درنگستان
28 آذر 1391 توسط طیبی
پلههای زندگی : صبر
وای ، نفسم برید ! امان از این ساختمانهای قدیمی بیآسانسور . بعضی روزهای زندگی هم درست مثل همین ساختمانها میشوند . هرچه دنبال راهی راحت برای بالارفتن میگردی ، پیدا نمیکنی که نمیکنی ! آخرش مجبور میشوی پلّهها را یکی یکی ، آرام آرام آرام بالا بروی . این هم جزئی از زندگی بوده و لازم است که این بخش کُند و به ظاهر سخت را هم پشت سر بگذاری . درسی که میشود از این پلّهها گرفت ، صبر کردن ، صبوربودن و نبریدن است .
زندگی ، این پلّههای به ظاهر بیپایان را جلوی پایت گذاشته که همین چیزها را بفهمی . که هر از گاهی ، نفس تازه کنی و دوباره به رفتن ادامه دهی .
منبع : روزنامه افق خانواده