربّانی حضرت آیت الله مجتهدی(اوّلین امام جمعه شهرستان بهبهان) که مصداق « قَد اَخلَصَ لِلَّهِ فَاستَخلِصهُ » بودند را ، به عموم مردم عالم‌پرور و ولایت‌مدار شهرستان بهبهان ، تسلیت عرض می‌نماییم .

      کارکنان ، اساتید و طلاب مدرسه علمیه طوبی بهبهان  

 

 نظر دهید »

آداب ماه ربيع الاوّل

03 بهمن 1391 توسط طیبی

  

اين ماه همان­گونه كه از اسم آن پيداست بهار ماه­هاست ؛ به جهت اينكه آثار رحمت خداوند در آن هويداست . در اين ماه ذخاير بركات خداوند و نورهاى زيبايى او بر زمين فرود آمده است ؛ زيرا ميلاد رسول خدا (صل الله عليه و آله) در اين ماه است و مى­توان ادّعا كرد كه از اوّل آفرينش زمين ، رحمتى مانند آن بر زمين فرود نيامده است .
از آداب اين ماه است :

1. تمام ماه را در روز تولد پيامبر (صل الله عليه و آله) با تلاش­هاى نيكو و اطاعت­هاى گرانقدر و بزرگ ، بزرگ داشته و با پروردگار خود در مورد اين نعمت بزرگ مناجات نمايد.

2. دعا كردن در اوّل اين ماه با دعاهايى كه روايت شده است از مهم­ترين اعمال اين ماه مى­باشد.

3. روز هشتم ربيع الاوّل ، روز وفات امام حسن عسگرى (عليه السلام) مى­باشد. پس سزاوار است در اين روز اندوهگين باشد ، به خصوص با در نظر گرفتن اينكه صاحب مصيبت حضرت امام عصر(عج) مى­باشد؛ پس بايد آن امام (عليه السلام) را با هر زيارتى كه به ذهنش مى­رسد زيارت نموده و به امام زمان (عليه السلام) تسليت بگويد.

4. روز نهم ربيع الاوّل ، چنان­كه در روايت گرانقدرى آمده است ، روز نابودى دشمن خدا بوده و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد (صلّی الله عليه و آله) مى­باشد . سزاوار است كه دوستان آل محمد (صلّی الله عليه و آله) شادى خود را در اين روز ، به خاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند .

5. روز دهم ربيع الاوّل ، روز ازدواج پيامبر (صلّی الله عليه و آله) با حضرت خديجه (عليهاالسلام) مى­باشد و بر شيعيان لازم است كه به خاطر تأثير اين ازدواج مبارك و فرخنده ، در خوبى­ها و سعادت­ها و انتشار نورهاى درخشان و پاك ، آن را بزرگ بدارند .

6. روز هفدهم ربيع الاوّل ، همان طور كه گفته شد روز ميلاد حضرت رسول (صلّی الله عليه و آله) است . از كارهاى مهمّ اين روز ، روزه داشتن اين روز ، به خاطر شكرگزارى و به جا آوردن دو ركعت نماز می­باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره حمد ، ده بار سوره قدر و ده بار سوره اخلاص مى­خواند . سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى را كه روايت شده است را مى­خواند .

7. از كارهاى مهم در روز ميلاد پيامبر (صلّی الله عليه و آله) ، رعايت آداب عيد و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است ، تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند .

8. از مهم­ترين اعمال مهمّ اين روز به پايان رساندن روز خود با سلام به حاميان و نگهبانان آن روز و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرّع نمودن ، مى­باشد.

 نظر دهید »

جایگاه خانواده در اسلام

03 بهمن 1391 توسط طیبی

خانواده در اسلام کانون عبودیت پروردگار است و اسلام اساس خانواده را بر مودت و رحمت می داند و بر حفظ و تشکیل آن تأکید زیادی دارد . مثلاً در آیه 32 سوره مبارکه نور در مورد اهمیت تشکیل خانواده می فرماید « و انکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم إن یکونوا فقراءَ یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم »

در محیط خانواده ؛فرزند نیاز تکوینی و مستقیم خود را به پدر و مادر تأمین می کند و زن و شوهر نیاز جنسی و عاطفی خود را به وسیله یکدیگر برطرف می کنند .

اسلام برای خانواده از ابتدای تشکیل آن برنامه ویژه­ای دارد .نحوه معاشرت اعضای خانواده ؛ روابط والدین و فرزندان هریک دستورات خاصی دارد .

از دید اسلام اساس زندگی خانوادگی بر محبت و عشق بنا شده است . خدواند در قرآن در آیه 21 سوره مبارکه روم می فرماید:

«  و من ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون »

و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا درکنار آنان آرامش یابید ؛ و میانتان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند .

هدف خداوند از بیان آیه این است که میان دو همسر مودت و مهر و محبت برقرار باشد و در کنار هم احساس آرامش کنند . بنابراین اصل در زندگی خانوادگی وجود فضایی آرام و محبت آمیز است . زن و شوهر باید سعی کنند که در محیط خانواده ؛ میان اعضاء آرامش به وجود آید و روز به روز ، عواطف و محبتشان به هم بیشتر شود .

 

 

الگوهای خانواده در قرآن

 

اسلام در روش تربیتی خود ، انسانها را به الگوها و نمونه هایی برتر توجه می دهد . در واقع تأثیر الگوها در ساخته شدن فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست و هر خانوداه­ای که می تواند برای ایجاد آرامش و موفقیت در زندگی به این الگوها و نمونه ها توجه ویژه داشته باشد . که یک نمونه از خانواده ای برتر در قرآن خاندان حضرت ابراهیم (ع) است .

خداوند در آیه33و 34 سوره مبارکه آل عمران به برگزیده بودن این خاندان اشاره فرموده است.   

« انّ الله اصطفی آدم و نوحا و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین * ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم »    

خداوند آدم ابوالبشر و نوح آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد . خاندان و دودمانی که برخی از برخی دیگر نشأت گرفته و با هم دارای پیوند و ارتباط بودند و خداوند شنوای دانا است .

ادامه »

 نظر دهید »

ثواب زیارت امام حسین (علیه السّلام)

19 دی 1391 توسط طیبی

 امام صادق (علیه السلام) می­فرماید :

هر کس دوست دارد روز قیامت ، بر سر سفره­های نور بنشیند ، باید از زائرین امام حسین (علیه السلام) باشد .         

(وسائل الشیعه ج1ص330)

 

**************************

 

مقام معظم رهبری:

ماجرای حسین ، نجات­­بخشی یک ملّت نبود ، نجات­بخشی یک امّت نبود ، نجات­بخشی یک تاریخ بود .

 

**************************

  

امام علی (علیه السلام) می­فرماید :

روزی به حضور رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) رفتم . پس از صرف غذا ، آن حضرت وضو گرفت و رو به قبله نشست و به دعا و راز و نیاز پرداخت . سپس درحالی که اشک بسیار از چشمانش سرازیر بود به زمین افتاد ؛ امام حسین (علیه السلام) بر دوش آن حضرت جهید و گریه کرد . پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به او فرمود : پدر و مادرم به فدایت ، چرا گریه می­کنی ؟ امام حسین (علیه‌السّلام) عرض کرد : ای پدر ، امروز تو را به گو نه­ای محزون و گریان دیدم که هرگز تو را چنین ندیده بودم . پیامبر (صلّی الله علیه وآله) فرمود : پسرم ، امروز از ملاقات شما بسیار شادمان شدم که هرگز چنین شاد نشده بودم ، حبیبم جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که شما کشته می­شوید ، و محلّ قتل شما دور از همدیگر است ، از این رو محزون شدم و دعا کردم و از خدا برای شما تقاضای خیر نمودم .

 

                                           (سوگنامه –اشتهاردی ص11)

 1 نظر

آثار محبت اهل بیت

18 دی 1391 توسط طیبی

 

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:

 

احسن الحسنات حبنّا و اسوا السیئات بغضنا

 

بهترین نیکی­ها حبّ ما ، و بدترین بدی­ها بغض ما اهل بیت است .

                                                   

                            (غرور الحکم ج 1ص211)

 

********************************

تا ابد بوی محبّت به مشامش نرسد          

                               

هر که خاک در میخانه ز رخساره نرفت

 

*********************************

 

# مقا م معظم رهبری می­فرمایند :

 

زندگی ائمه (علیهمم السلام) را ما باید به عنوان درس و اسوه فرا بگیریم . نه فقط به عنوان خاطره­های شکوهمند و ارزنده است.                                   

                                                                          

                                   (کلمات قصار ، پایگاه شهید آوینی )

 

*********************************

 

# عارف بالله میرزا اسماعیل دولابی :

 

 

در دوران رضا خان به خاطر برگزار کردن مجلس روضه ، مرا بازداشت کردند و به زندان بردند . در زندان یکی از اعیان هم بازداشت بود . علّت بازداشت او هم این بود که به تذکّر سرهنگی که به او و خانمش گفته بود در خیابان قدم نزنند و به پیاده رو بروند ، بی­اعتنایی کرده بود و او هم دستور داده بود که بازداشتش کنند .دیدم خیلی ناراحت است .اصلاً قاطی بقیه­ی زندانی­ها نمی‌شد و تمام مدّت روی پا ایستاده بود و به خود می‌پیچید و می‌گفت اگر اجازه می‌دادند یک تلفن بزنم کاری می‌کردم که بلافاصله مرا آزاد کنند و آن سرهنگ را به زندان بیندازند . آن شخص به ناچار شب را در زندان به سر برد ؛ ولی اوّل صبح که توانست به بیرون از زندان خبر برساند ، دستور آزادیش صادر شد و آزادش کردند . دنیا هم زندان است .کسی که اهل دنیا نباشد ، خیلی داخل اهل دنیا نمی‌شود . دوست اهل بیت گر چه در دنیاست ؛ ولی با اهل دنیا خیلی قاطی نمی‌شود و در قیل و قال‌ها و کشمکش‌های آنها وارد نمی‌گردد .

                                    

                                               (مصباح الهدی-مهدی طیّب ج ا ، ص 135)   

 1 نظر

اربعین حسینی بر شما تسلیت باد .

13 دی 1391 توسط طیبی

   السّلام ای وادی کـرب بلا  

  السّلام ای سرزمین پر بلا
                                السّلام ای جلـوه­گاه ذوالمنن                          

        السّلام ای کشته­های بی­کفن



از پرهاى سوخته و خیمه­هاى خاکستر ، چهل روز مى­گذرد ؛ از شانه­هاى بى­ تکیه­گاه و چشم­هاى به خون نشسته ، از لحظاتى که سیلى مى­وزید و صحرا در عطشى طولانى ، ثانیه­هایش را به مرگ مى­بخشید .

حالا چهل روز است که مرثیه­هامان را در کوچه­هاى داغ ، مکرّر مى­کنیم .

چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه­هاى آسمان مى­گرییم .

« اى چرخ ! غافلى که چه بیداد کرده­اى» .

از شام تا کربلا ، از کربلا تا شام ، حکایت سرهاى جسور شماست که شمشیرها را به خاک افکند .

من از روایت خونابه و خنجر مى­آیم ؛ از شعله­هاى به دامن نشسته و فریادهاى بى­یاورى .

امروز ، اربعین خورشید است . نگاه کن چگونه پرندگان ، بر شاخه­هاى درختان روضه مى­خوانند ؛ چگونه ابرها ، فشرده فراقى عظیم ، پهنه‌ی زمین را مى‌بارند !

رفته­اید و پس از شما ، جادّه­ها ، اسیر زمستانى همیشگى­اند . پرواز ناگهان شما آتشى است که هرگز فرو نمى­نشیند .

زخم عاشورا همیشه تازه است . پاییز را دیده­اى ، چگونه نوباوگان تابستان را به زمین مى­ریزد و سر و روى جهان را به زردى مى­نشاند ؟! اکنون دیرى است که پروانه­هاى هاشمى‌مان را شعله­هایى یزیدى ، بر تپّه­هاى خاکستر فرو ریخته­اند .

دیرى است که گیسوان کودکى رقیّه را بادهاى یغماگر ، با خویش برده‌اند .

زمین ، پاییزش را از یاد مى‌برد ، امّا زخم عمیق عاشورا را هرگز .

سال‌ها مى‌گذرد و ما همچنان سوگ کبوترانى آزاده را بر سینه مى‌کوبیم .

وقتى به مدینه النّبى رسیدیم ، مبادا کسى جلوى قافله‌ی اسراى کربلا ، گوسفندى را سر ببرد ! این کاروان ، از سفر چهل روزه با سرهاى بریده بر بالاى نى مى‌آید.

نگذار هیچ لاله‌اى را در رثاى شهدایمان پرپر کنند ! سراسر خاک کربلا ، پر بود از گلبرگ­هاى خونین و پاره­اى که از هر سو مرا صدا مى‌زدند : « أخَىَّ اخىَّ » .

اجازه نده کسى بر سر و رویش خاک بریزد ؛ هنوز باد ، گرد و خاک کوچه­هاى کوفه و شام را از سر و روى زنان و کودکان عزادار نبرده است . این صورت‌هاى کبود و دست‌هاى سوخته ، نیازى به گلاب‌افشانى ندارند ؛ هنوز اربعین گل‌هایى که با تشنه کامى بر خاک و خون افتادند ، نگذشته است . بگو پاى برهنه به استقبالمان نیایند ؛ این کاروان پر است از کودکانى که پاى پُرآبله دارند . سفارش کن شهر را شلوغ نکنند و دور و برمان را نگیرند ، ما از ازدحام نگاه‌هاى نامحرم و بیگانه بازگشته‌ایم .

بگذار آسوده‌ات کنم بشیر !

دل زینب (علیهاالسّلام) براى خلوت مزار جدّش پر مى­کشد تا به دور از چشم خونبار رباب و سکینه و سجّاد (علیه‌السّلام) و این کاروان داغدار ، پیراهن کهنه و خونین حسین (علیه السّلام) را بر سر و روى خویش بنهد و گریه­هاى فروخورده‌ی چهل روزه­اش را یک سره رها سازد .

 

درسی که اربعین به ما می‌دهد ، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره‌ی شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است .

  

 1 نظر

گوش به فرمان تا پای جان

12 دی 1391 توسط طیبی

 

خدایا !

خشنودم ، به حکمی که در علم خود ، به سوی من سوق می‌دهی ؛

و روانه‌ام ، به هر جا که توروانه کنی ؛

و آهنگ کننده‌ام بر آن‌چه تو مرا به سوی آن ، جهت داده‌ای ؛

در جان‌نثاری به پای آن‌چه تو را از من خشنود می‌کند ، بخل نمی‌ورزم ؛

زیرا تو مرا بدان راضی ساخته‌ای .

از هیچ‌ کوششی ‌در آن‌چه تو مرا بدان خوانده‌ای ، دریغ نمی‌دارم .

به سوی آن‌چه به من شناسانده‌ای ، شتابانم ؛

و در راهی گام می‌نهم که تو برایم گشوده‌ای .

                         

                                                    [دانشنامه امام حسین (ع) ، ج13، ص 489و 491 ]          

 1 نظر

منشور سعادت

12 دی 1391 توسط طیبی

امام زمان ، ظاهر و باطن ائمّه (علیهم السّلام)

 

عالم جلیل‌القدر اسلام شیعه محمّد بن حسن حرّ عاملی (رضوان الله علیه) در کتاب بسیار نفیس « اثباط الهداه » حدیث مهمّی در مورد امام زمان (علیه‌السّلام) آورده است . حضرت صادق (علیه‌السّلام) از اجداد طاهرینش از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عدد ائمّه را نقل می­کند تا می­رسد به نام مبارک امام زمان که می­فرماید : و هو ظاهرُِهُم و باطِنُهُم « این وصیّ دوازدهم ، ظاهر ائمّه و باطن آنان می­باشد » .

یعنی حضرت ، جامع خصوصیّات  ظاهری و باطنی امامان و مظهر همه­ی کمالات آنان می­باشد . باطن معصومین ، همان ولایت الهیّه­ی آنان می­باشد .

یکی از عرفا در مورد ولایت عبارتی دارد که ابن تیمیّه که از متعصّبان و معاندانی است که بسیاری از اهل تسنّن هم او را قبول ندارند و نیز عدّه‌ای از ظاهربینان از شیعیان که با دیده­ی سطحی به کلام نظر کرده­اند ، برآن اشکال و ایراد گرفته­اند . آن عارف گفته است : ولایت ، اعظم از نبوّت است . منظور از این جمله ، این نیست که امام بالاتر از پیغمبر است . بلکه مراد این است که بُعد ولایت یک نبی ، از بعد نبوّتش بالاتر است ؛ زیرا تمام انبیاء ، ابتدا ولی هستند سپس نبی و تا به مقام ولایت  نرسند ، به مقام نبوّت نخواهند رسید . دایره­ی اوّل ، دایره­ی ولایت است . ولایت ، درخت است ؛ امامت و نبوّت ، میوه است . هر پیغمبری ،  جهت ولایتش از جهت نبوّتش قوی­تر است . از ثمرات ولایت ، گاهی نبوّت است ، گاهی امامت است و گاهی هر سه جهت در یک فرد جمع می­شود ، هم نبی است ، هم رسول ، هم ولی و هم امام . ولایت ،  مقام قرب الهی است که دارای آثار و لوازمی است .

پس معنای کلام آن عارف ، این است که : شخصی که هم نبی است و هم اوّل ، بُعد ولایتش از بُعد نبوُتش اعظم می­باشد . زیرا نبوتش یک مأموریّت است که ممکن است تعطیل هم بشود ؛ امّا بُعد ولایت ، تعطیل­بردار نیست . مانند همه­ی انبیاء گذشته که الان نبی نیستند ، نبوُتشان تمام شده است ؛ امّا ولایتشان ـ که همان بُعد معنوی و اتّصال به عوالم ملکوتی و ربط با خداوند و قرب معنوی است ـ همیشگی است که از آثار ولایت ، تصرُف در موجودات به اذن الله می­باشد که به آنان مرحمت فرموده است .

در زیارت نامه‌ی امام زمان (علیه‌السّلام) می­خوانیم :

السَّلامُ علیک نورَالله الذی یَهتَدِی بِهِ المُهتدون

« سلام بر تو ای نور خداوند که به وسیله­ی آن هدایت می­شوند ، راه­یافتگان »

فعل مضارع دلالت بر تجدّد و دوام دارد و دیگر اینکه گاهی معنای شأنی دارد و گاهی معنای فعلی . مراد از عبارت این است  که : امام زمان که نور خدا هستند ، هدایت بخشی حضرت دائمی است و مستمر ؛ همه­ به هدایت و برکت نور آن حضرت ، هدایت می‌شوند .

الان هم انوار آن حضرت موجود است ؛ هر کس گیرندگی داشته باشد از نور حضرت ،  بهره می­برد . امروز تمام کمالات و معارف و هدایت­ها و انوار و اعمال خیر همه و همه به برکت آن حضرت است . اگر عنایت و لطف او نباشد ، از هیچ کس هیچ خیری صادر نمی­شود .

چهارده معصوم (علیهم السّلام) نور واحد هستند ؛ ولایتشان یکی است ؛ در عین حالی که هر یک خصوصیّاتی دارند ، با هم عینیّت دارند ؛ ولایتشان واسطه‌ی فیض خداوند ، در عالم هستی است !

فراموشی و غفلت از امام زمان ، بسیار ظلمت­آور و باعث کدورت و عقوبت وگوش‌مالی است . یاد آن حضرت نباید اختصاص به روز جمعه و دعای ندبه داشته باشد و بس !

                             

                                       منبع : کتاب نکته ها از گفته ها ، آقای فاطمی نیا

 نظر دهید »

وصف اهمّیّت پژوهش

10 دی 1391 توسط طیبی

 

آنگاه که در خلوت جاری خود نشسته و بر پهنه‌ی این زمین پهناور به گشت و گذار می‌پردازم و با دیده‌ی تفکّر خود به اعماق رویایی زندگی در حال حرکت فکر می‌کنم ، می‌بینم که در اعماق آن‌ ،چه بینش شگرفی نهفته و هر لحظه که با خود فکر می‌کنم که این حقایق و باورهای روزگار از پس کدامین پرده‌ی خلقت به وجود آمد و در سراپرده‌ی متفکّر من نمود پیدا کرده ، آنگاه با قلم جاوید خود بر صفحه‌ی سپید زندگی شروع به نوشتن می‌کنم و از رویایی‌ترین افق‌های بیکران روزگار گفته و از دشت و باغ‌های این دیار باقی تا مرواریدهای اعماق دریای همیشه خروشان و پروانه‌های رنگارنگ دشت عشق ، لب به سخن گفته و آن را بر پرده‌ی ذهن خود به تماشا می‌نشانم تا شاید آن نگفته‌های مشق زندگی بر رخسار مخازن مکتوب به خاک نشسته‌ی ما طلوعی دوباره داشته باشد و هر صبح با دمیدن افق‌های سپید زندگی آن را ورق زده و با دست‌های کوچک خود بر سایه‌سار نردبان‌های ترقّی و پیشرفت بالا رفته و وموجی از بیداری و آگاهی در من نموّ پیدا کرده و باز خواهم نوشت که تو ای قلم ! آنگاه که به حرکت درمی‌آیی و بر تفکّر و نمود من جلوه‌گر می‌شوی ، بر بلندای ساقه‌های تنیده‌ ، باب معرفت و عشق باز می‌شود و کبوتر ایمان و پاکی من به پرواز درمی‌آید و از عمیق‌ترین و زیباترین نام وجود معنوی و گلدسته‌های احمدی و نبوی بر زندگی من سایبان انداخته و با کمال سعادت حقیقی آشنا شده و نور حقیقت و بیداری در من نمایان می‌شود و خلوص و آگاهی آن رادمردان نمونه‌ی اسلام بر من پدیدار می‌شود و گل‌های رنگارنگ نماز و مناجات بر پهنه‌ی این آسمان برافراشته به پرواز درمی‌آیند و حال درمی‌یابم که این نور معرفت حقیقی با توکّل به یگانه معبود و با جست و خیز کردن این نوکِ بی‌صدای رنگارنگ در من بیداری و آگاهی به وجود می‌آورد و کمالات و افتخارات سرتاپای وجود من را فرا خواهد گرفت و روزی خواهد آمد که با آن خواهم نوشت که ای جهانیان ، آن ستاره‌ی سپید از پشت ابرهای روزگار نمایان شد و چهره‌ی خود را بر این دیار خاکی باز کرد و نور حقیقی خود را در این دنیای عالمتاب گسترانید .

 

                                                                    نرگس آچاک پور (طلبه پایه دوم)

 

 نظر دهید »

مسابقه بزم فرات (مراسم عزاداری در روستای قلعه سید مقیم واقع در شهرستان بهبهان)

07 دی 1391 توسط طیبی

مراسم عزاداری در روستای قلعه سید مقیم واقع در شهرستان بهبهان

 

هر ساله با طنین­انداز شدن بوی محرّم و سیاه‌پوش شدن شهرها و روستاها ، روستای سرسبز ما هم با این نوای حسینی ، سیاه‌پوش شده و صدای یا ابا عبدالله الحسین از گوشه گوشه‌ی آن به پا می‌خیزد و شوری حسینی در آن به وجود می‌آید . جوانان تلاشگر آن از همان روزهای قبل از ماه محرّم ، مسجد را که محلّ سینه‌زنی و عزاداری می‌باشد ، با پارچه‌هایی آغشته به رنگ سیاه ، تزیین می‌کنند . از همان شب اوّل محرّم ، شروع به سینه‌زنی و زنجیرزنی کرده و عدّه‌ای هم برای نوحه‌خوانی آماده می‌شوند . آنها با وجود آنکه روزها به کار و تلاش در کشاورزی می‌پردازند و شب خسته و کوفته می‌باشند ، ولی با شور و عشقی حسینی به مسجد می‌آیند و تکلیف خود را انجام می‌دهند ؛ تا اینکه شب آخر فرا برسد . در این شب بیشتر از شب‌های دیگر سینه‌زنی می‌کنند و تا پاسی از شب ادامه دارد و در روز عاشورا ابتدا یکی از بچّه‌های روستا ، زیارت روز عاشورا که مخصوص به همان روز است را می‌خواند و مردم کم کم در مسجد جمع شده و از پیر و کلان ، خرد و جوان ، خود را به آنجا رسانیده و یک ماشین را با پارچه‌های سیاه ، سیاه‌پوش کرده و نوحه‌خوان‌ها در جایگاه خود در ماشین قرار می‌گیرند و مردها پشت سر ماشین و و پشت سرِ آنها ، زن‌ها با چادرهای سیاه و عدّه‌ای از آنها هم عَلَم به دست قرار می‌گیرند .

جوان‌ها با شور و حال بیشتری نسبت به شب‌های دیگر در این مراسم شرکت می‌کنند . آنها مسیر کوچه‌های روستا را در پیش گرفته و به عزاداری پرداخته و در جلوی درب خانه‌هایی که مصیبت دیده باشند ، تجمّع می‌کنند و با یاد ابا عبدالله الحسین ، عزاداری می‌کنند و یک مسیر طولانی را طیّ می‌کنند تا اینکه دوباره به مسجد برمی‌گردند . یعنی یک دور کامل در روستا را پیموده ، سینه‌زنی می‌کنند و به مسجد برمی‌گردند تا اینکه نزدیک به اذان ظهر برسد .  اگر اذان را گفت و رسیده بودند که نماز می‌خوانند ولی اگر نگفته باشد ، همان جا دوباره به سینه‌زنی پرداخته و بعد به یاد ظهر روز عاشورا نماز ظهر و عصر را همراه با جماعت در مسجد می‌خوانند و بعد از برپایی نماز ، نذری‌هایی که مردم آماده کرده‌اند به مسجد آورده و همان جا میل کرده و سپس راهیِ خانه‌های خود می‌شوند و استراحت کرده و در شب شام غریبان نیز دوباره به مسجد می‌آیند و عزاداری و سینه‌زنی خود را به یاد شام غریبان انجام می‌دهند تا شاید یادی هرچند ناچیز کرده باشند از آن واقعه‌ی بزرگ که هر روز و هرساله با عظمت و شور حسینی بیشتری انجام می‌شود .

و از خدا می‌خواهیم که این جمله عزاداری‌های هرچند ناچیز را از مردم ما قبول گرداند .

 

                                                                 آمین ، یا ربّ العالمین

 

        نرگس آچاک پور  / استان خوزستان  / شهرستان بهبهان  /  مدرسه علمیه طوبی

 4 نظر

توصیه های مفید برای کنترل اضطراب امتحان

04 دی 1391 توسط طیبی

1.        برای امتحان ، خوب آماده شوید .

2.       در صورت امکان حین مرور کردن مطالب ، از خودتان امتحان بگیرید .

3.       یک سبک زندگی سالم داشته باشید : به حدّ کافی بخوابید ، خوب تغذیه کنید ، ورزش کنید و به اندازه­ی قابل قبولی تعامل اجتماعی داشته باشید .

4.       حین شرکت در امتحان به طور مثبت فکر کنید ، مثل « من می­توانم در این امتحان خوب عمل    کنم » .

5.       اگر فکر می­کنید که خیلی زیاد نگران هستید و خودتان را با همسالانتان مقایسه می­کنید یا به اظهارنظرهای دیگران در مورد عملکردتان در امتحان فکر می­کنید ، سعی می­کنید فکر خود را متوقّف کنید .

6.       شب قبل از امتحان ، پیش از اینکه به رختخواب بروید ، مطمئن شوید هر چیزی را که نیاز خواهید داشت ، آماده کرده­اید .

7.       به موقع به جلسه­ی امتحان بروید ، نه خیلی زود و نه خیلی دیر .

8.      از همکلاسی­هایی که اضطراب ایجاد می­کنند و سکون و ثبات شما را به هم می­زنند ، پرهیز نمایید .

9.       در مورد سؤالات امتحانی ، قبل از شرکت در امتحان با سایر دانش­پژوهشان صحبت نکنید .

10.      در اتاق امتحان ، جایی بنشینید که تا حدّ ممکن کمتر حواستان پرت می­شود .

ادامه »

 نظر دهید »

پاداش چند لحظه تشنگی

03 دی 1391 توسط طیبی

 

آیت الله اراکی فرمود : شبی خواب امیرکبیر را دیدم ، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت .

پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی ، این مرتبت نصیبت گردید ؟

با لبخند گفت : خیر . سؤال کردم چون چندین فرقه ظالّه را نابود کردی ؟ گفت : نه !

با تعجّب پرسیدم : پس راز این مقام چیست ؟

جواب داد : هدیه مولایم حسین است !

گفتم : چطور ؟

با اشک گفت : آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند ، چون خون از بدنم می­رفت ، تشنگی بر من غلبه کرد . سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید ؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان ! 2 تا رگ بریدند . این همه تشنگی ! پس چه کشید پسر فاطمه ؟ او که از سر تا پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود ! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد . آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند ، امام حسین آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی ؛ آب ننوشیدی . این هدیه ما در برزخ ، باشد تا در قیامت جبران کنیم .

 

                        منبع : ویژه نامه محرم ، هفته نامه فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان

 1 نظر

آمادگی برای امتحانات موفّق

03 دی 1391 توسط طیبی

§         همواره به خاطر داشته باشید « یاد خدا آرام‌بخش دل­هاست » پس به خدا توکّل نمایید .

§         تلاش نمایید به موضوع درسی تسلّط پیدا کرده و آمادگی کامل داشته باشید .

§         پس از یک ساعت مطالعه ، حدود 15 دقیقه استراحت نمایید .

§         وقت خود را به گونه­ای تنظیم نمایید که حدّاقل نیم ساعت قبل از امتحان در محلّ حاضر باشید .

§         به خودتان تلقین مثبت کنید که از عهده­ی امتحان و پاسخ به سؤالات برمی‌آیید .

§         در ایّام امتحانات ، تلاش نمایید از مواجهه به مسائل و موقعیّت­های تنش­زا اجتناب کنید .

§         بعد از انجام یک امتحان موفّق ، برای خود پاداش در نظر بگیرید و از تلاش خود قدردانی نمایید .

§         به خاطر داشته باشید که اضطراب بیش از حد ، در اندیشه رسوب پیدا کرده ، رفتار ، شناخت ، عاطفه و حتّی شرایط جسمانی فرد را مختل می­سازد و این همان بُعد منفی اضطراب است که فرد از رویارویی درست با مشکلات و موفّقیّت­های جدید باز می­دارد .

 نظر دهید »

سایه‌ی افزایش سنّ ازدواج بر نشاط اجتماعی

30 آذر 1391 توسط طیبی

 

باشگاه خبرنگاران : یک جامعه­شناس گفت : افزایش سنّ ازدواج یکی از پدیده‌های نوظهوری است که سلامت جامعه را به خطر می‌اندازد . قرائی مقدّم ، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس حوزه‌ی اجتماعی اظهار داشت : این ناهنجاری اگر نگوییم یک بحران ، به طور قطع یک دغدغه‌ی جدّی جامعه است که به ایجاد خلل در کارکرد اصولی و مثبت خانواده و سستی کانون و کیان آن می‌انجامد . نقش خانواده در رشد و توسعه‌ی جامعه ، بدیهی است و خلل در آن می‌تواند بهداشت روانی و عاطفی جامعه را متزلزل کند و جرایم اجتماعی و فسادهای اخلاقی را افزایش دهد . چنین جامعه­ای شادابی و نشاط لازم را ندارد و سطح خلّاقیّت‌ها و نوآوری‌ها نیز در آن کاهش پیدا می‌کند . این آسیب‌شناس حوزه‌ی اجتماعی در ذکر اقدام‌های مؤثّر برای پیشگیری و بهبود چنین عارضه‌ای گفت : توجّه بیشتر خانواده به این امر و تشویق و تسهیل شرایط ازدواج جوانان و پایین‌آوردن سطح مطالبات و رفاه‌طلبی‌های افراطی ، عوامل بسیار مؤثّر در جلوگیری از افزایش سنّ ازدواج محسوب می‌شوند .

 

                                                        منبع : روزنامه افق خانواده

 نظر دهید »

دل‌نوشته‌ای برای آقا صاحب عصر و زمان

30 آذر 1391 توسط طیبی

 

آغا جان ، هر روز که پنجره‌ی سپید روزگار را باز می‌کنم و از دوردست‌ها صدای جیرجیرک‌های بر خاک افتاده را می‌شنوم و کبوترهای امید من هر روز بر بلندای ساقه‌های برافراشته‌ی درخت قامت و سربلندی نوا در می‌دهند ، از آن سو کلید رستگاری خود را در دست آهوان صحرا به نظاره می‌نشینم تا شاید مرهمی بر این سکوت غمگین روزگار باشد و بشکند ناله‌های درهم رفته‌ی صبحگاهان به خواب رفته‌ی روزگاران سرد را . و از نور عالمتاب هستی خواهم پرسید که بر کوه‌های ایمان و متانت آب سردی ریخته شود و آن را در دورترین افق‌های معنی‌بخش زندگی به سوی موج‌های خروشان دریاری زندگی برسانند و بلبلان سبزپوش ، معنی و صفای دل‌های ما را به چه آهنگی بر این دیار خسته طنین‌انداز خواهد کرد و آن را با کوله‌باری از مشقّت و سختی بر پهنه‌ی صفحه‌ی روزگار خواهند گستراند . کوله‌بار دردهای به آلم‌کشیده‌ی خود را در سراپرده‌ی این دشت جای گذاشته و آن را با نور حقیقت و معرفت در تاریکی شب با چراغ طلایی‌گون همراه با اشک‌های سوزان خود به نظاره خواهم رساند ، شاید که از پشت پرده‌های غمناک کسی باشد که طبل صداقت و ایمان را بر چهره‌ی نافرجام ما به صدا در خواهد آورد و آواز بلبلان را در جعبه‌ای از پرده‌ی یاس با من همراهی خواهد کرد و از پشت دشت‌زارهای این دیار خاکی شاید نوری از وجدان‌های به خواب رفته‌ بیدار شود و لالایی مادران در گوش کودکان برخاسته شود و شمعدانی‌های لاله‌گون پنجره‌ی ما هر روز با شکوفه‌های خود آیه‌ی امید و زندگانی را بخوانند و کاسه‌ای از صبر و امید را با دست‌های خود به سوی بالاترین مرکب‌ها بگسترانند و شربت شیرین محبّت را در وجودمان جاری کنند تا شاید مرهمی بر این دل‌های خسته و آلوده‌ی ما باشد و نور صداقت و پاکی بر دل‌های ما بتابد و ناقور ایمان در دل‌های ما به صدا در آید .

آمین ؛ یا ربّ العالمین

                              نوشته : نرگس آچاک پور (طلبه پایه دوم)

 نظر دهید »

به مناسبت هفته پژوهش

29 آذر 1391 توسط طیبی

مدرسه علمیه طوبی ، هفته پژوهش را گرامی می‌دارد .

کلاس­های آموزشی نرام افزارها

 

در آستانه‌ی هفته‌ی پژوهش ، کلاس آشنایی با نرم افزارها و طریقه‌ی نصب آنها در محلّ مدرسه­ی علمیه طوبی بهبهان برگزار شد . مدرّس این کلاس سرکار خانم نورافشان بودند و مدّت برگزاری آن 3 جلسه می­باشد . گروه­ مخاطب این کلاس فارغ التحصیلان علاقمند می­باشند .

هدف از برگزاری این کلاس ، آشنایی طلاب با نرم افزارها و طریقه‌ی استفاده از آنها می­باشد که به پیشنهاد یکی از اساتید شورای پژوهشی مدرسه و موافقت مدیر و معاونت پژوهش برگزار گردیده است .

 

*************************

 

کارگاه نویسندگی

 

 

این کارگاه با تدریس سرکار خانم زاده حسن ، استاد دانشگاه در محل مدرسه علمیه طوبی بهبهان در حال برگزاری است .

این کارگاه در 3 جلسه با هدف تقویت قدرت نویسندگی طلاب برنامه ریزی شده است .

جلسه اول این کارگاه ، راجع به انتخاب و شیوه‌های طرح موضوع بوده است .

جلسه دوم ، درخصوص نوشتن چارچوب موضوع و روش‌های پیداکردن منابع و … بحث و تبادل نظر شد .

مورخ 26/09/91 آخرین جلسه‌ی این کارگاه برگزار شد که در آن ، طریقه‌ی فیش­برداری و شیوه­های نوشتن ارجاعات و وارد کردن مطالب مورد تدریس قرار گرفت . در پایان کلاس طلاب مطالب نوشته شده را در قالب طرح­های تدریس شده ارائه خواهند داد .

 1 نظر

درنگستان

28 آذر 1391 توسط طیبی

پله­های زندگی : صبر

 

وای ، نفسم برید ! امان از این ساختمان­های قدیمی بی­آسانسور . بعضی روزهای زندگی هم درست مثل همین ساختمان­ها می‌شوند . هرچه دنبال راهی راحت برای بالارفتن می­گردی ، پیدا نمی­کنی که نمی­کنی ! آخرش مجبور می­شوی پلّه­ها را یکی یکی ، آرام آرام آرام بالا بروی . این هم جزئی از زندگی بوده و لازم است که این بخش کُند و به ظاهر سخت را هم پشت سر بگذاری . درسی که می­شود از این پلّه­ها گرفت ، صبر کردن ، صبوربودن و نبریدن است .

زندگی ، این پلّه­های به ظاهر بی­پایان را جلوی پایت گذاشته که همین چیزها را بفهمی . که هر از گاهی ، نفس تازه کنی و دوباره به رفتن ادامه دهی .

                                                   

                                                                   منبع : روزنامه افق خانواده

 نظر دهید »

راه سعادت

28 آذر 1391 توسط طیبی

مواظبت بر اوقات

 

 

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) :

 

در صحف ابراهیم آمده است که خردمند ، مادام که خردش از او گرفته  نشده ، باید ساعاتی را برای خود در نظر گیرد : زمانی برای مناجات با پروردگارش عزّ و جلّ و زمانی برای حساب کشیدن خویش و زمانی برای اندیشیدن در نعمت­هایی که خدای عزّ و جلّ به وی ارزانی داشته است و زمانی برای بهره­مند ساختن نفس خود از حلال ؛ زیرا این زمان کمکی است به آن سه زمان دیگر و مایه­ی اسودگی و رفع خستگی دل­ها .

[الخصال : 525/13]

 

 

امام علی (علیه السّلام) :

 

همانا شب و روز تو ، فرصت کافی برای رسیدن به همه­ی نیازهایت نیست ؛ پس آنها را میان کار و آسایش خود تقسیم کن .

[غررالحکم : 3641]

 

 

 

امام صادق (علیه السّلام) :

* هیچ روزی بر فرزند آدم نیاید ، جز اینکه آن روز بگوید : ای پسر آدم ! من روزی نو هستم و بر تو گواهم . پس به وسیله­ی من کار نیک کن و در من نیکی به جای آر ، تا در روز قیامت به سود تو گواهی دهم ؛ چراکه دیگر مرا هرگز نخواهی دید .

[بحارالانوار : 7/325/20]

* هر که دو روزش برابر باشد ، مغبون است ؛ و هر که فردایش بدتر از امروزش باشد ، فریب خورده است ؛ و هر که کاستی­اش ادامه یابد ، مرگ برایش بهتر است .

[بحارالانوار : 78/277/113]

* از اندرزهای لقمان به فرزندش این بود که … فرزندم ! از روزها و شب­ها و اوقات خود بخشی را به تحصیل علم اختصاص بده ؛ زیرا ضایعه­ای چون ترک علم نیست .

                                                                                                 [امالی طوسی: 68/99]

 نظر دهید »

سه ویژگی تربیت فرزند از زبان پیامبر اکرم (ص)

27 آذر 1391 توسط طیبی

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم )میفرمایند:

فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید ، محبّت پیامبرتان ، محبّت اهل بیت او و قرآن ، زیرا که حاملان قرآن در سایه­ی خدایند درآن روزی که هیچ سایه­ای جز سایه­ی خدا نیست و در کنار پیامبران و برگزیدگان او جای دارند .

کتاب شهاب قبس ، ص51

 1 نظر

مسابقه وبلاگ نویسی با موضوع علم حضرت زینب (سلام الله علیها)

25 آذر 1391 توسط طیبی

 

 

 

شورای عالی حوزه علمیّه قم

مرکز مدیریّت حوزه های علمیّه خواهران

 

حوزه علمیّه طوبی

شهرستان بهبهان

 

مقاله

علم حضرت زینب (سلام الله علیها)

 

پژوهشگر

معاونت پژوهش (خدیجه طیبی)

 

پاییز 1391

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

علم حضرت زینب (سلام الله علیها)

 

مهم‌ترین امتیاز انسان نسبت ‏به سایر موجودات - حتّى ملائكه - دانش و بینش اوست . « وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلَائِكَهِ فَقَالَ اَنبِئُونِى بِاَسمَاءِ هَؤُلَاءِ اِن كُنتُم صَادِقِینَ . قَالُوا سُبحَانَكَ لَا عِلمَ لَنَا اِلَّا مَا عَلَّمتَنَا اِنَّكَ اَنتَ العَلِیمُ الحَكِیمُ‏» ؛ « سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت . بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود : اگر راست مى‏گویید ، اسامى اینها را به من خبر دهید . عرض كردند : تو منزّهى . ما چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده‏اى نمى‏دانیم ؛ تو دانا وحكیمى » . 1

و برترین علم‏ها ، علمى است كه مستقیماً از ذات الهى به شخصى افاضه شود ، یعنى داراى علم « لدنّى ‏» باشد . خداوند متعال در مورد حضرت خضر (علیه‌السّلام) مى‏فرماید : « عَلَّمنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلماً » ؛ « علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم » . 2  

زینب (علیهاالسّلام) به شهادت امام سجّاد (علیه السّلام) داراى چنین علمى است ، آنجا كه به عمّه‏اش خطاب كرد و فرمود : « اَنتَ عَالِمَهٌ غَیرَ مُعَلَّمَه وَ فَهمه غَیرَ مفهمه ؛ تو بی آنکه آموزگاری داشته باشی ، عالم و دانشمند هستی » . 3

ادامه »

 نظر دهید »

توقعات امام زمان (عج) از شیعیان

23 آذر 1391 توسط طیبی

          پرهیز از افراط و تفريط:

امام زمام (عج) در توقيعي مي فرمايند:

«تقوا پيشه کنيد، تسليم ما باشيد و کار را به ما واگذاريد که بر ماست شما را از سرچشمه سيراب بيرون آوريم چنانکه بردن شما به سرچشمه از سوي ما بود … به سمت راست ميل نکنيد و به سوي چپ نيز منحرف نشويد.» (1)

 

توجه به آن حضرت همراه با محبت

امام زمان (ع) در توقيع شريفي خطاب به شيعيان مي فرمايند: «توجه خود را همراه با محبت و دوستي به سوي ما قرار دهيد و در مسير دستورات روشن و قطعي دين حرکت کنيد که همانا من براي شما خيرخواهي مي کنم و خداوند گواه است بر من و شما و اگر نبود علاقه ما به نيکو بودن شما و رحمت و مهربانيمان بر شما، به سخن گفتن با شما نمي پرداختيم.»(2)

 

ولايت حضرت علي (ع)

در تشرف مرحوم علي بغدادي (ره) در مسير کاظمين، ايشان پرسش هايي را از محضر امام زمان (ع) مي پرسد از جمله مي گويد:

پرسيدم: «روزي نزد مرحوم شيخ عبدالرزاق که مدرس حوزه بود، رفتم. شنيدم که بر روي منبر مي گفت: کسي که در طول عمر خود روزها روزه باشد و شب ها را به عبادت به سر برد و چهل حج عمره بجاي بجاي آورد و در ميان صفا و مروه بميرد ولي از دوستداران و محبان و مواليان اميرالمؤمنين (ع) نباشد براي او چيزي محسوب نمي شود.» امام زمان (ع) فرمودند: «آري والله براي او چيزي نيست.»

 

توسل به حضرت زينب (ع) جهت تعجيل در فرج

در تشرف آقا شيخ حسن سامرايي (ره) در سرداب مقدس، حضرت فرمودند: «به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زينب (ع) که فرج مرا نزديک گرداند.» (3)

 

ادامه »

 2 نظر

یا قائم آل محمد

22 آذر 1391 توسط طیبی

امام صادق (علیه السّلام) می فرماید :

هرکس خوش دارد در شمار یاران  قائم  باشد،اگر او پیش از قیام  قائم  ( عجل الله فرجه الشریف ) در گذرد  پاداش او مانند کسانی است که قائم را درک کرده به حضور او می‌رسند .                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      

.

غیبت نعمانی ، ج 52  ، ص 140

 

امام باقر علیه السّلام می فرماید:

در روزگار مهدی (علیه السّلام ) به اندازه ای  به شما حکمت و فهم داده می شودکه یک زن درخانه اش ،طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت می‌کند                     

بحار الانوار ج52ص325

امام باقر علیه السّلام فرمود:

هنگامی‌که قائم ما قیام کند ، دستش را بر سر بندگان  می گذارد و اخلاقشان را به کمال می‌رساند.

بحارالانوارج52ص336

 نظر دهید »

به خدا بگو تو گفتی و من هم آمدم

19 آذر 1391 توسط طیبی

 

پدرم (آیت الله بهجت ره )می‌گفت شرکت در مراسم امام حسین (ع) همان ابراز عشق و محبتی است که خداوند دستور داده است. این شرکت در مراسم اجر رسالت پیامبر (ص) است. شما به این نیت برو و به خدا بگو تو گفتی و من هم آمدم.

آیه الله بهجت می فرمود:استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی (آیت الله کمپانی اصفهانی) که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضه ابا عبدالله (ع) پای سماور می‌نشست و چای می‌داد.

مطلب دیگری که پدرم در این روضه‌ها بر آن اصرار داشت این بود که مجلس به مناسبت هر امامی که برگزار شده بود، باید آخرش به امام حسین (ع) ختم می‌شد.

ایشان تأکید می‌کرد امام حسین (ع) منشأ همه اینهاست و اینقدر بزرگ است که همه اینها به او متوسل می‌شدند. نه تنها امامان، بلکه قبل‌تر از آن پیامبران نیز به ایشان متوسل می‌شدند.           

   منبع : سایت مذهبی ها                              

 1 نظر

ترحم به زیردستان و گذشت از خطاها

15 آذر 1391 توسط طیبی

آیین زمامداران آسمانی : قسمتی از عهدنامه‌ی امیرالمؤمنین به مالک اشتر

 

نسبت به مردم ، از رحمت و نرم‌دلی سرشار باش و از محبت و لطف به آنان ، پربار .

    مبادا در لباس شبانی ، درنده‌ای باشی که خوردنشان را غنیمت شماری ؛ زیرا که مردم دو دسته‌اند : یا برادران هم بینش با تو و یا دسته‌ای هم آفرینش با تو .

    که از هر دو گروه ، لغزش‌هایی سر می‌زند و بر هر دو ، خطاهایی عارض می‌گردد .

    تا جایی که خواسته یا ناخواسته ، به اشتباهاتی دست می‌یازند .

    پس به آنان گذشت و بخشش را هدیه کن ، چنان که دوست داری آفریدگار بر تو ببخشاید و گناهت را عفو فرماید .

 3 نظر

فرمایشات امام زمان علیه السّلام

12 آذر 1391 توسط طیبی

امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف) می‌فرماید :

شیعیان ما هنگامی به فرجام نیک و زیبایی خداوند می‌ر‌سند که از گناهانی که نهی شده احتراز کنند.

                                                                                      بحارالانوارج53 ص177

امام زمان (علیه السّلام )می‌فرماید :

هریک ازشما باید به آنچه او را به محبت ما نزدیک می سازد عمل کند ، وازآنچه که مورد پسند ما نیست و ما را خشمناک می‌سازد دوری جویند.

                                                                                  الاحتجاج  طبرسی ج 2ص 324

امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف)می‌فرماید:

هرکس دراجرای‌اوامرخداوند کوشا باشد ، خدا نیز وی را دردست یابی به حاجتش یاری می‌نماید.

                                                                                       بحارالانوارج 51 ص 331

 1 نظر

اشک ریختن برای امام حسین (ع)

11 آذر 1391 توسط طیبی

 

امام  صادق  ( علیه السلام )  فرمود :

کسی که ما اهل بیت (علیهم السّلام) را نزد خود یاد کند سپس از چشمهایش اشک بیاید ، خداوند متعال صورتش را برآتش  حرام نماید .

                                                            ترجمه کامل الزیارات ص 327

                                                           

رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) :

آگاه باشید خداوند متعال بر کسانی که بر حضرت سیّدالشّهداء به جهت رحمت و شفقت گریه می‌کنند ، درود می‌فرستد .

                                                              بحارالانوار ، ص 304

 1 نظر

رازگویی امام حسین (ع) با خداوند

08 آذر 1391 توسط طیبی

امام  حسین (علیه السّلام) در آخرین لحظات با خداوند این‌گونه رازگویی نمود :

خداوندا ! من به عهد و  پیمانم وفا کردم (و همه‌ی عزیزانم را در درگاهت قربانی کردم) تو هم به عهدت وفا کن . خطاب رسید : ای حسین ! مطمئن باش همانا آنقدر از گنهکاران دوستانت ببخشایم که تو راضی شوی . حضرت فرمود : الأن  طاب لی الموت

(حالا مرگ بر من آسان و راحت شد)

منبع : معجزات  امام حسین  ص 144

 1 نظر

روشهای مطالعه‌ی ثمربخش

07 آذر 1391 توسط طیبی

 

پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) :

 

اگر کسی طالب مجهول نباشد ، از مطالعه‌ی هر کتاب معلومی بر معلومات خود خواهد افزود . بالاخره هر مغزی دارای افکاری است مخصوص خود او .

 

مقام معظّم رهبری :

 

کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم . به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم که کتاب بخوانند . مثلاً وقتی می‌خواهند بخوابند ، کتاب بخوانند .

 

روش‌های مطالعه

با چه سرعتی مطالعه می‌کنید ؟ 100 کلمه در دقیقه ؟ 200 کلمه ، 300 کلمه ، 600 کلمه یا 1000 کلمه ؟

می‌دانید کسانی هستند که با سرعت 1000 کلمه در دقیقه مطالعه می‌کنند و به اندازه کافی درک مطلب می‌نمایند ؟

تسلّط بر روش‌های مطالعه ، شما را در بهبود نحوه‌ی مطالعه و افزایش اثربخشی کارتان کمک خواهد کرد .

این بهبود روش مطالعه شایستگی ، اطمینان و لذت بیشتری نصیب شما خواهد کرد .

 علاقه و مطالعه‌ی ثمربخش

مطالعه‌ی ثمربخش از دو عامل متأثّر است : یکی علاقه نسبت به مطلب خواندنی ؛ دیگر کابرد ماهرانه‌ی فنون مطالعه .

علاقه نسبت به مطلب خواندنی سبب می‌شود تا شخص به مطالعه‌ی بیشتر بپردازد ؛ مطالعه‌ی بیشتر منجر به کسب فنون بهتر مطالعه می‌شود ؛ کاربرد فنون بهتر ، مطالعه را آسان‌تر و سریع‌تر و لذّت‌بخش‌تر می‌سازد . در نتیجه علاقه‌ی خواننده نسبت به مطلب خواندنی افزایش می‌یابد و سبب می‌شودتا وی به مطالعه‌ی بیشتر بپردازد و از خواندن مطالبی که باید بخواند دوری نکند و در زمان کمتر مطالب بیشتری را بخواند .

چگونه می‌توانید نظرتان را درباره‌ی مطلبی تغییر دهید و به طور جدّی‌تری به خواندن آن مطلب بپردازید ؟ به مطلبی که می‌خوانید یک جنبه‌ی شخصی بدهید . فرض کنید با مطلبی که می‌خوانید موافق یا مخالف هستید . مثلاً با قهرمان یک داستان یا یک شخصیّت تاریخی ؛ یا فرض کنید که در یک رابطه‌ی جبری X  یا Y یا علامت جمع یا منها هستید . در یک فرمول شیمی خود را یک الکترون ، اکسیژن ، یک گرم مادّه و غیره تصوّر کنید . وقتی چنین کاری کردید ، رابطه‌تان با موادّ خواندنی بیشتر می‌شود . درنتیجه علاقه‌ی شما نسبت به مطالب و تمرکز حواسّ شما افزایش می‌یابد و سعی بیشتری در کسب مهارت‌های مؤثّر خواندن خواهید کرد .

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه طوبی بهبهان

اَلَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَی لَهُم وَ حُسنُ مَئَابٍ
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • فصلنامه طوبی
  • فرهنگی
    • مشاوره
      • چگونگی رفتار با کودکان
    • عکس
    • شعرها و سروده ها
  • مطالب پژوهشی
    • دل نوشته
  • ویژگی های خانواده قرآنی
    • زن ، اشتغال و خانواده از دیدگاه اسلام
  • خبرها
  • لبخند
  • روایت
  • جلوه‌هایی از نور
  • پیام هفته
  • مناجات
  • آموزش
  • مسابقات
  • حکایات و داستان ها
  • چگونگی رفتار زنان با مردان و بالعکس
  • چکیده تحقیق پایانی
  • دینداری فاطمی
  • مناسبات
  • شهدا
  • پیامهای محرمی
  • پیامهای محرمی
  • نکته های شیرین زندگی
  • نکته های شیرین زندگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • خانه


مدرسه علمیه طوبی بهبهان

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس