تقدیم به لاله های خونی
روزها هر روز تکرار می شود و ساعت ها و ثانیه ها به حرکت در می آید . اما در گذشته های نه چندان دور ، در افق های دور دست کسانی بودند که شبانگاهان با گامهای بر افراشته و عزمی راسخ سلاح امنیت و آزادی کشور را در دست داشته و با جان و دل از میهن و ناموس خود در دفاع می کردند . می رفتند و بانگاههای خود که با نورالهی مانوس شده بود پنجره های تاریکی دل را به سوی روشنایی رهنمون می کردند و با دستان خود اسلحه های عظیم کشور را بر دوش می کشیدند و با شعار لبیک یا حسین و هیهات من الذله تیر خلاصی را بر سر دشمن می ریختند و گامهای خود را بر روی سیم خاردرهای طویلی که برروی زمین نقش بسته بود می گذاشتند و با عشق و دل در راه میهن جان خود را به سوی ملکوت اعلی پیوند می دادند و در سنگرهای دفاع مقدس سرود طراوت و یگانگی را می خواندند و با خواندن دعای توسل و زیارت عاشورا دل را به سوی بهترین و جاودانه ترین مکتب الهی سوق می دادند . رفتند و با بالهای خونین خود همچون کبوتران آسمانی دیده ها را به بالاترین یاس های سپید آسمانی پیوند دادند و با ریختن خون خود لاله های سرخ را به یادگار گذاشته اند تا که شاید این لاله های شکفته درزمین جمهوری اسلامی روزی گویای فداکاری های آنها در صحنه های جنگ باشد . باشد که با ریختن خون آن جوانان بیدار دل ، سنگرهای علم و دانش ، عزت ، حجاب و معرفت الهی در این سرزمین پاک خدایی پدیدار شود و هر روز بر عزت و شرف این کشور همیشه پهناور افزوده شده و شاهد روزی باشیم که پرچم آزادی و آزادگی به دست منجی عالم بشریت هر چه سریعتر برافراشته شود .