مدرسه علمیه طوبی بهبهان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

طرز پوشش مادر در خانه در مقابل فرزندان

05 اردیبهشت 1394 توسط طیبی

 طرز پوشش مادر در خانه و در مقابل فرزند چگونه بايد باشد؟

والديني كه خواستار داشتن نسلي سالم و شريف هستند، به خاطر سلامت جسم و روان و اداي حق تربيت و اخلاق فرزندان شايسته است مراقبت‌هايي را در رفتار خود لحاظ کنند. با توجه به الگوگيري فرزندان از والدين، سبک زندگی والدين حتی طرز پوشش آنها در تربيت فرزندان تأثير گذار است. موضوع پوشش مادر از جمله اين بحث است که از چند جهت قابل توجه می باشد:
1 . از نظر شرعي
پوشش همه اعضاء بدن مادر مقابل فرزندان از نظر شرعي، واجب نيست. بنابراين باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد مرد و زني كه با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) مي
‎توانند به بدن يكديگر به آن مقدار كه در ميان محارم معمول است نگاه كنند، و در غير آن احتياط آن است كه نگاه نكنند.[1]
2
. از نظر تربيتي و روان شناختي
امّا از نظر تربيتي، بايد بگوئيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص مي
‎دهد و آنرا دنبال مي‎كند، رفتار مادر برايش كاملاً آشنا است و حافظه‎اش مملو خاطراتي از اين رفتارها مي‎باشد، كودك از رفتار و شكل آنها عكس برداري مي‎كند و در حافظة خود انبار مي‎كند.
پايه
‎هاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده مي‎شود و اين شيوة تقليد، هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل مي‎شود. تقليد و الگوپذيري از ويژگي هاي دوران كودكي است، كودك هر آنچه را كه ببيند براساس تقليد مي‎پذيرد، و مطابق آنها عمل مي‎
كند، بدون اينكه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد.
چشم كودك، چون دريچه
‎اي باز است كه مي‎بيند، ذهن كودك چون دوربين عكاسي است، كه هر چه مي‎بيند در آن منعكس شده و ثبت مي‎گردد.[2] بنابراين رفتار والدين بخصوص مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. كودك از مصالح و مفاسد امور اطلاعي ندارد و نمي‎تواند در كارهايش هدف‎گيري درستي داشته باشد، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آنها را مشاهده مي‎نمايد و از آنان تقليد مي‎كند.[3]
كودك شكل پوشش مادر را تقليد مي
‎كند اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد كه كودك هم سعي مي‎كند همان پوشش را از مادر تقليد كند. در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب مي‎رسد، سعي مي‎
كند با مادر همانندسازي كند وهمان شيوه مادر را براي خود انتخاب كند.
يكي از اشتباهات بعضي والدين اين است كه تصور مي
‎كنند بچه‎ها چيزي نمي‎فهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر مي‎شوند. غافل از اينكه كودك آنچه را مي‎بيند در حافظة خود ضبط كرده و روزي نمونة آن را از خود بروز خواهد داد.
اگر از دوران كودكي بگذريم و وارد دوراني شويم كه فرزند كم كم بسوي دوران بلوغ نزديك مي
‎شود، پوشش اطرافيان مي‎تواند در بلوغ زودرس او نقش مهمي داشته باشد. كودكي كه در سن قبل از نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است و قسمت‎ها برجستة بدن آنان را مشاهده مي‎كند، زمينة تحريك جنسي در او سريع‎تر و زيادتر است و آنچه را در خانواده مي‎بيند ناخودآگاه در كوچه و خيابان بر افراد ديگر منطبق مي‎كند و باعث مي‎شود زودتر از موعد مقرر علائم بلوغ جنسي در او ظاهر شود. هر چه كودك بزرگتر مي‎شود ضرورت رعايت اين موضوع بيشتر مي‎شود چون كودك بسوي بيدار شدن غريزة جنسي پيش مي‎رود و برخورد با پوشش نامناسب مادر و خواهر او را تحريك مي‎
كند.
اما والدين کودک به عنوان زن و شوهر روابطی در فضای خانواده دارند که پوشش خاصی را می طلبد. اينکه خود را براي يكديگر بيارايند و … . از سوی ديگر می بايست نکات بالا را رعايت کنند. زيرا محرميت، ما را مجاز نمي سازد كه به هر گونه اي كه بخواهيم در حضور فرزندان خود آمد و شد داشته باشيم. بنابراين جمع ميان اين دو موضوع چگونه می تواند باشد؟
پاسخ به اين صورت است که مثلاً اگر خانمی عادت داشته باشد كه همه روز و همه وقت در حال آرايش باشد، طوري كه كودك از روزي كه چشم به زندگي گشوده مادرش را در چنان وضع و پوششی ديده است، در اين صورت مشكل آفرين نخواهد بود. البته توجه داريد که پوشش در اين صورت نيز بايد در چارچوب روابط مادر و فرزندی باشد نه مطابق با روابط زناشويي. اما دشواري به هنگامي است كه مثلاً خانمي در شبي خاص و ساعتي خاص خود را بيارايد، در اين صورت است كه ذهن كودك بدان مشغول می شود. و اين خطاي بزرگي براي پدر و مادر است كه با لباس هاي نامناسبي همچون شلوار كوتاه و ….. در حضور دختران و پسران خود ظاهر شوند. و اين خطا از حدود سنين پس از 8 سالگي كودك فوق العاده بزرگتر است. چرا كه براي برخي از كودكان در اين سنين تماشاي بدن برهنه و و پاي لخت تا حدودي لذت آور مي شود.
بنابراين بهتر است از همان دوران خردسالي عادتي در كودكان پديد آوريم كه ساعتي زودتر از پدر و مادر بخوابند و اين ضروري رشد وسلامت آنهاست و در اين مدت زن و شوهر، فرصتي براي بيان مسائل خاص زندگي و انجام رفتارهاي جنسي خود خواهند داشت.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. ازدواج مكتب انسان سازي، دكتر سيدرضا پاك نژاد، انتشارات مؤسسه خيريه علمي و ديني اشكذرـ يزد.
2. نقش مادر در تربيت، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، تهران، 1368.
3. اسلام و تربيت كودكان، دكتر احمد بهشتي، ج 2، سازمان تبليغات، 1372.
4. آئين همسرداري، آيت الله ابراهيم اميني، تهران، سازمان تبليغات، 1367.

پاورقي ها:

[1] . مكارم شيرازي، ناصر، رساله توضيح المسائل، قم، انتشارات هدف، ص 424.
[2] . فرهاديان، رضا، آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، قم، انتشارات رئوف، 1370، ص 38.
[3] . همان.

 3 نظر

راهکارهای نماز خوان کردن فرزندان

07 مهر 1393 توسط طیبی

 

می خواهم فرزندم نماز خوان باشد (1)

برخی راهکارهای نماز خوان کردن کودکان :

•1.      فطرت

یکی از نیازهای فطری انسان ، نیاز به پرستشاست . امام علی (ع) فرمود : از هفت سالگی نماز را به فرزندان تان آموزش دهید ولی از وقتی به تکلیف رسیدند بر آنان جدی بگیرید.  متأسفانه ، بعضی از والدین به دلیل حساسیت نداشتن و اهمیت ندادن به مسائل دینی و بعضی به دلیل سخت گیری ها ، آموزش های غلط و نا آشنایی با سیره و روش معصومان و روش های تربیتی به گونه ای با کودک رفتار می کنند که آنان نسبت به مسائل دینی بی تفاوت ، کم رغبت و حتی متنفر می شوند . رسول خدا فرمود : وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان . گفته شد : یا رسول الله ! منظور شما پدران مشرکند؟ فرمود : خیر ، بلکه پدران مومنی که واجبات دینی را به فرزندان خود آموزش نمی دهند و اگر آنان خود بخواهند احکام دین را فرا گیرند ، ایشان جلوگیری می کنند و حال آنکه اگر کالایی به دست بیاورند ، از آنان راضی و خوشحال خواهند شدمن از ایشان بیزارم و آنان نیز از من بیزارند .

•2.     اختیار

کودک باید احساس آزادی کند. پیامبر(ص) با نرمخویی افراد را به دین اسلام دعوت کرد . به تجربه هم ثابت شده است که با زور و اکراه ، نمی توان کسی را هدایت کرد . خداوند می فرماید: افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین، پس آیا تو مردم را به اجبار وامی داریکه ایمان بیاورند؟ اگر بدون استفاده از دو حربه تهدید و تطمیع بتوانیم کودکان را به عقیده ای معتقد کنیم ، آن اعتقاد درونی خواهد شد یعنی اعتقادی که نه به خاطر جلب منفعت ، و نه ترس از قدردانی به وجود می آید . « و أمروا أهلک بالصلاه و اصطبر علیها ، و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن .»

  • 3. تدریج

امام جعفر صادق(ع) فرمود: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار لااله الاالله را بگوید . سپس او را به حال خود واگذاریدتا به سن سه سال و هفت ماه و 20روز رسید در این هنگام ، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید «محمد رسول الله» . سپس تا چهارسالگی او را آزاد بگذارید . در آن هنگام از وی بخواهید که هفت مرتبه عبارت :« صلی الله علیه وآله » را تکرار نماید. سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید ، در سن شش سالگی رکوع و سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید .وقتی هفت سال او تمام شد به او بگویید که دست و صورت خود را بشوید و وضو گرفتن را بیاموزید . سپس به او بگویید که نماز بخواند . آنگاه کودک را به حال خود واگذاریدتا نه سال او تمام شود …. در آن هنگام ، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و اورا به نماز خواندن وادارید … ادامه دارد…..

 نظر دهید »

نکته های نورانی

10 تیر 1392 توسط طیبی

خشونت و سخت­گیری

پیامبراکرم (صلی­الله­علیه وآله و سلّم) فرمود : « إنّی اَکرَهُ اَن اَرا فی دِینِکُمُ الغِلظَهَ » من هرگونه خشونت را در گفتار و رفتار دینی شما روا نمی­شمرم .

نکته­ها :

1ـ آئین آسمانی اسلام ، آئین صلح و صفا و صمیمیّت است . در تعلیمات پیشوای این آئین ، هرگونه خشونت و تندی­های بی­جا و افراطی ، نه تنها نسبت به­ دیگران مردود و مذموم است ؛ بلکه بر خود نیز ، نباید سخت­گیری­های خسته­کننده و رنج­آور را تحمیل کرد ؛ چراکه پیامبر این دین می­فرماید : دین اسلام ، دینی استوار و دارای تعالیمی منطقی است . پس با ملایمت و ملاطفت در آن وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید که اگر چنین کردید ، همانند آن سوار درمانده­ای خواهید بود که نه راهی را پیموده است و نه مرکبی بر جای باقی گذاشته است « إنَّ هذا الدّینَ مَتینٌ ، فَاَوغِلُوا ، فِیهِ بِرِفقٍ ، و لا تُکَرِّهُوا عِبادَهَ اللهِ إلی عِبادِ اللهِ فَتَکُونُوا کَالرّاکِبِ اَلمُنبَتِّ الذی لا سَفَراً قَطَعَ و لا ظَهراً أبقی » .

2ـ اسلام برای پیشبرد افکار و اندیشه­های خود ، بر جنگ و روش­های جنگی تکیه نکرده است . اینکه برخی از مستشرقین گفته­اند ؛ اسلام با زور شمشیر پیش رفته است ، سخنی غلط و غیر قابل اثبات است ؛ زیرا هر مکتبی که تعلیماتش بر پایه­ی محبّت و انسان دوستی استوار شده باشد و با معیار عدالت و انصاف ، ساماندهی امور بشر را بخواهد ، نمی­تواند از روش­های خشونت­آمیز غیراخلاقی و انسانی بهره بگیرد ، و لذا پیشوایان معصوم اسلام ، همیشه برای تحقّق آرمان­های الهی ، روش­های منطقی و انسانی را بر جنگ ، که امری خشن و خسارت­بار می­باشد ، ترجیح داده­اند و با ایجاد فضای مسالمت­آمیز که در سایه­ی صلح به وجود می­آید ، راه خود را دنبال کرده­اند . حضرت علی (علیه­السّلام)            می­فرماید : من صلح و سازش را ، مادامی که مایه­ی وهن اسلام نباشد ، مؤثّرتر از جنگ یافته­­ام « وَجَدتُ اَلسالَمَهَ مالَم یَکُن وَهنٌ فی الإسلامِ ، اَنجَحَ مِنَ القِتالِ » .

3ـ خدای اسلام که خالق هستی است و انسان را به عنوان برترین موجود عالم خلقت به وجود آورد ، با اینکه قادر و حکیم و علیم می­باشد و هیچ نیازی به بندگانش ندارد ؛ ولی نسبت به مخلوقات خود کمال محبّت و رحمت را دارد و ما او را با صفاتی چون «رحمان » ، « غفور » ، « ودود » و … می­شناسیم و هر کسی با او در هر مرتبه و موقعیّتی می­تواند ارتباط برقرار کند .

4ـ پیامبر اسلام ، پیامبر رحمت و رأفت است ، او با اینکه در محیط آمیخته به عدالت و خشونت به دنیا آمده و بخش قابل توجّهی از عمر شریفش را در فضای آلوده به جهل بیدادگری سپری کرد ؛ ولی غبار ظلمت و کینه­ورزی هرگز بر دامن ، آن شخصیّت مطهّر ننشست . او هیچ­گاه از آن همه ستمی که بر وجود نازنینش روا داشتند ، کینه­ای به دل   نگرفت ، زبان به نفرین نگشود ، رفتارش را با غلظت و خشونت در نیامیخت ، چتر محبّت و رحمت را بر سر همگان گسترده داشت تا جایی که قرآن کریم او را با صفت رحمت می­ستاید ، رحمتی نه برای مسلمانان ؛ بلکه رحمتی برای جهانیان ، «رَحمَهً لِلعالَمین» .

 3 نظر

امروز جهان ندبه می کند غیبتت را ...

10 تیر 1392 توسط طیبی

 

« اينَ مبيدُ اهلِ الفُسوقِ والعصيان … أين طامسُ آثارِ الزّيغِ و الأهواء » ؛ كجاست آنكه اهل فسق و عصيان و ظلم را نابود مي­كند و هلاك مي‌گرداند ، كجاست آنكه آثار انديشه باطل و هواهاي نفساني را محو و نابود مي‌سازد ».  امروز جهان تشنه­ی نگاه توست كه تفسير ناب عدالت است . امروز جهان در هجوم ابرهاي سرد و سنگين گرفتار شده است و ذرّات همه زمزمه سر مي‌دهند :« أين الأقمارَ المُنيرة ؟» ، « أين الأنجم الزّاهِرة ؟»كدامين عصر جمعه ، دست در دست شقايق‌ها ، دعاي سمات مي‌خواني ؟ … بر كدامين مصلّاي توحيد ، نماز جمعه مي‌خواني تا به رداي سبزت اقتدا كنيم ؟ … از كدام سمت ، از كدام سو اسب ظهور تو پيش مي‌تازد ؟كدام ساحل را لنگر انداخت‌هاي كه دست امواج از دامنت كوتاه است ؟كدام ساعت ، قدم‌هاي سپيدت ، پيكر خيابان‌هاي شهر را متبرّك مي‌كند ؟اين انتظار سخت را كدام طلوع ، به پايان مي‌رساند ؟… نگاه كن ! … روي جمعه‌ها گرد غربت نشسته است . زخم‌هاي كهنه ، امروز دهان باز كرده­اند و تو را فرياد مي‌كشند . ببين نقطه نقطه­ی شهر با «ندبه»و «عهد»و «اللهم كن لوليّك»روشن شده است.  بغض‌هايمان را ببين كه در اين دعاها مي‌ريزيم ؛ انتظار ، پشت انتظار ! راستي اگر تو نبودي ؛ آسمان چگونه استوار بر جاي مي‌ماند ؟..  . چگونه    زمين ، اين همه رنج و ستم را بر شانه‌هايش تاب مي‌آورد ؟ … امروز را ببين ، فلسطين در زير چكمه‌هاي صهيونيسم ، امّا قلّاب­سنگ‌ها هم‌چنان مي‌تازند به اميدي كه تو بيايي و انتقام علي اصغرهاي شش ماهه را  بگيري ، نوزاداني كه در آغوش مادرها نخنديده ، چشم فرو بستند!  لبنان را كه زير موشك باران استوار ايستاده است تا پرچم حزب الله را به دستان مقتدر تو بسپارد!  عراق را ببين ، در و ديوارش تو را ندبه مي‌كند و افغانستان و … جهان در عطش جرعه­اي عدالت ، مي‌سوزد . انتظار ، آتش گرفته است و عقربه‌هاي ساعت از اين همه چرخيدن و به جايي نرسيدن ، خسته شده است .

 

به راستي امروز كجاي جهان ايستاده‌اي ؟ يارانت را مي­بيني كه فرياد سر مي­دهند : هيهات منّا الذّلةچرا كه يقين دارند:  فانّ حزب الله هم الغالبون  .مي‌شود اين روزها تو را صدا نزنيم ؟ !مي‌شود اين روزها به يادت نباشيم ؟! مي‌شود اين روزها نامت را زمزمه نكنيم ؟! مي‌شود اين روزها چشم انتظار آمدنت نباشيم ؟! اين باران‌هاي هميشه سرب ، اين توفان‌هاي هميشه آهن ، اين گردبادهاي هميشه گرسنگي خسته‌مان كرده است . چشم‌هايي را كه از فلسطين تا كشمير به خاطر عدالت ، به جاده‌هاي انتظار خيره مانده‌اند ، جهانياني را كه از ايسلند تا دماغه­ی اميد در انتظار عدالت مي‌سوزند و شانه‌هاي خسته­اي كه در طول تاريخ ، زخم‌هاي بي­شماري را تحمّل كرده‌اند ، را درياب . گفتي : سرزمين دلتان بُتكده شد . پس حالا آسمان غرق ابابيل شود ، مي­آيم و اينك آسمان دلهايمان غرق ابابيل است . بيا تا جمعه‌ها با تو معنا بگيرد و عدالت پرچم هميشه سرافراز خود را بر بام جهان برافروزد.  «اللهمّ هَب لَنا رأفَتَه وَ رَحمَته و دُعاءهُ وخَيرَه » .                                            

 

 

نویسنده :  زهرا رضاييان                                   

 1 نظر

ضرب المثل­ها

09 خرداد 1392 توسط طیبی

 

 

ـ بکوش در آبادانی دنیای خود ؛ چنان چه می­خواهی دائم در آن زندگی کنی . [امام علی (ع)]

ـ نشانه و مشخّصه­ی عاقل­ترین مردم ، خوش اخلاق­ترین آنهاست . [امام صادق (ع)]

ـ کسی که زبانش را حفظ کند ، خدا عیب او را می­پوشاند . [امام علی (ع)]

ـ قیمت و ارزش هرکس به اندازه­ی کاری است که به خوبی می­تواند انجام دهد . [امام علی (ع)]

ـ بالاترین ارزش برای انسان این است که راهی به شناخت خویش پیدا کند . [امام علی (ع)]

ـ کلمات ، حباب آبند و اعمال ، قطره­ی طلا . [ضرب­المثل شرقی]

ـ کار ، ریشه­های تلخ و میوه­های شیرین دارد . [ضرب­المثل آلمانی]

ـ نگارش اندیشه­ها ، سرمایه­ی آینده است . [ضرب­المثل اسپانیایی]

ـ چنان باش که بتوانی به هرکس بگویی : مثل من رفتار کن . [کانت]

ـ برای پیشرفت و پیروزی سه چیز لازم است : اوّل پشتکار ، دوّم پشتکار ، سوّم پشتکار . [لرد آدیبوری]

ـ میراثی گرانبهاتر از راستی و درستی نیست . [شکسپیر]

ـ زینت انسان در سه چیز است : علم ، محبّت ، آزادی . [افلاطون]

ـ کسی که حرف می­زند ، می­کارد و آنکه گوش می­دهد ، درو می­کند . [ضرب­المثل آرژانتینی]

 

 نظر دهید »

کمترین فاصله

09 خرداد 1392 توسط طیبی

 

کمترین فاصله از دشمنی تا دوستی : یک لبخند است .

کمترین فاصله از جدایی تا پیوند : یک قدم است .

کمترین فاصله از توقّف تا پیشرفت : یک حرکت است .

کمترین فاصله از عداوت تا صمیمیّت : یک گذشت است .

کمترین فاصله از شک تا پیروزی : یک شهامت است .

کمترین فاصله از عقب­گرد تا جهش : یک جهش است .

کمترین فاصله از نفرت تا علاقه : یک محبّت است .

کمترین فاصله از خسّت تا سخاوت : یک محبّت است .

کمترین فاصله از صلح تا جنگ : یک جرقّه است .

کمترین فاصله از آزادی تا زندان : یک غفلت است .

 

 

 نظر دهید »

احادیث مرتبط با بهداشت روان

04 خرداد 1392 توسط طیبی

.          فروتني نعمتي است که مورد رشک قرار نمي گيرد . امام حسن عسگري (ع)

·         لبخند آدمي بر روي برادر ديني اش حسنه است . امام  محمدباقر ( ع)

·         هديه کينه را از دلها مي زدايد .امام  رضا ع

·         از هم صحبتي با سست رأي دوري جوييد . امام علي (ع)

·         با مردم چنان سرکنيد که دوست داريد با شما سرکنند . امام حسن (ع)

·         هيچ چيز مثل خوش خلقي زندگي را شيرين نمي کند . امام حسن (ع)

·         نصف عقل آدمي اظهار دوستي نسبت به عموم مردم است . امام رضا(ع)

·         برادرت را با نيکويي به او سرزنش کن و گزند وي را به بخشش به او ، با وي بازگردان . امام علي (ع)

·         خوش اخلاقي دوستي را پايدار مي سازد .  رسول اکرم (ص)

·         اي علي در گفتار هيچ چيزي نيست مگر با کردار . رسول اکرم (ص)

·         نيکوکاري و اخلاق خوب شهرها را آباد و عمرها را زياد مي کند . امام باقر (ع)

·         سخن چين، فتنه چند ماهه را يکساعته برپا مي کند . امام علي (ع)

·         بهترين صدقه ايجاد صلح و آشتي در ميان مردم است . رسول اکرم (ع)

·         نشانه برادري ، وفاداري در سختي و آسايش است . امام حسين (ع)                     

·         ديدار دوست ستايشي از محبت اوست . امام علي (ع)

·         آن کسي که تو را از چيز خطرناکي بترساند ، مانند کسي است که تو را به چيز شادي آوري بشارت دهد . امام علي (ع‌)

·         زکاتِ برترين موقعيت ، فروتني است . امام علي (ع‌)

·         هنگامي که مؤمن برادر ديني خود را خشمگين مي کند ، زمينه جدايي را فراهم ساخته است . امام علي (ع‌)

·         رعايت انصاف اختلافات را رفع مي کند و دوستي و مودت ايجاد مي نمايد . امام علي (ع)

·         محبوب ترين عبادت نزد خداوند شادکردن دل مؤمن است . امام محمدباقر(ع)

 نظر دهید »

شعر به مناسبت میلاد امام علی (علیه السّلام)

01 خرداد 1392 توسط طیبی

جمله­ی ذرّات عالـم خاک پای حیـدر است                    مرحبا بر دیده­ای کز عشق مولایش تر است

هر که را عشق علی در دل بود !                                    وعـده­ی دیـدار روز محشـر است

دل نبنـد بر عشـق ، غیر عشق یار                               از میان عشق­ها ، این خوش­تر است

« یا علی » گو عشق را آغاز کن                                   « یا علی » رمز نجات برتر است

هـر کـه ره گـم کـرده در وادی غم                               چاره­اش یک ذرّه عشق حیدر است

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

[09/01/1389 ــ دوم ماه رمضان ]

 1 نظر

در محضر امام

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

ضرورت وجود اسوه در زندگی تا جایی است که خداوند وجود مقدّس پیامبرش را این گونه معرّفی می­کند :

« لَقَد کانَ لَکُم فِی رَسُولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجوا الله و الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَ اللهَ کَثیراً (1) ؛ قطعاً برای شما در رسول خدا سرمشقی نیکوست ، برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می­کند » .

و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از لسان این اسوه­ی الهی می­فرمایند :

« مَثَل امام مانند کعبه است که مردم نزد او می­آیند و او نزد کسی نمی­رود  » . (2)

امام کعبه­ی الهی است که طواف آن ، لحظه لحظه‌ی آدمی را به درگاه حق نزدیک می­کند . امام محور دین و پناه مردم است . تنها نقطه­ی رستگاری و هدایت است و از بانو این گونه می­آموزیم :

« خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظام اسلام و امامت ما را برای ایمن ماندن از تفرقه قرار داد » .(3)

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در راستای تحقّق امر امامت در میان امّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خطابه­ها و سخنان خود جایگاه امام در میان مردم ، نقش حیاتی مقام ارزشمند امامت را این گونه تبیین می­کنند :

« آگاه باش ! قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار می­کردند و از عترت پیامبر خدا اطاعت می­کردند ، حتّی دو نفر نیز درباره­ی حکم الاهی اختلاف نداشتند » .(4)

شاگرد مکتب فاطمی تنها حلقه­ی اتّصال آسمان و زمین را ، تنها چراغ هدایت را ، و تنها خواستگاه خدا روی زمین را فرزندان پاک پیامبرش (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می­داند ، چراکه گوهر عصمت ، آنان را در مقامی قرار داد تا اوامر و نواهی پروردگار را به مردم برسانند و با توسّل و توجّه به آنان است که می­توان از مصائب این دنیا و آن دنیا رهایی یافت :

 « ما اهل بیت رسول خدا  (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وسیله­ی ارتباط خدا با مخلوقاتیم ، ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی­هاییم ، ما دلیل­های روشن خداییم و وارث پیامبران الاهی ما هستیم … » .(5)

شاگردی در مکتب فاطمی به ما می­آموزد که باید در محضر امام زندگی کرد و تنها راه برای سعادتمندی ، نفس کشیدن در هوای پاک اوست . تنها قلبی زنده است که به عشق او و با محبّت او می­تپد .

در سیره­ی فاطمی ، امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) برای بانو فقط همسری نیکو نبود بلکه حکایت سرسپردگی به آستان امام زمانش و خدمتگزاری او بود .

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند :

« محمّد و علی دو پدر برای امّت هستند ، اگر مردم از آنها اطاعت کنند انحرافات را اصلاح می­کنند و آنها را از عذاب دائمی نجات می­دهند و اگر موافق و همراه آنها باشند ، نعمت­های پایدار الهی را ارزانی آنها می­دارند » .(6)

 

 

کتاب دینداری فاطمی  /   نویسنده : م – صمصام شریعت

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        سوره احزاب / 21

2.        بحار ، ج 26

3.        احتجاج ، ج 1 ، ص 97

4.        بحارالانوار ، ج 36

5.        نقل از نهج الحیاه

6.        بحار ، ج 22

 

 نظر دهید »

پند لقمان به فرزندش

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

روزی لقمان به پسرش گفت : امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی :

 

 اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

 

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

 

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

 

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم

 چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

 

 لقمان جواب داد:

 اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

 اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

 و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست

 1 نظر

دنیا دار مکافات

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 نظر دهید »

میلاد جواد الائمه (علیه السلام)

31 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

امام محمّدتقی [جواد الائمّه] (علیه­السّلام) می‌فرمایند :

چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسی که خداوند سرپرست و متکفّل اوست ، چطور نجات می­یابد کسی که خداوند طالبش می‌باشد . هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود ، خداوند او را به همان شخص واگذار می­کند .

 نظر دهید »

کسب رضایت خدا

23 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

طوفان­های زندگی آدمی را به تلاطم می­کشاند . غم از دست دادن­ها ، دغدغه­ی داشتن­ها و نداشتن­ها ، دلواپسی از فردایی که در راه است ، روح و جسم را به اندوه و یأس می­رساند . امّا تنها دستگیره­ی نجات از این گرداب ، توکّل است و رضا . خود را به خدا سپردن است . و توکّل یعنی دست در دست خدا و در پناه او راه افتادن . شاگردی در مکتب فاطمی به ما می­آموزد که هرچه از دوست رسد نیکوست و زندگی آزمونی است برای چگونه ماندن .

پس باید راضی شویم به رضایتش تا مرضیّ درگاهش شویم . از بانویی درس رضا می­آموزیم که خود اسوه‌ای است از سرسپردگی در آستان محبوب . همراه و همراز پدر بودن در سال­های نبوّت ، در کنار ­همسر ایستادن در حریم امامت و شهیده­ی مظلومه شدن در دفاع از ولایت ، باعث شد تا او را راضیّه­ی مرضیه بنامند . تا جایی که خطاب به پدر فرمود :

« یَا اَبَه سَلَّمتُ وَ رَضِیتُ وَ تَوَکَّلتُ عَلَی الله (1) ؛ ای پدر ! در برابر خواسته­های خدا تسلیم و راضیم و به خدا توکّل کرده­ام » .

او که خود شاگرد مکتب نبوی است ، به ما می­آموزد که باید رضایت و قناعت را نیز از او گدایی کرد .

« اللَّهُمَّ قَنَّعنِی بِمَا رَزَقتَنِی (2) ؛ بارخدایا ! مرا به آنچه روزی داده­ای قانع گردان » .

و در چنین مکتبی است که صبر و رضا در دریای طوفان­زده­ی زندگی کشتی نجات می­شود . نفس مطمئنّه­ی بانو (سلام الله علیها) مرهمی می­شود برای دل­های سوخته­ای که در کوره­ی داغ این دنیا می­سوزند تا پاک و زیبا به محضر دوست شرفیاب شوند و بلانوشان این دنیا در سایه­ی تسلیم و رضا ، مقرّبان آن دنیا می­شوند .

امّا شاگردی در این مکتب درس دیگری نیز به ما می­دهد . آنجا که رضایتمندی دیگر نه تنها پسندیده نیست بلکه نکوهیده است ! و آن راضی بودن از خود و خشنودی از هر آنچه که هستیم . شاگرد مکتب فاطمی می‌آموزد که زندگی جولانگاهی است میان خوف و رجاء . ناامیدی از خود و امید به خدا . باید بدانیم هر آنچه که هست از اوست و توفیقی از جانب او . رضایت از خود ، عُجب است و عُجب انسان را به رکود و نیستی می­کشاند و زندگی فاطمی همه­اش حرکت است و رفتن ، نه سکون و ایستادن .

و از دیگر رضایتمندی­ها که در طلبش هستیم ، رضایت بانو فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است .

وای بر قومی که در حقّ دختر پیامبرشان جفا کردند ! و ما که از نسل امّت همان پیامبریم چگونه حقّ او را اداء می‌کنیم ؟ به راستی برای رضایت بانو چه کرده­ایم ؟ مگر نشنیده­ایم از پیامبرمان که در حقّش فرمودند :   

 

« خشنودی فاطمه ، خشنودی من است و خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من است هرکس فاطمه را دوست بدارد ، مرا دوست داشته و هرکس او را خشنود سازد ، مرا خشنود کرده است » .

 

کتاب دینداری فاطمی  /   نویسنده : م – صمصام شریعت

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        بحارالانوار ، ج 44

2.        مهج الدعوات

 نظر دهید »

أین الرجبیون

23 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

أینَ الرّجَبِیُّون ؟

عَظُمَ الذَنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِکَ

طلوع ماه رجب گوارای وجودتان

بار دیگر خورشید رجب طلوعی دوباره و بس زیبا نموده است امّا …

همچنان منتظر آمدن تو هستیم .

یا بن الحسن ! دوباره سفره میهمانی و مهربانی دیگری برپا شده و عاشقان را ، خداوند ، دعوت نامه­ای عاشقانه فرستاده است .

چه زیباتر می­شود این عشق­بازی ؛ آقا ! اگر ما را قابل بدانی و بیایی .

اللّهم عجّل لولیّک الفرج

 

********************************************

أین الرجبیون

در صحرای محشر بیرقی افراشته می شود و همه مردم از اولین و آخرین زیر لواء آن قرار می گیرند، بااینکه وادی بسیار وسیع است، اما جای سوزن انداختن نیست و مردم مانند تیر در ترکش به سختی در کنار هم قرار گرفته اند (1)، همه سر در گریبان حسرت فروبرده اند و عرق شرم از سر و رویشان می‏چکد و البته زمین نیز همچنان بی‏قرار حادثه‏ای در شرف وقوع است(2)، گنهکاران و فریب خوردگان قرار ندارند و اهمال کاران و غفلت زدگان چون گنگ خواب دیده حیرت زده اند…

جملگی در انتظار موعد رسیدگی به نامه اعمال تک تک بندگان هستند که ناگهان منادی ندا سر می دهد که «أین‏الرجبیون»، اهل ماه رجب کجایید؟

جمعی بر می‏خیزند که چهره‏شان چون قرص تمام ماه درخشان است، صفوف پریشان و متحیر اهل محشر را می شکافند و در پیشگاه حقیقت هستی و مالک این روز می ایستند. منادی، ندا سر می‏دهد که بهشت بر شما گوارا باد و ایشان با آرامشی رشک برانگیز به سمت مامن الهی حرکت می نمایند که زمزمه ای برمی خیزد که: “اینها چه کسانی بودند که چنین با احترام و آسان از صراط گذشتند؟”

یکی از همان سیرتان پاسخ می گوید که: ما رجبیون هستیم، زنان و مردانی که وقتی ماه رجب با تمام رحمتش بر ما سایه افکند با روی گشاده به استقبالش رفتیم، روزهایی از آن را روزه گرفتیم و شبهایش را به عبادت صاحبش گذراندیم(3). از همین روست که در این روز که نه ثروت های اندوخته‏تان در دنیا و نه فرزندان برومندتان به کارتان نمی آیند (4) نجاتمان بخشید و مقام شفاعتمان داد(5)، ما در ماه او که همان ماه رجب است از بذل مال دریغ نورزیم، تا برای آخرت خویش توشه‏ای فرستاده باشیم و خداوند بخشاینده به پاس این عمل‏ها مقامی مرحمت فرمود، که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است(6) …

1- بحارالانوار، ج 7، ص 111            2- نهج‏البلاغه، خطبه 102              3- ثمرات الحیاط، ص 451، پیامبر اکرو (ص)
4- قرآن کریم، شعرا؛ آیه 88            5- ثمرات الحیاط، ص 252               6- بحارالانوار، ج 20


 1 نظر

سروده‌ای به مناسبت میلاد کوثر

11 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

آسمان نـوربــاران اســت                شب میلاد ماه خوبان است

از شرار شــور و خوشبختی              دیده­ی خدیجه گریان است

چه شبی است امشب ای یاران          بــاغ جنّــت ، گلستـان اسـت

مام گیتی به ! چه مسرور است           شــب میلاد گنـج پنهان است

شـب میلاد کوثـــر حیــدر              شب میلاد مونس جان است

 

                                                         **************

امشب جهان در بزم و شادی و سرور است        

مــادر گیتی پــر ز احساس غــرور است

امشب محمّد در میان ظلمت شب                        

در انتظار کوثرش زهرای نور است

گویی ز عرش آسمان تا خاک این ارض               

خیــل ملائک بــا تبسّـم در عبور است

مــاه و منیــر اســت فاطمه بــر آسمان­ها           

امشب بساط عشق ما هم جفت و جور است

یــارب بـــه حــــقّ کوثـــر آل محمّـــد                  

امشب بگیر این دست من که از تو دور است

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

[14/04/1386]

 4 نظر

میلاد بانوی آسمانی

10 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

ای تــو معنی تمام شعرها

ای عزیز قصر دنیای خدا

ای صدای ریزش باران عشق

نام پاکــت مطلع دیــوان عشق

روز تو یک هفته و یک روز نیست

روز تو هر روزه­ی این زندگی است

تولد بانوی آسمانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و همچنین روز زن و مادر را به کلیه طلاب و اساتید محترم تبریک عرض می­نماییم .

حوزه علمیه طوبی ، بهبهان

 2 نظر

خلاصه مطالب دومین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی

05 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

موضوع : مقطع شکل­گیری جریان اصلاحات

 

دولت اصلاحات کاملاً برآمده از دولت سازندگی است . آنها معتقدند رفتارهای درویش مسلکانه باعث می­شود وجهه­ی جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کند و همین امر باعث روی آوردن به تجمّل به مرور زمان شده ، فساد سیاسی ـ اقتصادی در کنار پروژه­های اقتصادی و سازندگی رخ دهد . این حزب از مدیران تکنوکرات و سرمایه­داری پدید آمد و معتقدند که حاکمیّت ، مسئول هدایت مردم نیست و این سخنان آنها تا جایی پیش رفت که از قدرت تغییر رهبری سخن می­گفتند ؛ لذا در دوّم خرداد که وعده­ی اصلاحات از سوی خاتمی داده شد ، مردم در ظرف عینی جامعه­ی اصلاحات در آن چه فساد سیاسی ـ اقتصادی می­دیدند ، لازم می­دیدند حماسه­ی دوّم خرداد آفریده شود .

بنابراین مفاهیم جدید (دموکراسی ، جامعه­ی مدنی ، تسامح و …) برآمده از اجتهادات پویای متفکّران خودمان نبود بلکه توصیه­ی فیلسوفان غرب بود . در این دوره بود که فیلسوفانی چون یوگن هابرماس آلمانی به ایران آمده و با ترویج فرهنگ غرب ، دولت­مردانِ اصلاحات را با فرهنگ خود بیگانه کرده ، به طوری که بارها طبق مستندات موجود ، دم از تمدّن غرب می­زدند و معتقد بودند که جز تمدّن غرب هیچ تمدّنی وجود ندارد و راهی جز تقلید از غرب برای پیشرفت نیست .

امّا امام می­فرمود : ما درصدد خشکانیدن ریشه­های فاسد صهیونیزم ، سرمایه­داری و کمونیسم در جهان هستیم . ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین­المللی اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است . ما می­گوییم تا شرک و کفر هست ، مبارزه هست . ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می­کنیم .

تاریخ جلسه : 29/01/92

 نظر دهید »

روان شناسی کودک

03 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

نگاه اجمالی

بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکیاست . دورانی که در آنشخصیت (Personality)  فرد پایه‌ریزی شده وشکل می‌گیرد . امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنینپایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همهابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را در بر گیرد . اینابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه‌گذاری وشکل می‌گیرند.

 

اهمیت روان شناسی کودک

روان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک می‌گیرد ، چراکه دوران کودکی انسان اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد . شاید نگاهی به دوران کودکی انسان وتوانائی های نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر‌سازد . نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی‌ترین زمان را نیاز دارد کهقابلیت‌ها و توانائی های خود را پرورش و آشکار سازد . در واقع انسان حدود 18 سال اولزندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با‌اهمیتی در زندگی انسان است.

از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین توانایی‌هاو امکانات (نظیربازتابها)به دنیا می‌آید و به مراقبت زیادو شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله‌یگاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می‌ایستد ، ولی نوزاد انسان حتی نمی‌تواند سرخود را راست نگه دارد) . این مراقبت توسط پدر و مادر در وهله‌ی اول و توسط اطرافیان وجامعه در وهله‌ی دوم اعمال می‌شود ، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزششیوه‌هایفرزند‌پروریصحیح امکان ندارد و اهمیت روانشناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوه‌های صحیحفرزند‌پروری) ناشی می‌شود.

 

اهداف روان شناسی کودک

روان شناسی کودک به عنوان یکی از زیر‌مجموعه‌های« روان شناسی رشد »با هدف نگاه دقیق و علمی بهکودک و نیازهای او و یافتن شیوه‌های صحیح پرورشی و آموزشی کودک از اولین سالهایتاسیس روان شناسی علمی مورد توجه بوده است . (البته موضوع کودک و مسائل مربوط به اوهمیشه مورد توجه بوده است). در طول این سالها روان‌شناسان زیادی نظیرژان پیاژه (Jean Piaget) ،استانلی هال (Stanley Hall) به مطالعه وتحقیق در مورد جنبه‌های مختلف رشد کودک پرداخته‌اند.

 

موضوعات مورد مطالعه در روان شناسی کودک

مطالعه در مورد جنبه‌های مختلف رشد کودک

رشد یک فرایند چند بعدی است . اینرشد شامل رشد جسمی ، رشد زبانی ،رشد عاطفی،رشد شناختی(Cognitive Development)  ،رشد اجتماعی،رشد اخلاقیورشد شخصیتیاست و توجه به مطالعه در موردتمام این جنبه‌ها یکی از اهداف روان شناسی رشد است . اهمیت این توجه به تمام ابعادرشدی باعث آگاهی و شناختی متعادل و چند‌بعدی در مورد کودک می‌شود و والدین و سایرافراد مرتبط با کودک را در درک و رفتار صحیح با کودک یاری می‌نماید.

 

مطالعه در مورد نیازهای کودک در سنین مختلف

کودکان دارای نیازهای (Needs) متعددی هستند و در سنین مختلف یکی یا چند مورد از این نیازها در مقایسه با سایرنیاز در اولویت می‌باشد . برای مثال ، در مرحله‌ی نوزادی (صفر تا دو سالگی) نیازهایجسمانی در اولویت قرار دارد . در حالی که در دوران نوجوانی (سنین بعد از 12 سالگی)نیاز بهاستقلال فردیدر اولویت می‌باشد.

 

مطالعه در مورد شیوه‌های صحیح فرزند‌پروری

شیوه‌های صحیح فرزند‌پروری ،نحوه تعامل و روابط مناسب با فرزندان از مهمترین موضوعات برای روان شناسان کودکمی‌باشد . بیشتر پدر و مادرها فرزند‌پروری را کاری ساده تلقی می‌کنند و بر این باورهستند که هر کسی می‌تواند از عهده این امر برآید . (البته این دیدگاه بیشتر دروالدین بدون فرزند دیده می‌شود) اما فرزند‌پروری نیاز به آگاهی و آشنایی با نحوهعملکرد و اصول آن دارد و تحقیقات حوزه روان شناسی کودک اصول و روشهای متعددی رامتناسب با سنین مختلف یافته است.

 

مطالعه در مورد مقابله با برخی مشکلات رفتاری _ روانی دوران کودکی

کودکاننیز همچون بزرگسالان دچارآشفتگی‌های روانی _ رفتاریمی‌شوند و اینمسئله باعث تحقیقات و مطالعات دامنه‌داری در زمینه انواع این آشفتگی‌ها و تفاوتآنها با آشفتگی های رفتاری _ روانی بزرگسالان و همچنین شیوه‌های درمانی این آشفتگیهاشده است . برخی ار این مشکلات و آشفتگیهای رفتاری _ روانی کودکان عبارتند از :اُتیسم (Otism) ،اختلالاتیادگیری ،اختلالات توجه،اختلالات دفعی، ناخن جویدن و… .

 

 نظر دهید »

خلاصه مطالب اولین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی

02 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

 

خلاصه مطالب استاد قنبریان در اولین جلسه دوره جریان شناسی سیاسی :

 

موضوع بحث این جلسه مقطع جانشینی ولی بوده است که جریان شناسی سیاسی ایران را می‌توان از قبل از انقلاب پی گرفت تا اینکه جریان پس از انقلاب را شناخت و تحلیل کرد . در جریان انقلاب اسلامیو  استقرار جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به مرور جریان‌های توده‌ای از سیر حوادث کشور جدا و نیروهای انقلاب و وفادار به نظام و ولایت به دو گروه متمرکز شدند . 1. جامعه روحانیّت مبارز ؛ 2. جامعه روحانیون . بنابراین تا زمان حیات امام اختلاف اینان بیشتر در روش اداره کشور متمرکز بود و پس از رحلت امام ، مجلس خبرگان رهبری ، حضرت آیت الله خامنه‌ای را به عنوان جانشین به حق امام تشخیص داد . امّا بر اساس پذیرش ولایت فقه و ولی فقیه جدید ، طیف‌بندی‌هایی صورت گرفت که به شرح زیر می‌باشند :

1.        کسانی که هم ولایت فقیه را می‌پذیرفتند و هم ایشان را ؛ امّا با کاستن از موقعیّت و اختیارات امام‌گونه. 

2.       کسانی که ولایت فقیه را قبول داشتند امّا ولی فقیه را ، نه .

3.      کسانی که اصلاً ولایت فقیه را رهبری کاریزماتیک و منحصر به امام می‌دانستند .

4.       کسانی که نه از ولایت مطلقه و نه از ولی فقیه چیزی نکاستند .

 

زمان تشکیل جلسه : 15/01/1392

 

 

 نظر دهید »

دوره جریان شناسی سیاسی در سال حماسه سیاسی

02 اردیبهشت 1392 توسط طیبی

به اطّلاع خواهران علاقمند رسانده می شود :

دوره جریان شناسی سیاسی در سال حماسه سیاسی ،

توسط حوزه علمیه طوبی بهبهان برگزار می گردد .

با حضور استاد : حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا قنبریان

زمان : پنجشنبه­ها ساعت 30/10 صبح

مکان : مدرسه علمیه طوبی بهبهان

 

************************************

 نظر دهید »

آیا شما عادت دارید از مردهای زندگی‌تان ، مردهای بدی بسازید ؟

31 فروردین 1392 توسط طیبی

شما زنان ، آگاهانه یا ناآگاهانه با رفتار خاصی که با مردهای زندگی‌تان دارید ، آنان را تضعیف کرده و از آنها افراد بدی می‌سازید .

در اینجا منظور این نیست که تمامی مشکلات روابطتان تقصیر خود شماست و یا اینکه رفتار شماست که بد است و یا اینکه مردها نیازی به تغییر ندارند . آنچه در اینجا سعی در بیان آن داریم ، این است که نحوه‌ی رفتارِ ما زن‌ها با مردها پنجاه درصد از مشکل را تشکیل می‌دهد .

بسیاری از رفتارهایی که به ما آموزش داده‌اند تا زنانِ مهربان و آکنده از عشق و محبّتی باشیم ، درست همان رفتارهایی هستند که برای روابط ما با مردها مضرّ و مخرّب هستند .

البتّه چنین نیست که ما این اشتباه‌ها را آگاهانه مرتکب می‌شویم . این الگوهای رفتاری برخی از ماست که به وسیله‌ی مادران ، مادربزرگ‌ها و مادرِ مادربزرگ‌هایمان آموزش داده شده است ؛ امّا هنگامی که این عادت‌ها و روش‌ها را در دنیای امروزی به کار می‌بریم ، احساس بدی به ما زن‌ها می‌دهند و باعث می‌شوند مردهای زندگی‌مان رفتار بدی با ما داشته باشند .  

پنج اشتباه بزرگ که زنان در رابطه با مردان مرتکب می‌شوند :

1.        1. زنان در حق مردان ، مادری می‌کنند و با آنان مانند بچّه رفتار می‌نمایند .

2.        2. زنان خود و ارزش‌هایشان را زیر پا می‌گذارند و در مقایسه با مردها ، خودشان را در مقام دوم قرار می‌دهند .

3.        3. استعدادها و توانایی‌های خود را دست کم می‌گیرند و یا گاهی اوقات آن را مخفی می‌کنند .

4.       4. زنان از موضع ضعف برخورد می‌کنند .

5.        5. زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردها مطالبه می‌کنند ، به مانند دختربچّه‌ها رفتار می‌نمایند .

 

 

منبع : کتاب رازهایی درباره مردان که هر زنی باید آنها را بداند ، نوشته باربارا دی آنجلیس ، ترجمه هادی ابراهیمی ، تهران ، انتشارات نسل نواندیش

 

 1 نظر

می‌رسد آن روز موعود ظهور

28 فروردین 1392 توسط طیبی

می‌رســد آن روز موعــودِ ظهــور          می‌تپد در سینه دل با شوق و شور

دیــده مشتــاق تماشا می‌شـود          قلب عاشق می‌شود سنگ صبور

ذکر یا مهـدی چـو آید بر لبم          لحظه‌هایم می‌شود پر رنگ نور

چون دعای العجل خوانم به دل          می‌کنم شعر حضورت را مرور

سر کنـم دوران سبـز انتظـار          تا رسد لحظه‌ی شیریـن حضور

چشمـــه چشمـــه اشتیـاقــت در دلــم          چشم و دل ، گوش و زبان هم جفت و جور

 

 

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

 2 نظر

به مناسبت تشییع پیکر شهیدان

24 فروردین 1392 توسط طیبی

عاشق را چه كسي توان سرودن

نویسنده : حنانه صادقي

 

چمران!

نامت را در صف مشايعان شمع شهيد ، در هجوم بيداد روزها و دلتنگي‌هاي ساليان ستم شناختم ؛ تو را مصطفينام نهادند تا نماد برگزيدگي‌ات را بر واماندگان ، در تصوير خويش عيان سازند و بر بلنداي قامت ، خلقتي از شولاي سرخ عشق پوشاندند تا غزل‌خوان سرود سيمين رهايي باشي .

… و تو اي سالار عشق ! بي تشويش هزار آيا و بي وسواس هزار امّابا ظلم و ستم ، مردانه ستيز كردي و ظالم را مغلوب و ميزان حقّ و باطل شدي تا دروغگويان و مصلحت‌طلبان و غرض‌ورزان را رسوا كني و خداوند تو را اشك آفريد كه همچون باران بر نمك­زار وجود انسان بباري ، تو را فرياد آفريد كه همچون رعد در ميان طوفان حوادث بغرّي … و تو اي سلامت ، پويا ! اي كرامت بي‌مرز ! به زمين تشنه­ی خوزستان باريدي و آن ستون فرسوده را از گل‌هاي سرخ شهادت لبريز كردي .

خاك خوزستان ، اگر خنديد و گندم داد ؛ از تو بود اي بزرگ باران‌ساز ! نه نيزه­ی نم باد شرجي دشت‌هاي خوزستان و نه تازيانه‌هاي رگبار چلّه‌هاي كردستان نتوانستند عشق مقدّست را از تو بگيرند و از شوق رفتن بازدارندت ، امّا هر روز آفتابي ، دلتنگي غروب را نيز با خود خواهد آورد و در چشم‌ به هم زدني ، شعر ماندن به پايان مي‌رسد . آن روز عقربه­ی زمان بر بستر سياهي آرميد و خورشيد در چنبر سكوت فرو خفته بود ؛ تو در هودجي از توبه ، دست خود را گرفتي و تا خدا بردي . به خود احرامي از خطر بستي و چون آذرخش در سينه­ی شب تابيدي … و تو بودي و سحر و صخره و صحرا و … گلبانگ تشنه­ی مسلسل‌ها ، سنگستان‌هاي سوزان و كوهستان‌هاي بي‌جان در زير باران ؛ گام‌هايت ، خرمن خرمن نرگس رويانده و غريو مهربانيت ، بر بام بي‌انتهاي عشق ، كوكبه‌اي از طراوت آويخت .

روزي كه به خون خويش غلتيدي ، چفيه­ی مردان فلسطيني سرخ شد و عطر خونت تا كربلا پيچيد و مسجدالاقصي ، پژواك آخرين مناجات تو را با طنين كبوتران حرم تا بي‌نهايت آبي ، تا نهايت عرش پرواز داد . آن زمان كه در صور و صيدا ، تل ‌زعتر و شتيلا و … ، خوزستان و كردستان ، رشته‌هاي ستم بر سينه‌­ی خونين چكاوك‌ها ، مستانه مي‌رقصيدند ؛ در مجلس شعب ابي‌طالب از شوق وصل جانان ، گريبان چاك مي‌زدي و در غبار ارغواني خاكستر خمپاره‌ها ، در پرنياني لاله‌گون ، نافله­ی سبز پرواز را به نجوا مي‌نشستي.

مصحف گلگون حياتت ، منشور تحقّق آفتاب بود و زخم‌هاي صد زبان پيكرت ، سكوت رفتنت را پژواك زمزمه‌اي سرخ نمود و تو اي هميشه غريب ! با همه­ی بزرگي در زمين ، آن­قدر كوچك زيستي كه شاپرك‌ها هم تو را نفهميدند . بر بلنداي نمازت در حريم سحر با سپيده همدوش بودي و چشم‌هايت سرشار از سجده‌هاي نيمه شب بود . در مسلخ بندگي كمترين رسم عشق را قربان شدن معنا كردي و در خرامان تنهائيت ، در بستر برگ‌هاي سبز ايثار ، گل نغمه­ی زخم‌هاي نوراني را با ترانه­ی فطرات درشت مرواريد سرودي و تو در اوج سكوت ، عطر اقاقي‌هاي فرداي سپيد را در ترنّم رويش روزهاي شجاعت و مردانگي پراكندي .

رفتن آغاز عاشقانه بودن است ؛ براي تو كه زندگي برايت سراسر انتظار بود ؛ انتظار ديرين شهادت … و گذشتي همچون ابر از فراز آسمان­خراش‌هاي اسم و رسم ؛ از فراز قلّه‌ها كه رو به هر چه قدرت و مقام ، قد كشيده بود . مي‌دانستي كه بهار هجرت تو ، شكفتن سبز زندگي خواهد بود . آن دمي كه بر سينه‌ها آتش افكندند ، تو را شوق پرواز بي‌قرار كرد ؛ بغض تنهائيت شكست و انوار عقيق زخم‌هايت ، گيسوان فيروزه‌اي مهتاب را رنگين كرد.  زيباتر از عشق چيزي نديدي و بالاتر از عشق ، چيزي نخواستي كه عشق روح تو را به تموج وا مي‌داشت و قلبت را به جوشش … ؛ اين بود كه زيستن و هم‌نشيني با خاكيان را تاب نياوردي و قدم بر چشم آسمان گذاشتي . اين همه صداقت را از كدام كوچه برداشتي و با خود آوردي؟ اين همه سادگي را از كدام چشمه به ارث بردي؟ در پهن‌دشتي كه تو را براي هميشه در آغوش فشرد ، گل‌ها همچنان سرافراز مي‌رويند و اينك دهلاويه ، تنها يك ماهيّت جغرافيايي نيست ؛ بلكه زيارتگاهي است براي سرداران زمين ما و شاعران به پاس آن همه خوبي‌هاي صميمانه‌ات ، مرثيه‌هاي خود را با داغ تو آغاز مي‌كنند و با داغ تو به پايان مي‌رسانند .

بايد در انتها به خدا مي‌رسيدي كه جز خدا را نمي‌ديدي و نمي‌خواستي ؛ اين‌گونه بود كه خواستي در علم و دانش از همه برتر باشي تا دهان طعنه‌زنان را ببندي و به سنگ‌دلاني كه علم را بهانه كرده بودند و فخر را مي‌فروختند ، ثابت كني كه خاك پاي تو هم نخواهند شد و همه­ی آن تيره‌دلان مغرور و متكبر را به زانو درآوري و آن گاه خاضع‌ترين و خاشع‌ترين روي زمين باشي … .

هيچ واژه‌اي به توصيفت نمي‌نشيند كه همه­ی واژه‌ها كم آورده‌اند و قاصرند از بيان وصف تو كه تو عاشق بودي و همه چيزت را به پاي عشق آسماني نهادي و عاشق را چه كسي توان سرودن …  .

 1 نظر

فضیلتی ناگفته از فضائل « بانوی دو عالم »

21 فروردین 1392 توسط طیبی

به نظر می‌رسد بسیاری از ما باید در چگونگی رویکرد خود به اهل بیت (علیهم السّلام) تجدید نظر کنیم . تجدید نظری که می‌تواند جهت زندگانی ما را به عنوان پیروان آن بزرگان ، دگرگون بسازد . متأسّفانه یکی از جنبه‌های مورد غفلت از زندگانی حضرت سیّده النّساء زهرای مرضیّه (سلام الله علیها) جنبه‌ی علمی آن بانوی مکرّمه است .

امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند : « زنی خدمت حضرت صدّیقه کبری (سلام الله علیها) آمد و عرضه داشت : مادر ضعیفی دارم که در مورد نمازش دچار شبهه و سؤال شده است و مرا برای حلّ آن به محضر شما فرستاده است . حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ وی را فرمودند . امّا آن زن تا ده سؤال پرسید و حضرت جواب همه‌ی آنها را بیان کردند . پس از سؤال و جواب‌ها ، آن زن شرمنده شد و عرض کرد : من باعث زحمت برای شما فرزند رسول الله نشوم ! امّا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند : هر مسئله‌ای برایت پیش آمد بیا و از من بپرس ! آیا اگر کسی یک روز و در قبال یکصد هزار دینار اجیر شود تا بار سنگینی را به پشت بام ببرد ، آیا این عمل برای او سنگین و ناگوار است ؟ آن زن پاسخ داد : خیر ! حضرت فرمودند : مزد من در برابر هر مسئله‌ای که از من پرسیده شود ، بیشتر از وزن مرواریدهایی است که فاصله‌ی زمین تا عرش را پر کرده است . پس شایسته است سؤالاتی که از من پرسیده می‌شوند اصلاً باعث زحمت و ناخوشی من نشود » .

آری حدیث فوق یادآور آن فرمایش شگفت‌آور امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است که فرمودند : « هر چه می‌خواهید از من بپرسید چون حضرت صدّیقه طاهره (سلام الله علیها) فرمودند : هر چه برایت رخ داد بیا و بپرس » . از سوی دیگر این حدیث حقّاً و انصافاً و با تأکیدی رسا ، اهمّیّت تعلیم و تعلّم را در دین اسلام بیان می‌کند .

آری ! اصولاً یکی از خواصّ دین حق ، همین است که اوّلاً از روابط بین ظاهر (دنیا) و باطن (آخرت) پرده بر کَنَد ؛ یعنی اثرات عالم شهادت بر عالم غیب را اعلان کند . ثانیاً به فعّالیّت‌های آدمی قداست بخشد و ثالثاً در نتیجه‌ی آن دو کار ، انسان‌ها را به سمت قلّه‌های کمال و وارستگی به حرکت درآورد .  

 نظر دهید »

هدیه به بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

19 فروردین 1392 توسط طیبی

فاطمه بانوی هر دو عالم است                  فاطمه قلبش سرای ماتم است

همسـر پـاک علیِ مرتضاسـت                 مـادر و آرامِ جانِ مصطفاسـت

فاطمـــه آلالـة بـاغ نبـی اســت             همنشین و یار مولایش علی است

گر مزارش مخفی و بی‌سایه است             با دل هـر عاشقی همسایـه اسـت

چون پرستوی شکسته بال و پَر              چون گـل لاله پُـر از داغ و شرر

قد کمان شد سرو سبز قامتش                دیـدن روی پـدر شـد حاجتش

در میـان باغ بـودش در نمـاز                  با خدای خویش در راز و نیاز

ناگهان کوبیـد درب خانه را                      ناسزا می‌گفت صاحبخانه را

چون بتول ، دستگیرة در را کشید            ضربتی محکم به پهلویش رسیـد

گفت یا حیدر کجایی یا علی                   ناله می‌کرد و صدا می‌زد أبی

آسمـان از غـم برایش تیـره شد             بر دلِ خونِ علی ، غم چیره شد

ماه را آن شب علی تیمار کرد                 یـاد روز وصلـت دلــدار کـرد

گفت یا زهـرا کجا ؟ بی من نرو              روحِ من هستی ، جدا از تن نرو

ای گــل ریحـانــة بـاغ رسـول              گشتم از زخم دلِ تو ، من ملول

گفت آن پهلوشکسته از جفا                    یا علی تو را به حقّ مصطفی

مخفیانه دفن کن جسم مرا                     تا نیابـد دشمنـم قبـر مـرا

گفت زهرای مطهّر ایـن کلام                 عاقبت عمرم به دنیا شد تمام

شب که شد مولا علی با آه و درد          مـاه را با اشک­هایش خـاک کـرد

 

لیلا خوشبخت (طلبه پایه سوم)

 1 نظر

مرد تاجر و باغش ...

17 فروردین 1392 توسط طیبی

مردی تاجر در حیاط قصرش ، باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود . هر روز بزرگ‌ترین سرگرمی و تفریح او ، گردش در باغ و لذّت بردن از گل و گیاهان آن بود تا اینکه یک روز به سفر رفت . در بازگشت ، در اوّلین فرصت به دیدن باغش رفت . امّا با دیدن آنجا ، سر جایش خشکش زد … .

تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند . رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سرسبز بود ، کرد و از او پرسید که چه اتّفاقی افتاده است ؟

درخت به او پاسخ داد : من به درخت سیب نگاه می­کردم و با خودم گفتم که من هرگز نمی‌توانم مثل او چنین میوه­های زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس ناراحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم … .

مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت ، امّا او نیز خشک شده بود … !

علّت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد : با نگاه به گل سرخ و احساس و بوی خوش آن ، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم .

از آنجایی که بوته‌ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود ، علّت آن پرسیده شد . او چنین پاسخ داد : من حسرت درخت افرا را خوردم ؛ چراکه من در پاییز نمی‌توانم گل بدهم . پس از خودم ناامید شدم و آهی بلند کشیدم . همین که این فکر به ذهنم خطور کرد ، شروع به خشک شدن کردم .

مرد در ادامه‌ی گردش خود در باغ متوجّه‌ی گل بسیار زیبایی شد که در گوشه‌ای از باغ روییده بود .

علّت شادابی‌اش را جویا شد . گل چنین پاسخ داد : ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم ؛ چراکه هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سرسبزی خود را حفظ می‌کرد ، نداشتم و از لطافت و خوش‌بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم . با خودم گفتم : اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند ، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است ، می‌خواست چیز دیگری جای من پرورش دهد ، حتماً این کار را می‌کرد . بنابراین اگر مرا پرورش داده است ، حتماً می‌خواسته است که من وجود داشته باشم . پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می‌توانم بهترین باشم … .  

 نظر دهید »

وصیت­های آیت الله قاضی به شاگردانشان (قسمت دوّم)

23 اسفند 1391 توسط طیبی

در قسمت اوّل ، چهار موضوع را به اختصار ذکر کردیم : 1. نماز ؛ 2. دعا در قنوت نماز ؛ 3. قرآن ؛ 4. نماز شب . و اکنون به 10 موضوع دیگر اشاره می­کنیم :

 

1.        توسّل به ائمّه­ی اطهار(علیهم­السّلام)

آیت الله سیّد علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند : « …. و تمام طرق …. توسّل به ائمّه­ی اطهار (علیهم­السّلام) و توجّه تام به مبدأ است.  چون که صد آمد ، نود هم پیش ما است . با دراویش و طریق آنها کاری نداریم.  طریقه ، طریقه­ی علماء و فقهاست ، با صدق و صفا » .

 

2.       توسّل به حضرت سیّدالشّهدا (علیه السّلام(

محال است انسانی به جز از راه سیّدالشّهدا (علیه السّلام) به مقام توحید برسد.  سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیّدالشّهدا (علیه­السّلام) است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العبّاس (علیه السّلام) است .

 

3.       دعا برای فرج امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)

از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمّیّت است ، دعا برای فرج حضرت حجّت ـ صلوات الله علیه ـ در قنوت نماز وتر است ؛ بلکه در هر روز و در همه­ی دعاها.

 

4.       دل هیچ کس را نرنجانید !

دیگر آنکه ، گرچه این حرف­ها آهن سرد کوبیدن است ، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت والدین ، حُسن خلق ، ملازمت صدق ، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدّم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده . الله الله الله که دل هیچ­کس را نرنجانید!

تا توانی دلی به دست آور / دل شکستن هنر نمی­باشد

 

5.       رفع ناراحتی­های روحی

آن مرحوم در هنگام اضطراب و ناراحتی­های روحی ، خواندن این کلمات را سفارش می­کردند : «لا اله الا الله وحده لا شریک له ، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر ، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی من أن یحضرون إن الله هوالسمیع العلیم ؛ هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی­شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست . از وسوسه­های شیاطین به خدا پناه می­برم و به تو پناه می­برم ای پروردگارم از اینکه نزد من حاضر شوند . همانا خداوند شنوا و داناست ».

 

6.       حقّ النّاس

آیت الله نجابت نقل می­کند : وقتی که بنده مشرّف شدم خدمت ایشان ، فرمودند : «  هر حقّی که هر کس بر گردن تو دارد باید اداء کنی .

خدمت ایشان عرض کردم :مدّتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می­خواندند ، یکی خوب درس نمی­خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن اینجا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . می­فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . گفتم آدرس ندارم ، گفتند باید پیدا کنی .

آقای قاضی فرمودند :هر حقّی که برگردنت باشد تا اداء نکنی باب روحانیّت ، باب قرب ، باب معرفت باز شدنی نیست . یعنی اینها همه مال حضرت احدیّت است . و حضرت احدیّت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است ».

 

 

7.       رفع گرفتاری

علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها ، به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد ؟

در جواب فرمودند : « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو :
«اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء ؛ بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هرکس را که بخواهی قرار می­دهی تا گشایش یابد » .

 

8.       حضور قلب

حجّت الاسلام آقای دکتر مرتضی تهرانی می­فرمایند : « آیت الله قاضی در پاسخ شخصی که از ایشان تقاضای سفارش کرد ، فرمودند : قلم و کاغذ از جیبت درآور و بنویس:

سررشته­ی دولت ای برادر به کف آر / وین عمر گرانمایه به خسران مسپار

یعنی همه جا با همه کس در همه جا / می دار نهفته چشم دل جانب یار

 

9.       برآورده شدن حاجت

مرحوم قاضی قرائت دعای زیر(دعای سریع الاجابه ، مفاتیح الجنان) را به مدّت چهل شب ، هر شب یک تا صد بار برای برآورده شدن حاجت سالکان درگاه الهی مفید می­دانستند:

إلهی کیف أدعوک و أنا أنا و کیف أقطع رجایی منک و أنت أنت ؟ إلهی أذا لم أسئلک فتعطین فمن ذا الذی أدعوه فیعطینی ؟ ألهی إذا لم أدعک فستجیب لی ، فمن ذا الذی أدعوه فیستجیب لی ؟إلهی إذا لم أتضرع إلیک فترحمنی فمن ذا الذی أتضرع إلیه فیرحمنی ؟ إلهی فکما فلقت البحر لموسی و نجیته أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و إن تنجینی مما أنا فیه و تفرج عنی فرجا عاجلا غیر أجل بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین.

 

10.   تقویت حافظه

آن مرحوم برای تقویت حافظه ، خواندن آیت الکرسی و معوّذتین (دو سوره­ی مبارکه­ی ناس و فلق) را سفارش می­فرمودند.

 

 2 نظر

وصیت­های آیت الله قاضی به شاگردانشان (قسمت اول)

22 اسفند 1391 توسط طیبی

 

مطالب زیر گزیده­ای از توصیه­ها و وصایای آیت الله سیّد علی قاضی (ره) استاد اخلاق حضرت علامه طباطبایی و حضرت آیت الله بهجت است که به شاگردان و اطرافیان خود فرموده­اند و ما آنها را به اختصار ذکر می­نماییم. باشد که کلامش چون صاعقه­ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی‌ها باشد.

 

1.       نماز

شما را سفارش می­کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت­ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل ، 51 رکعت است ؛ پس اگر نتوانستید ، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله­های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید ، حدّاقل نماز توّابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است] .

مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می­کنند که می­فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اوّل وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد ، مرا لعن کند» .

مرحوم آقای سیّد هاشم رضوی هندی می­فرمایند:  روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلاً آقا دستش را بگیرد و راهنمایی­اش کند . مرحوم آقای قاضی فرموده بودند:   « به این آقا بگویید که نماز را در اوّل وقت بخواند» . بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می­انداخته است.

امّا وصیّت­های دیگر ، عمده­ی آنها نماز است. می­فرمودند نماز را بازاری نکنید اوّل وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع . اگر نماز را تحفّظ کردید همه چیزتان محفوظ می­ماند و تسبیح صدّیقه­ی کبری (سلام الله علیها) که از ذکر کبیر به شمار می­آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود .

 

2.       دعا در قنوت نماز

آقای قاضی به شاگردان خود دستور می­دادند این دعا را در قنوت نمازهایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی » .

 

3.       قرآن

آقای سیّد محمد حسن قاضی می­فرمایند : « چند سفارش ایشان عبارت است از: اوّل روخوانی قرآن . می‌فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید . توصیه­ی دیگر ایشان راجع به دوره­ی تاریخ اسلام بود . می­فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید . و بعد از عمل به اینها می­فرمودند برو نماز شب بخوان ! »

آیت الله قاضی در نامه­ای به آیت الله طباطبایی می­فرمودند : «دستورالعمل ، قرآن کریم است ؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً.

آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر ، خصوص در بطون لیالی… »

و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز ، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »

 

4.       نماز شب

« امّا نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست ، و تعجّب از کسی است که می­خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی­کند و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله­ی نماز شب. »

علامه طباطبایی می­فرمودند:«چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرّف شدم ، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می­شدم تا یک روز در مدرسه­ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می‌کردند.  چون به من رسیدند ، دست خود را روی شانه­ی من گذاردند و گفتند: ای فرزند ! دنیا می­خواهی نماز شب بخوان ، آخرت می­خواهی نماز شب بخوان!»

حاج سیّد هاشم حدّاد می­فرمودند:«مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی­خیزید ، چیز مختصری تناول کنید ، مثلاً چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید . »

 نظر دهید »

بیانیه بسیج طلاب طوبی در اعتراض به کشتار بی­رحمانه شیعیان پاکستان

20 اسفند 1391 توسط طیبی

 

در پی شهادت تعدادی از عزیزان شیعه پاکستانی به دست گروه­های افراطی و القاعده و احزابی که هیچ­کدام هویّت انسانی ندارند ، ما طلاب علوم دینی از دولت پاکستان می­خواهیم که قاطعانه با این تروریسم­ها برخورد جدّی نموده و عاملان این کشتارها را محکوم نمایند و امنیّت کامل را در پاکستان خصوصاً مناطق شیعه­نشین فراهم آورده و از دیگر کشورهای مسلمان نیز می­خواهیم که با حفظ وحدت خود ، این جنایت­ها را محکوم نمایند و با کسانی که تفرقه بین شیعه و سنّی و مسلمانان می­اندازند ، برخورد نمایند . همچنین از جامعه­ای که خود را حامی حقوق بشر می­داند ، می­خواهیم که سکوت نکنند و این­گونه ترورها که در خیلی از کشورهای مسلمان علیه شیعیان اتفاق می‌افتد را محکوم نمایند که اگر سکوت کنند به زودی دامن­گیر مسلمانان دیگر نیز می­شود . خصوصاً از آمریکای جنایتکار که سال­هاست در منطقه ، ادّعای امنیّت می­کند ولی هرجا ، جای قدمی از این جنایتکار را می­بینیم ، همانجا مرکز فساد می­شود و تیرشان هم همیشه به مسلمانان خصوصاً به شیعیان اصابت می­کند .

از خداوند منّان می­خواهیم که فرج آقا و مولایمان را هرچه سریع­تر برساند که بین مسلمانان وحدت کلمه باشد و همه مسلمانان خصوصاً شیعیان همگی زیر یک پرچم ، آن هم پرچم سبز مهدوی باشند و احساس غرور کنیم که ما مولا و مقتدا داریم و دست از اعتقادات خود برنخواهیم داشت و ان شاء الله به کمک مولایمان پوزه دشمن را به خاک می­مالیم .

ان شاء الله که ریشه همه گروه­ها و احزاب باطل اسلام­ستیز خشکانده شود که خود قرآن نیز فرمودند :

إِنّ البَاطِلَ کَانَ ذَهُوقاً .

                                         

                   بسیج طلاب مدرسه علمیه طوبی ـ بهبهان

 1 نظر

افتتاح ضریح جدید امام حسین (علیه السّلام)

16 اسفند 1391 توسط طیبی

 

یا حسین !

این ضریح عجمی کاش بشیند به تنت

جای آن کهنه لباسی که عربها بردند …

 1 نظر

نگاهي به شايع­ترين مشكلات رفتاري كودكان : مدرسه گريزي ، كمرويي ، زودرنجي و دروغگويي

16 اسفند 1391 توسط طیبی

 

مادر مهديس از دروغ گفتن­هاي زياد دخترش كلافه شده و در دور هم نشيني­هاي دوستانه­اي كه با ديگر مادران دارد از اين مسئله به عنوان مشكل رفتاري كودكش ياد مي­كند.

از طرف ديگر مادر امير از زودرنجي فرزندش شكايت دارد . مادر فرزاد هم….  خلاصه از اين درد دل­ها زياد است.

كودكان ، دنياي پر رمز و رازي دارند و به همين خاطر است كه محقّقان علوم رفتاري بيكار ننشسته­اند
آنها به دنبال ريشه­هاي رفتارهاي نابهنجار كودكان و راه­هاي برخورد درست با آن مي­گردند . مشكلات رفتاري كودكان در سنين مدرسه كه گاهي نتيجه­ی اجتناب ناپذير فقر ، جهل ، نابساماني­هاي خانوادگي و كاستي­هاي فرهنگي است ، بي­ترديد مانع رشد و بالندگي آنان است و به همين دليل پيشگيري و درمان اين مشكلات بي­اندازه اهمّيّت دارد . اين مقاله به برخي مشكلات رفتاري شايع كودكان و راه­هاي مقابله با آن توجّه دارد:

فرار از مدرسه

طبق تعريف فرار از مدرسه يعني كودك به قصد مدرسه رفتن از منزل خارج مي­شود ولي به جاهاي ديگري غير از مدرسه مي­رود و يا پس از ورود و گاهي پس از ماندن مختصري در مدرسه بدون هماهنگي با معلّمان از آنجا بيرون مي­رود.
بسياري از كودكان فراري از مدرسه احتمالاً متعلّق به خانواده­هاي از هم گسيخته و يا داراي والدين و خواهر و برادران بزهكار هستند . عدّه­اي هم بر اثر تغيير مكرّر مدرسه و يا رد شدن از مدرسه بيزار مي­شوند . اين مشكل اخير كه در پسران بيش از دختران مشاهده مي­شود ، گاهي نشانه­اي است از وجود اشكال در برنامه­هاي مدرسه و گاهي علامت ناسازگاري كودك است . لذا درمان آن مستلزم اقدام در هر دو زمينه­ی مذكور است.

هراس از مدرسه

هراس از مدرسه با گريز از آن تفاوت دارد . مدرسه­گريزان معمولاً به تناوب از مدرسه غايب مي­شوند و پدر و مادرشان از موضوع اطّلاعي ندارند . درحالي كه در هراس از مدرسه كودك معمولاً به طور پيوسته و طيّ دوره­هاي طولاني به مدرسه نمي­رود و والدين از نرفتن به مدرسه و ماندن او در خانه آگاهي دارند.

مدرسه­گريزان بر عكس كودكاني كه از مدرسه هراس دارند ، معمولاً شاگرداني تنبل­اند كه به ساير اختلال­هاي رفتاري مثل دروغگويي هم دچارند . مطالعات انجام شده نشان مي­دهد كه هراس از مدرسه در كمتر از يك درصد كودكان مشاهده مي­شود.

رايج­ترين تصوّري كه درباره­ی هراس از مدرسه وجود دارد ، اين است كه مادر و كودك به گونه­اي شديد به يكديگر وابسته­اند.

وابستگي شديد كودك اين ترس را در او به وجود مي­آورد كه امكان دارد براي خود يا مادرش اتّفاقي روي دهد و لذا ماندن كودك در خانه نيازها و اضطراب­هاي هر دو را برطرف مي­كند . سعي در كاهش اضطراب جدا شدن از مادر يا اضطراب محيط واقعي مدرسه در رأس فعّاليّت­هاي درماني در اين اختلال است.

كمرويي و انزواطلبي

كمرويي و انزواطلبي از جدّي­ترين مشكلات كودكان است . انزوا و دوري از دوستان و همسالان در اوايل زندگي كودك را در معرض خطر ناسازگاري­هاي بعدي قرار مي­دهد . كودكان انزواطلب هر چند براي والدين و معلّمين خود هيچ‌گونه ناراحتي ايجاد نمي­كنند . ولي به سبب رنج ناشي از احساس ناامني پيوسته به دنياي درون خويش پناه مي­برند و به مرور از اجتماعي شدن فاصله مي­گيرند . چه بسا بعضي از آنان به بيماري­هاي رواني هم دچار شوند.

ادامه »

 2 نظر

خانه­ی خود را خوب بسازیم .

10 اسفند 1391 توسط طیبی

 

نجّار پیری بود که می­خواست بازنشسته شود . او به کارفرمایش گفت می­خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی­دغدغه در کنار همسر و خانواده­اش لذّت ببرد .

کارفرما از اینکه دید کارگر خوبش می­خواهد کار را ترک کند ، ناراحت شد . او از نجّار پیر خواست که به عنوان اخرین کار ، فقط یک خانه­ی دیگر بسازد . نجّار پیر قبول کرد ؛ امّا کاملاً مشخّص بود که دلش به این کار راضی نیست . او برای ساختن این خانه از مصالح بسیار نامرغوبی استفاده کرد و با بی­حوصلگی به ساختن خانه ادامه داد .

وقتی کار به پایان رسید ، کارفرما برای بازرسی خانه آمد . او کلید خانه را به نجّار داد و گفت : « این خانه متعلّق به توست . این هدیه­ای است از طرف من برای تو » . نجّار ، یکّه خورد . مایه­ی تأسّف بود ! اگر می­دانست که خانه­ای برای خودش می‌سازد ، حتماً کارش را به گونه­ای دیگر انجام می­داد !

یک لحظه توجّه : هر کدام از ما در حال ساختن خانه­ای برای آخرت خود هستیم ؛ مراقب باشیم آن را خراب نسازیم .

 4 نظر

امر به معروف و نهی از منکر

08 اسفند 1391 توسط طیبی

 

یا بنیّ أقم الصلوه وامر بالمعروف وانه عن المنکر واصبر علی ما أصابک إنّ ذلک من عزم الامور

پسرم ! نماز را بر پا دار ، و امر به معروف و نهی­از منکر کن ، و در برابر مصائبی که به تو می­رسد ، شکیبا باش که این از کارهای مهم است .                 لقمان /17

مقام معظم رهبری در امر به معروف ، مرحله­ی قبل از عمل ، قلب انسان است اگر انسان بخواهد صادقانه به معروف امر کند ، باید خود به آن معروف دل بسته باشد و الّا صادقانه نخواهد بود .

                                             بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران ، 25/9/79

مرد فقیری پسر خردسالی داشت . روزی به او گفت : بیا امروز قدری میوه از باغی سرقت کنیم . پسرخردسال با نارضایتی با پدر به راه افتاد .  وقتی به باغ رسیدند پدر به فرزندش گفت : تو در اینجا نگهبان باش و اگرکسی آمد زود مرا خبر کن تا کسی ما را در حال دزدی نبیند و مشغول چیدن میوه از درخت مردم شد . لحظه­ای بعد پسر فریاد زد : یک نفر ما را می­بیند ! پدر با ترس و عجله از درخت پایین آمد و پرسید چه کسی ؟ کجاست ؟ پسرک زیرک گفت : همان خدایی که از همه چیز آگاه است و همه چیز را می­بیند ! پدر از گفتار نیکوی فرزند شرمنده شد و بعد از آن دزدی نکرد .

                                        امر به معروف و نهی از منکر ، محمد رضا اکبر ، ص71

            من نهی ز منکر است ز اوّل دین­ام                              آیینه­ی روشن حقیقت بین­ام

            در امر به معروف خدا می داند                                 راه و روش پیمبر است آیین ام

 نظر دهید »

تشریف فرمایی مدیریت استان حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سلطانی در تاریخ 02/12/91 به مدرسه علمیه طوبی بهبهان

08 اسفند 1391 توسط طیبی

 

در ابتدا ایشان جلسه­ای با کلیه طلاب مدرسه داشتند که ضمن بیاناتی خطاب به طلاب ، از نزدیک با مشکلات مدرسه ارتباط داشتند که گزیده­ای از بیانات ایشان به شرح زیر می­باشد :

با توجه به قرائت سوره شمس که 11 قَسَم در این سوره وجود دارد ، مفسّران می­فرمایند : در قَسَم­های این سوره دو مطلب وجود دارد : 1. به اصل خود قسم برمی­گردد . 2. به چیزی که برای آن خداوند سوگند یاد می­کند ، برمی­گردد .

از این 11 سوگند ، 3 تای آنها به ذات خود ، قسم می­خورد و هدف از این قسم ، همان است که رستگار است آن انسانی که نفس خود را تهذیب کند و زیانکار است انسانی که دچار فسق و فجور شود و تهذیب نفس از همه­ی این قسم­ها بالاتر است ؛ زیرا همه­ی قسم­های پیشین ، مقدّمه­ی این قسم است .

ایشان در ادامه­ی بیانات خود ، فرمودند : حوزه فقط صرف درس خواندن نیست و هدفی بالاتر از آن وجود دارد که همان تهذیب نفس است و نتیجه­ی علم . شناختن خداوند و خود را در اختیار خداوند قرار دادن است .

و در ادامه­ جلسه­ی نشست با هیئت امنا ، مدیر ، اساتید و کادر اجرایی داشتند .

 

 نظر دهید »

آداب دوستی

07 اسفند 1391 توسط طیبی

 

امام علی (علیه السلام) می فرماید : یا بنی ایاک و مصادقه الاحمق فانه یرید ان ینفعک  فیضرک

امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزندش امام حسن (علیه السلام ) می فرماید : فرزندم ! از دوستی با احمق بپرهیز زیرا او می خواهد به تو سود برساند ؛ اما زیان می رساند . 

                                                                       اصول کافی جلد 2 ص 376

مقام معظم رهبری :

شناخت دوست و دشمن لازم است مبادا دوست را با دشمن اشباه کنید . مبادا دوست و دشمن را مخلوط کنید . مبادا رفتاری که با دشمن لازم است با دوست انجام دهید .

پهلوانی از بیابان می‌گذشت ، خرسی را دید که در تله‌ای گرفتار شده بود . پهلوان خرس را نجات داد . خرس نیز با او دوست شد و پس از آن همه جا همراه او بود . روزی حکیمی به پهلوان گفت : خرس یک حیوان نا اهل است . دوستی با نا اهلان نیز روا نیست . به دوستی با خرس دل مبند .  پهلوان سخن حکیم را گوش نکرد تا آن که روزی خرس و پهلوان در گوشه‌ای خوابیده بودند . از قضا مگسی به سراغ خرس آمد . خرس هر چه با دستش آن مگس را رد می‌کرد باز مگس می‌آمد و او را آزار می‌داد . سرانجام خرس برخاست و رفت از کنار کوه  ، سنگی بزرگ برداشت و آورد چون دید آن مگس روی صورت پهلوان نشسته است آن سنگ بزرگ را با خشم روی آن مگس انداخت  تا او را بکشد در نتیجه سر پهلوان زیر آن سنگ بزرگ کوفته شد و او جان داد . این بود نتیجه­ی دوستی با خرس که به « دوستی خاله خرسه » معروف است .  

                                                       داستان‌های مثنوی ، دفتر دوم صفحه 85

 

تاتوانی می گریز از یار بد                              یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند                         یاربد بر جان و بر ایمان زند

 نظر دهید »

معراج جان

05 اسفند 1391 توسط طیبی

گرگ به لباس ميش درآمده ؛

چه قبيح است و زشت و ناپسند ؛ وقتي همچون بادهاي دوره‌گرد ، تخم نفاق و كينه را بر مزارع دل‌هاي مردمان مي‌پراكنيم ، كه محصولش هم جز تفرقه چيز ديگري نيست ! چه قبيح است و زشت و ناپسند ؛ وقتي زاغي سياه مي‌شويم جار زن بر سر هر كوي و برزن كه با سنگ و تير و كمان كودكان شهر برانند ما را… .

چرا كبوتري سپيد دل نباشيم كه پيك خبرهاي خوب است و قاصد پيام‌هاي صلح و دوستي كه در هر بام و پنجره آشيان دارد و در رواق هر امامزاده‌اي ، حق آب و گل … !

چرا نسيم سحرگاهي نباشيم كه وقتي از ني‌لبك حنجره­ی كسي مي‌گذرد ، نغمات دلپذير و آوازهاي دل‌انگيز يكرنگي و محبّت را به گوش جان‌ها برسانيم … ! مگر نه اينكه نمّام ، گرگي است به لباس ميش درآمده كه اعتماد به لبخند دروغينش ، بهايي جز دريده شدن و نابودي ندارد …! و مگر نگفته‌اند بدترين مردم كسي است كه از برادران سعايت كند و احسان و خوبي را از ياد ببرد … ! مگر نه اينكه نمّامي و سعايت عاقبتي جز عذاب قبر ندارد … ! پس چرا موريانه‌هايي باشيم كه به تدريج پايه‌هاي پل ارتباطي ميان ديگران را بجويم و ريشه‌هاي اعتماد و صداقت را سست كنيم و آن‌گاه كه ميان ديگران ديوارهاي بدبيني و بي‌مهري كشيديم ، آنها را در تنهايي تلخ رها كنيم و طمع بورزيم براي طعمه‌اي ديگر!

پس يادمان باشد اين اصل جاودان را كه : (وَ لا تُطِعْ كُلّ حَلاّفٍ مَهينٍ * هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَميمٍ ) ؛ « و از هر قسم خورنده­ی فرومايه‌اي ، فرمان مبر كه عيب‌جوست و براي خبرچيني گام بر مي‌دارد»… و از ياد نبريم كه وقتي دل جلاي الهي بيابد و انحرافات نفساني از آن زدوده شود ، برّندگي زبان هم نرم مي‌شود و سخن به جاي آنكه علف‌هاي هرزه­ی كينه و دو به هم زني را بچيند ، همچون گل‌هاي سپيد بهاري بر دل‌ها مي‌نشيند كه چين و چروك‌هاي  سخن ، انعكاس اعوجاج و تيرگي قلب است؛ زيرا از آينه­ی دل صاف و سليم ، جز كلام مهر و صفا ، چيز ديگري متجلّي نمي‌شود… .

 نظر دهید »

بازرگان موفق

01 اسفند 1391 توسط طیبی

 

روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغاز‌اش در غیاب او آتش گرفته است و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده‌اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است . فکر می‌کنید آن مرد چه کرد ؟ خدا را مقصر شمرد و ملایمت کرد و یا اشک ریخت ؟

او با لبخندی بر لبان و نوری بر دید‌گان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خدایا می‌خواهی که اکنون چه   کنم ؟

مرد تاجر پس از نابودی کسب  پررونق خود ، تابلویی بر ویرانه‌های خانه و مغازه‌اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه‌ام سوخت اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد و دوباره مسافرت را برای کسب درآمد شروع خواهم کرد .

 1 نظر

دوبیتی‌ای در مورد سخنان اخیر رهبری

01 اسفند 1391 توسط طیبی

میلاد باسعادت امام حسن عسکری (علیه السّلام) بر تمام شیعیان جهان مبارک باد .

**********************

ای غصّه­هایت قاتلم ، هر شب دعایت می­کنم

داغت نبینم جان من ، جان را فدایت می­کنم

 

باید بلرزد قلبشان ، وقتی شنیدند این سران

گفتی که من « فعلاً » فقط دارم « نصیحت » می­کنم

 

من با تو تنها ای علی ، عهد اخوّت بسته­ام

محض گُلِ روی شما ، دارم رعایت می­کنم

 

 نظر دهید »

صافی غیبت

29 بهمن 1391 توسط طیبی

 

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت : گوش کن ! می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم .

دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت … . همسایه حرف او را قطع کرد و گفت : قبل از اینکه تعریف کنی ، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه ؟ گفت : کدام سه صافی ؟

-         اول از میان صافی واقعیت . آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد ؟

-         خیر ، من فقط آن را شنیده‌ام . شخصی آن را برایم تعریف کرده است .

-         سری تکان داد و گفت : پس حتماً آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای . مسلماً چیزی که می‌خواهی تعریف کنی ، حتی اگر واقیعت نداشته باشد ، باعث خوشحالی‌ام می‌شود .

-         دوست عزیز ، فکر نکنم تو را خوشحال کند .

-         بسیار خوب ، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند ، حتماً از صافی سوم ، یعنی « فایده » رد شده است . آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی ، برایم مفید است و به دردم می‌خورد ؟   گفت : نه ، به هیچ وجه !

همسایه گفت : پس اگر این حرف ، نه « واقعیت » دارد ، نه « خوشحال کننده » است ونه « مفید » آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی . همچنین سعی کن وقتت را به کارها و سخنان بیهوده نگذرانی تا ذهنت مشغول کارهای بیهوده شود که حاصل آن ، همین سخنان بی‌فایده توست . 

 2 نظر

چهار شمع

26 بهمن 1391 توسط طیبی

 

چهار شمع به آرامی می­سوختند و با یکدیگر زندگی می­کردند .

محیط به قدری آرام بود که گفتگوی شمع­ها شنیده می­شد .

اوّلین شمع می­گفت : من « دوستی » هستم ؛ امّا هیچ­کس نمی­تواند مرا شعله­ور نگاه دارد و من ناگزیر خاموش خواهم شد .

شمع دوستی کم نورتر و کم نورتر شد و خاموش گشت .

شمع دوّم می­گفت : من « ایمان » هستم ؛ امّا اغلب سست می­گردم و خیلی پایدار نیستم .

در همین هنگام نسیمی آرام وزیدن گرفت و او را خاموش کرد .

شمع سوّم با اندوه شروع به صحبت کرد : من « عشق » هستم ولی قدرت آن را ندارم که روشن بمانم . مردم مرا کنار می­گذارند و اهمیت مرا درک نمی­کنند . آنها حتی فراموش می­کنند که به نزدیکان خود عشق بورزند !

و بی­درنگ از سوختن باز ایستاد .

در همین لحظه کودکی وارد اتاق شد . چشمش به شمع­های خاموش افتاد و گفت : شما چرا نمی­سوزید ؟ مگر قرار نبود تا انتها روشن بمانید .

و ناگهان به گریه افتاد .

با گریه­ی کودک ، شمع چهارم شروع به صحبت کرد و گفت : نگران نباش ! تا زمانی که شعله­ی من خاموش نگردد ، شمع­های دیگر را روشن خواهم کرد .

من « امید » هستم .

کودک با چشم­هایی که از شادی می­درخشیدند ، شمع امید را در دست گرفت و     « دوستی » ، « ایمان » و « عشق » را شعله­ور ساخت .  

شمع « امید » زندگی شما ، هرگز خاموش نگردد

تا همیشه آکنده از

« دوستی ، ایمان و عشق »

باشید .

 

 1 نظر

10 درس طلایی از انیشتین

26 بهمن 1391 توسط طیبی

 

1. كنجكاوی را دنبال كنید :

“من هیچ استعداد خاصی ندارم . فقط عاشق كنجكاوی هستم”

چگونه كنجكاوی خودتان را تحریك می كنید ؟

من كنجكاو هستم ، مثلاً برای پیدا كردن علّت اینكه چگونه یك شخص موفّق است و شخص دیگری شكست می خورد .

به همین دلیل است كه من سال­ها وقت صرف مطالعه­ی موفّقیت كرده­ام .

شما بیشتر در چه مورد كنجكاو هستید ؟

پیگیری كنجكاوی شما رازی است برای رسیدن به موفّقیت .

 

2. پشتكار گرانبها است :

“من هوش خوبی ندارم ، فقط روی مشكلات زمان زیادی می­گذارم”

تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی كه آن را برساند .

پس مانند تمبر پستی باشید و مسابقه­ای كه شروع كرده­اید را به پایان برسانید .

با پشتكار می­توانید بهتر به مقصد برسید .

 

3. تمركز بر حال :

“مردی كه بتواند در حالی كه غذا می خورد ، با ایمنی رانندگی كند ، از لذّت  غذا خوردن  آن­طور كه سزاوار آن هست ، بهره نمی­برد”

پدرم به من می­گفت نمی­توانی در یك زمان بر ۲  اسب سوار شوی .

من دوست داشتم بگویم تو می­توانی هر چیزی را انجام بدهی امّا نه همه چیز .

یاد بگیرید كه در حال باشید و تمام حواستان را بدهید به كاری كه در حال حاضر انجام می­دهید .

انرژی متمركز ، توان افراد است ، و این تفاوت پیروزی و شكست است .

 

ادامه »

 نظر دهید »

پندها و نکته

25 بهمن 1391 توسط طیبی

 

ظرفیت داشته باش !

 

کسی نزد عالمی رفت و از سختی­ها و مشکلات زندگیش گلایه کرد و از او چاره­ای خواست .

استاد به او گفت : یک مشت نمک را در یک لیوان آب حل کن ، سپس بخور . به دستور حکیم عمل کرد ؛ امّا نتوانست بیش از چند قطره از آن بنوشد .

آن حکیم دوباره به او گفت : همان مقدار نمک را در بشکه­ای پر از آب حل کن ، سپس یک لیوان از آن بنوش . این بار توانست به راحتی یک لیوان را بنوشد .

استاد پرسید : چطور بود ؟ گفت : قابل تحمل بود و خیلی راحت توانستم آن را بنوشم .

حکیم گفت : آن مقدار نمک ، سختی­های زندگی است که در هر دو ظرف یکسان ریخته شد .

سختی و رنج دنیا همیشه و برای همه وجود دارد و این ظرف وجود ماست که مزه­ی آن را تغییر می­دهد و هر چه ظرفیت ما بیشتر باشد ، تحمل رنج و اندوه آسان­تر می­شود .

 

                               ***************************************

 

 

خدایا مرا کنار نگذار !

 

 

 

 آهنگری بود که با وجود رنج­های متعدّد و بیماری­اش عمیقاً به خدا عشق می­ورزید . روزی یکی از   دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت ، از او پرسید : تو چگونه می­توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت  می‌کند ، دوست داشته باشی ؟

آهنگر سر به زیر ؟ آورد و گفت وقتی که می­خواهم وسیله­ای آهنی بسازم ، یک تکّه آهن را در کوره قرار می‌دهم . سپس آن را روی سندان می­گذارم و می­کوبم تا به شکل دلخواهم در آید . اگر به صورت دلخواهم  درآمد ، می‌دانم که وسیله­ی مفیدی خواهد بود ؛ اگرنه آن را کنار می­گذارم .

همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا ! مرا در کوره­های رنج قرار   ده ، امّا کنار نگذار !

 

نکته : لحظات اوقات فراغت ، فرصت بسیار مناسبی است تا با مطالعه­ی حکایات و داستان­ها به خداشناسی رسید .

 2 نظر

گزیده ای از سخنان رهبر انقلاب درخصوص موارد اخیر در کشور

24 بهمن 1391 توسط طیبی

رهبر انقلاب با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاکره از سوی امریکایی­ها :

سیاست خاورمیانه­ای امریکا دچار شکست شده و امریکایی­ها احتیاج دارند برگ برنده­ای رو کنند ؛ برگ برنده­ی آنها کشاندن ایران پای میز مذاکره است .

 

رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی :

مسئولین ، مصالح کشور را حفظ کنند و این بداخلاقی­هایی که دیده می­شود را کنار بگذارند . در آینده درباره این بداخلاقی­ها با مردم صحبت خواهم کرد .

 

رهبر انقلاب :

عده­ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاکره امریکا خوشحال می­شوند ؛ مذاکره مشکلی را حل نمی­کند . امروز اگر کسانی بخواهند سلطه امریکا را مجدّداً در کشور برقرار کنند ، گریبان انها را خواهد گرفت .

 

رهبر انقلاب :

من دیپلمات نیستم ؛ من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه می­گویم . شما (امریکایی­ها) اسلحه را مقابل ایران می­گیرید و می­خواهید مذاکره کنید ؛ ملّت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد .

 

رهبر انقلاب در جلسه درس خارج فقه با تقدیر از ملّت ایران برای خلق حماسه 22 بهمن ، افزودند :

هنر بزرگ این است که در ایران ، مردم خود صاحبان انقلاب و کشور هستند و کار برگزاری جشن انقلاب بر دوش خودشان است .

 نظر دهید »

گزيده بيانات ويژه دهه فجر انقلاب اسلامی

19 بهمن 1391 توسط طیبی

«بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني(ره):»

 

 *پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به مملكت نرسد .

 

*اين اعجاز بزرگ قرن و اين پيروزي بي نظير و اين جمهوري اسلامي محتاج به حفظ و نگهداري است .

 

*انقلاب اصيل ما جلوه اي از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است .

*رمز پيروزي شما ايمان و وحدت كلمه بود .

*پيروزي انقلاب مرهون فداكاريهاي دلاورانه ملت ، خصوصاً شهيدان است .

*انقلاب ما متكي به معنويات و خداست .

*چشم دنيا به انقلاب ما معطوف است .

*اين نعمت بزرگ الهي ( انقلاب اسلامي ) را ارزان از دست ندهيد .

*نهضت ايران ، نهضتي بود كه خداي تبارك و تعالي در آن نقش داشت .

*22 بهمن بهمن در طول زندگي و براي نسلهاي آينده بايد سرمشق همه قرارگيرد .

 

  

«رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت‌آيت‌الله العظمي خامنه‌اي(مدظله‌العالي):»

 

*در انقلاب ما بايد مكتب ، قرآن ، اسلام، وحدت و امامت حفظ شود .

*دهه فجر مقطع رهايي ملت ايران است .

*زنده نگه داشتن ياد شهداي انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است .

*انقلاب اسلامي با اتكاء به قدرت مردم ، آسيب ناپذير است .

*اين انقلاب ، بي نام خميني (ره ) در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست .

*وحدت ، كليد موفقيت و رمز پيروزي انقلاب ما بوده است .

*حفظ حيثيت و آبروي انقلاب اسلامي و نظام ، امروز بر همه واجب است .

*22 بهمن  براي ما روز بازيابي خاطره انقلاب است .

*دهه فجر ، دهه تجديد قواي نيروهاي انقلابي و تجديد ميثاق ملت با انقلاب است .

* ما ميراث بزرگ امام خميني (ره ) و همه ارزشها و اصول آن را حفظ خواهيم كرد .

 

 

 

 

 3 نظر

اماما ...

19 بهمن 1391 توسط طیبی

آمدى، تا روزهايمان رنگ سربلندى بگيرد و دست‏هاى‏مان بوى لبخندهاى آشتى.
آمدى، تا پشت آن همه شب‏هاى طولانى، طعم روز را فراموش نكنيم و به زيارت آفتاب برويم.
آمدى، تا پيروزى، فانوس شب‏هاى بى‏چراغى ما باشد و لبخند، عطر خوش آزادى‏مان.
تو كه آمدى، زمستان در برف‏هاى ناتمامش آب شد و بهار، در سينه‏هاى ما شكوفه زد.
تو آمدى، تا طنين حقيقت، از برج‏هاى سر به فلك كشيده تاريخ، به گوش برسد.
تو آمدى، تا «جاء الحق و زهق الباطل»، دوباره ترجمه شود.
تو آمدى، تا هيبت كاغذى سر سپردگان طاغوت، در جهنمى از آتش، خاكستر شود.
تو آمدى و بهشت زهرا، در سرخى خون‏هاى به ناحق ريخته شده، دوباره تپيد.
تو آمدى و با آمدنت، فرودگاه مهرآباد، آبادانى ايران را با بال‏هاى كبوترهاى سپيد نامه‏رسان، به همه جاى جهان، مخابره كرد.
تو آمدى و نفس‏هاى مسيحايى‏ات، كالبدهاى مرده را حياتى دوباره بخشيد.
 نظر دهید »

رحلت آیت الله مجتهدی ، اولین امام جمعه شهرستان بهبهان

08 بهمن 1391 توسط طیبی

 

إذَا مَاتَ العَالِم ثُلِّمَ فِی الاِسلَام ثُلمَةَ لَا یَسُدُّهَا  شَیء

ضایعه­ی بزرگ فقدان عالم ربّانی حضرت آیت الله مجتهدی(اوّلین امام جمعه شهرستان بهبهان) که مصداق « قَد اَخلَصَ لِلَّهِ فَاستَخلِصهُ » بودند را ، به عموم مردم عالم‌پرور و ولایت‌مدار شهرستان بهبهان ، تسلیت عرض می‌نماییم .

      کارکنان ، اساتید و طلاب مدرسه علمیه طوبی بهبهان  

 

 نظر دهید »

آداب ماه ربيع الاوّل

03 بهمن 1391 توسط طیبی

  

اين ماه همان­گونه كه از اسم آن پيداست بهار ماه­هاست ؛ به جهت اينكه آثار رحمت خداوند در آن هويداست . در اين ماه ذخاير بركات خداوند و نورهاى زيبايى او بر زمين فرود آمده است ؛ زيرا ميلاد رسول خدا (صل الله عليه و آله) در اين ماه است و مى­توان ادّعا كرد كه از اوّل آفرينش زمين ، رحمتى مانند آن بر زمين فرود نيامده است .
از آداب اين ماه است :

1. تمام ماه را در روز تولد پيامبر (صل الله عليه و آله) با تلاش­هاى نيكو و اطاعت­هاى گرانقدر و بزرگ ، بزرگ داشته و با پروردگار خود در مورد اين نعمت بزرگ مناجات نمايد.

2. دعا كردن در اوّل اين ماه با دعاهايى كه روايت شده است از مهم­ترين اعمال اين ماه مى­باشد.

3. روز هشتم ربيع الاوّل ، روز وفات امام حسن عسگرى (عليه السلام) مى­باشد. پس سزاوار است در اين روز اندوهگين باشد ، به خصوص با در نظر گرفتن اينكه صاحب مصيبت حضرت امام عصر(عج) مى­باشد؛ پس بايد آن امام (عليه السلام) را با هر زيارتى كه به ذهنش مى­رسد زيارت نموده و به امام زمان (عليه السلام) تسليت بگويد.

4. روز نهم ربيع الاوّل ، چنان­كه در روايت گرانقدرى آمده است ، روز نابودى دشمن خدا بوده و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد (صلّی الله عليه و آله) مى­باشد . سزاوار است كه دوستان آل محمد (صلّی الله عليه و آله) شادى خود را در اين روز ، به خاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند .

5. روز دهم ربيع الاوّل ، روز ازدواج پيامبر (صلّی الله عليه و آله) با حضرت خديجه (عليهاالسلام) مى­باشد و بر شيعيان لازم است كه به خاطر تأثير اين ازدواج مبارك و فرخنده ، در خوبى­ها و سعادت­ها و انتشار نورهاى درخشان و پاك ، آن را بزرگ بدارند .

6. روز هفدهم ربيع الاوّل ، همان طور كه گفته شد روز ميلاد حضرت رسول (صلّی الله عليه و آله) است . از كارهاى مهمّ اين روز ، روزه داشتن اين روز ، به خاطر شكرگزارى و به جا آوردن دو ركعت نماز می­باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره حمد ، ده بار سوره قدر و ده بار سوره اخلاص مى­خواند . سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى را كه روايت شده است را مى­خواند .

7. از كارهاى مهم در روز ميلاد پيامبر (صلّی الله عليه و آله) ، رعايت آداب عيد و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است ، تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند .

8. از مهم­ترين اعمال مهمّ اين روز به پايان رساندن روز خود با سلام به حاميان و نگهبانان آن روز و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرّع نمودن ، مى­باشد.

 نظر دهید »

جایگاه خانواده در اسلام

03 بهمن 1391 توسط طیبی

خانواده در اسلام کانون عبودیت پروردگار است و اسلام اساس خانواده را بر مودت و رحمت می داند و بر حفظ و تشکیل آن تأکید زیادی دارد . مثلاً در آیه 32 سوره مبارکه نور در مورد اهمیت تشکیل خانواده می فرماید « و انکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم إن یکونوا فقراءَ یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم »

در محیط خانواده ؛فرزند نیاز تکوینی و مستقیم خود را به پدر و مادر تأمین می کند و زن و شوهر نیاز جنسی و عاطفی خود را به وسیله یکدیگر برطرف می کنند .

اسلام برای خانواده از ابتدای تشکیل آن برنامه ویژه­ای دارد .نحوه معاشرت اعضای خانواده ؛ روابط والدین و فرزندان هریک دستورات خاصی دارد .

از دید اسلام اساس زندگی خانوادگی بر محبت و عشق بنا شده است . خدواند در قرآن در آیه 21 سوره مبارکه روم می فرماید:

«  و من ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون »

و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا درکنار آنان آرامش یابید ؛ و میانتان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند .

هدف خداوند از بیان آیه این است که میان دو همسر مودت و مهر و محبت برقرار باشد و در کنار هم احساس آرامش کنند . بنابراین اصل در زندگی خانوادگی وجود فضایی آرام و محبت آمیز است . زن و شوهر باید سعی کنند که در محیط خانواده ؛ میان اعضاء آرامش به وجود آید و روز به روز ، عواطف و محبتشان به هم بیشتر شود .

 

 

الگوهای خانواده در قرآن

 

اسلام در روش تربیتی خود ، انسانها را به الگوها و نمونه هایی برتر توجه می دهد . در واقع تأثیر الگوها در ساخته شدن فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست و هر خانوداه­ای که می تواند برای ایجاد آرامش و موفقیت در زندگی به این الگوها و نمونه ها توجه ویژه داشته باشد . که یک نمونه از خانواده ای برتر در قرآن خاندان حضرت ابراهیم (ع) است .

خداوند در آیه33و 34 سوره مبارکه آل عمران به برگزیده بودن این خاندان اشاره فرموده است.   

« انّ الله اصطفی آدم و نوحا و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین * ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم »    

خداوند آدم ابوالبشر و نوح آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد . خاندان و دودمانی که برخی از برخی دیگر نشأت گرفته و با هم دارای پیوند و ارتباط بودند و خداوند شنوای دانا است .

ادامه »

 نظر دهید »

ثواب زیارت امام حسین (علیه السّلام)

19 دی 1391 توسط طیبی

 امام صادق (علیه السلام) می­فرماید :

هر کس دوست دارد روز قیامت ، بر سر سفره­های نور بنشیند ، باید از زائرین امام حسین (علیه السلام) باشد .         

(وسائل الشیعه ج1ص330)

 

**************************

 

مقام معظم رهبری:

ماجرای حسین ، نجات­­بخشی یک ملّت نبود ، نجات­بخشی یک امّت نبود ، نجات­بخشی یک تاریخ بود .

 

**************************

  

امام علی (علیه السلام) می­فرماید :

روزی به حضور رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) رفتم . پس از صرف غذا ، آن حضرت وضو گرفت و رو به قبله نشست و به دعا و راز و نیاز پرداخت . سپس درحالی که اشک بسیار از چشمانش سرازیر بود به زمین افتاد ؛ امام حسین (علیه السلام) بر دوش آن حضرت جهید و گریه کرد . پیامبر (صلّی الله علیه وآله) به او فرمود : پدر و مادرم به فدایت ، چرا گریه می­کنی ؟ امام حسین (علیه‌السّلام) عرض کرد : ای پدر ، امروز تو را به گو نه­ای محزون و گریان دیدم که هرگز تو را چنین ندیده بودم . پیامبر (صلّی الله علیه وآله) فرمود : پسرم ، امروز از ملاقات شما بسیار شادمان شدم که هرگز چنین شاد نشده بودم ، حبیبم جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که شما کشته می­شوید ، و محلّ قتل شما دور از همدیگر است ، از این رو محزون شدم و دعا کردم و از خدا برای شما تقاضای خیر نمودم .

 

                                           (سوگنامه –اشتهاردی ص11)

 1 نظر

آثار محبت اهل بیت

18 دی 1391 توسط طیبی

 

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:

 

احسن الحسنات حبنّا و اسوا السیئات بغضنا

 

بهترین نیکی­ها حبّ ما ، و بدترین بدی­ها بغض ما اهل بیت است .

                                                   

                            (غرور الحکم ج 1ص211)

 

********************************

تا ابد بوی محبّت به مشامش نرسد          

                               

هر که خاک در میخانه ز رخساره نرفت

 

*********************************

 

# مقا م معظم رهبری می­فرمایند :

 

زندگی ائمه (علیهمم السلام) را ما باید به عنوان درس و اسوه فرا بگیریم . نه فقط به عنوان خاطره­های شکوهمند و ارزنده است.                                   

                                                                          

                                   (کلمات قصار ، پایگاه شهید آوینی )

 

*********************************

 

# عارف بالله میرزا اسماعیل دولابی :

 

 

در دوران رضا خان به خاطر برگزار کردن مجلس روضه ، مرا بازداشت کردند و به زندان بردند . در زندان یکی از اعیان هم بازداشت بود . علّت بازداشت او هم این بود که به تذکّر سرهنگی که به او و خانمش گفته بود در خیابان قدم نزنند و به پیاده رو بروند ، بی­اعتنایی کرده بود و او هم دستور داده بود که بازداشتش کنند .دیدم خیلی ناراحت است .اصلاً قاطی بقیه­ی زندانی­ها نمی‌شد و تمام مدّت روی پا ایستاده بود و به خود می‌پیچید و می‌گفت اگر اجازه می‌دادند یک تلفن بزنم کاری می‌کردم که بلافاصله مرا آزاد کنند و آن سرهنگ را به زندان بیندازند . آن شخص به ناچار شب را در زندان به سر برد ؛ ولی اوّل صبح که توانست به بیرون از زندان خبر برساند ، دستور آزادیش صادر شد و آزادش کردند . دنیا هم زندان است .کسی که اهل دنیا نباشد ، خیلی داخل اهل دنیا نمی‌شود . دوست اهل بیت گر چه در دنیاست ؛ ولی با اهل دنیا خیلی قاطی نمی‌شود و در قیل و قال‌ها و کشمکش‌های آنها وارد نمی‌گردد .

                                    

                                               (مصباح الهدی-مهدی طیّب ج ا ، ص 135)   

 1 نظر

اربعین حسینی بر شما تسلیت باد .

13 دی 1391 توسط طیبی

   السّلام ای وادی کـرب بلا  

  السّلام ای سرزمین پر بلا
                                السّلام ای جلـوه­گاه ذوالمنن                          

        السّلام ای کشته­های بی­کفن



از پرهاى سوخته و خیمه­هاى خاکستر ، چهل روز مى­گذرد ؛ از شانه­هاى بى­ تکیه­گاه و چشم­هاى به خون نشسته ، از لحظاتى که سیلى مى­وزید و صحرا در عطشى طولانى ، ثانیه­هایش را به مرگ مى­بخشید .

حالا چهل روز است که مرثیه­هامان را در کوچه­هاى داغ ، مکرّر مى­کنیم .

چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه­هاى آسمان مى­گرییم .

« اى چرخ ! غافلى که چه بیداد کرده­اى» .

از شام تا کربلا ، از کربلا تا شام ، حکایت سرهاى جسور شماست که شمشیرها را به خاک افکند .

من از روایت خونابه و خنجر مى­آیم ؛ از شعله­هاى به دامن نشسته و فریادهاى بى­یاورى .

امروز ، اربعین خورشید است . نگاه کن چگونه پرندگان ، بر شاخه­هاى درختان روضه مى­خوانند ؛ چگونه ابرها ، فشرده فراقى عظیم ، پهنه‌ی زمین را مى‌بارند !

رفته­اید و پس از شما ، جادّه­ها ، اسیر زمستانى همیشگى­اند . پرواز ناگهان شما آتشى است که هرگز فرو نمى­نشیند .

زخم عاشورا همیشه تازه است . پاییز را دیده­اى ، چگونه نوباوگان تابستان را به زمین مى­ریزد و سر و روى جهان را به زردى مى­نشاند ؟! اکنون دیرى است که پروانه­هاى هاشمى‌مان را شعله­هایى یزیدى ، بر تپّه­هاى خاکستر فرو ریخته­اند .

دیرى است که گیسوان کودکى رقیّه را بادهاى یغماگر ، با خویش برده‌اند .

زمین ، پاییزش را از یاد مى‌برد ، امّا زخم عمیق عاشورا را هرگز .

سال‌ها مى‌گذرد و ما همچنان سوگ کبوترانى آزاده را بر سینه مى‌کوبیم .

وقتى به مدینه النّبى رسیدیم ، مبادا کسى جلوى قافله‌ی اسراى کربلا ، گوسفندى را سر ببرد ! این کاروان ، از سفر چهل روزه با سرهاى بریده بر بالاى نى مى‌آید.

نگذار هیچ لاله‌اى را در رثاى شهدایمان پرپر کنند ! سراسر خاک کربلا ، پر بود از گلبرگ­هاى خونین و پاره­اى که از هر سو مرا صدا مى‌زدند : « أخَىَّ اخىَّ » .

اجازه نده کسى بر سر و رویش خاک بریزد ؛ هنوز باد ، گرد و خاک کوچه­هاى کوفه و شام را از سر و روى زنان و کودکان عزادار نبرده است . این صورت‌هاى کبود و دست‌هاى سوخته ، نیازى به گلاب‌افشانى ندارند ؛ هنوز اربعین گل‌هایى که با تشنه کامى بر خاک و خون افتادند ، نگذشته است . بگو پاى برهنه به استقبالمان نیایند ؛ این کاروان پر است از کودکانى که پاى پُرآبله دارند . سفارش کن شهر را شلوغ نکنند و دور و برمان را نگیرند ، ما از ازدحام نگاه‌هاى نامحرم و بیگانه بازگشته‌ایم .

بگذار آسوده‌ات کنم بشیر !

دل زینب (علیهاالسّلام) براى خلوت مزار جدّش پر مى­کشد تا به دور از چشم خونبار رباب و سکینه و سجّاد (علیه‌السّلام) و این کاروان داغدار ، پیراهن کهنه و خونین حسین (علیه السّلام) را بر سر و روى خویش بنهد و گریه­هاى فروخورده‌ی چهل روزه­اش را یک سره رها سازد .

 

درسی که اربعین به ما می‌دهد ، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره‌ی شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است .

  

 1 نظر

توصیه های مفید برای کنترل اضطراب امتحان

04 دی 1391 توسط طیبی

1.        برای امتحان ، خوب آماده شوید .

2.       در صورت امکان حین مرور کردن مطالب ، از خودتان امتحان بگیرید .

3.       یک سبک زندگی سالم داشته باشید : به حدّ کافی بخوابید ، خوب تغذیه کنید ، ورزش کنید و به اندازه­ی قابل قبولی تعامل اجتماعی داشته باشید .

4.       حین شرکت در امتحان به طور مثبت فکر کنید ، مثل « من می­توانم در این امتحان خوب عمل    کنم » .

5.       اگر فکر می­کنید که خیلی زیاد نگران هستید و خودتان را با همسالانتان مقایسه می­کنید یا به اظهارنظرهای دیگران در مورد عملکردتان در امتحان فکر می­کنید ، سعی می­کنید فکر خود را متوقّف کنید .

6.       شب قبل از امتحان ، پیش از اینکه به رختخواب بروید ، مطمئن شوید هر چیزی را که نیاز خواهید داشت ، آماده کرده­اید .

7.       به موقع به جلسه­ی امتحان بروید ، نه خیلی زود و نه خیلی دیر .

8.      از همکلاسی­هایی که اضطراب ایجاد می­کنند و سکون و ثبات شما را به هم می­زنند ، پرهیز نمایید .

9.       در مورد سؤالات امتحانی ، قبل از شرکت در امتحان با سایر دانش­پژوهشان صحبت نکنید .

10.      در اتاق امتحان ، جایی بنشینید که تا حدّ ممکن کمتر حواستان پرت می­شود .

ادامه »

 نظر دهید »

آمادگی برای امتحانات موفّق

03 دی 1391 توسط طیبی

§         همواره به خاطر داشته باشید « یاد خدا آرام‌بخش دل­هاست » پس به خدا توکّل نمایید .

§         تلاش نمایید به موضوع درسی تسلّط پیدا کرده و آمادگی کامل داشته باشید .

§         پس از یک ساعت مطالعه ، حدود 15 دقیقه استراحت نمایید .

§         وقت خود را به گونه­ای تنظیم نمایید که حدّاقل نیم ساعت قبل از امتحان در محلّ حاضر باشید .

§         به خودتان تلقین مثبت کنید که از عهده­ی امتحان و پاسخ به سؤالات برمی‌آیید .

§         در ایّام امتحانات ، تلاش نمایید از مواجهه به مسائل و موقعیّت­های تنش­زا اجتناب کنید .

§         بعد از انجام یک امتحان موفّق ، برای خود پاداش در نظر بگیرید و از تلاش خود قدردانی نمایید .

§         به خاطر داشته باشید که اضطراب بیش از حد ، در اندیشه رسوب پیدا کرده ، رفتار ، شناخت ، عاطفه و حتّی شرایط جسمانی فرد را مختل می­سازد و این همان بُعد منفی اضطراب است که فرد از رویارویی درست با مشکلات و موفّقیّت­های جدید باز می­دارد .

 نظر دهید »

سایه‌ی افزایش سنّ ازدواج بر نشاط اجتماعی

30 آذر 1391 توسط طیبی

 

باشگاه خبرنگاران : یک جامعه­شناس گفت : افزایش سنّ ازدواج یکی از پدیده‌های نوظهوری است که سلامت جامعه را به خطر می‌اندازد . قرائی مقدّم ، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس حوزه‌ی اجتماعی اظهار داشت : این ناهنجاری اگر نگوییم یک بحران ، به طور قطع یک دغدغه‌ی جدّی جامعه است که به ایجاد خلل در کارکرد اصولی و مثبت خانواده و سستی کانون و کیان آن می‌انجامد . نقش خانواده در رشد و توسعه‌ی جامعه ، بدیهی است و خلل در آن می‌تواند بهداشت روانی و عاطفی جامعه را متزلزل کند و جرایم اجتماعی و فسادهای اخلاقی را افزایش دهد . چنین جامعه­ای شادابی و نشاط لازم را ندارد و سطح خلّاقیّت‌ها و نوآوری‌ها نیز در آن کاهش پیدا می‌کند . این آسیب‌شناس حوزه‌ی اجتماعی در ذکر اقدام‌های مؤثّر برای پیشگیری و بهبود چنین عارضه‌ای گفت : توجّه بیشتر خانواده به این امر و تشویق و تسهیل شرایط ازدواج جوانان و پایین‌آوردن سطح مطالبات و رفاه‌طلبی‌های افراطی ، عوامل بسیار مؤثّر در جلوگیری از افزایش سنّ ازدواج محسوب می‌شوند .

 

                                                        منبع : روزنامه افق خانواده

 نظر دهید »

سه ویژگی تربیت فرزند از زبان پیامبر اکرم (ص)

27 آذر 1391 توسط طیبی

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم )میفرمایند:

فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید ، محبّت پیامبرتان ، محبّت اهل بیت او و قرآن ، زیرا که حاملان قرآن در سایه­ی خدایند درآن روزی که هیچ سایه­ای جز سایه­ی خدا نیست و در کنار پیامبران و برگزیدگان او جای دارند .

کتاب شهاب قبس ، ص51

 1 نظر

دستمالی که با «پدر موشکی ایران» دفن شد

02 آذر 1391 توسط طیبی

 سال گشتِ شهید حسن طهرانی مقدم و همرزمانش، فاصله بسیار کمی با ایام «محرم» دارد. طی یک سالی که از شهادت این پارسای بی ادعا گذشته است، بسیار از عشق او به اهل بیت عصمت و طهارت(صلوات الله علیهم اجمعین) سخن رفته است. اما تصویری که مشاهده می کنید، سندی است کوچک  اما گرانسنگ از آن همه عشق و ارادت و ادب و ایمان به شهسواران آفرینش(صلوات الله علیهم اجمعین)

 در میان متعلقاتِ شخصی شهید «حاج حسن طهرانی مقدم»، پدر صنایع موشکی ایران و دانشمندِ کم نظیر علوم هوا و فضا، دستمال سیاه قرار داشت که ایشان تکه کاغذی را به آن  الصاق کرده و روی آن با دست خط خود مرقوم فرموده بود: «عنایت فرموده و این دستمال مشکی را در کفن بنده قرار دهید. حسن مقدم».

 این دستمال مطابق با وصیتِ حاج حسن در کنار پیکر سوخته و قطعه قطعه شده‌ی او به خاک سپرده شد.دختر شهید طهرانی مقدم، راز این دستمال مشکی را این گونه گشود: «این دستمال در کمد شخصی ایشان قرار داشت پارچه ای است که پدرم در ایام سوگواری امام حسین(ع) با آن اشک چشم های خود را پاک می کرد.»

                                                                                          از سایت مذهبی ها

 1 نظر

غفلت از چه ؟ عبرت از چه ؟

24 آبان 1391 توسط طیبی

 

هارون‌الرّشید به امام موسی کاظم (علیه السّلام) نامه نوشت مرا با سخن کوتاهی موعظه کن . امام (علیه السّلام) در پاسخ چنین نوشت : در هر آنچه می‌بینی ، حادثه‌ای نهفته است . 2

چنان که ذکر شد ، مطابق با جهان‌بینی الهی ، در و دیوار و زمین و آسمان و همه چیز با ما حرف می‌زند . به عبارت دیگر تمام پدیده‌ها ، ظاهری دارند و باطنی . سخنگویی ظواهر از بواطن ، می‌شود موعظه ؛ و شنیدن سخن پدیده‌ها ، با عبور از ظاهر و باطن ، می‌شود عبرت .

و عبرت‌گیری کار ماست ، کار دشوار اندیشه . و با این اندیشه و عبرت‌گیری است که موعظه کارگر و مؤثّر می‌شود . امّا اگر دنیا را دارای ظاهر و باطن ندانیم و یا از این ظواهر به دنبال باطنی نباشیم ، اهل غفلت خواهیم بود .

« یَعلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الحَیَاهِ الدُّنیَا وَ هُم عَنِ الاَخِرَهِ هُم غَافِلُونَ » . 3  

پس چنین رابطه و زنجیره‌ای وجود دارد :

آیات ـ اندیشه ـ عبرت .

آیات ـ عدم اندیشه ـ غفلت

کارِ دشوار و حلقه‌ی مفقوده ، همان حلقه‌ی وسطی است : اندیشه !

قرآن کریم می‌فرماید این چنین خداوند آیات خود را برای شما تبیین می‌کند شاید بیندیشید . « کَذَالِکَ یُبَیِّنُ اللهَ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرُونَ » . 4

و امام صادق (علیه السّلام) فرمود : بیشترین عبادت ابوذر که رحمت خدا بر او   باد ، اندیشیدن و عبرت‌گرفتن بود . 5

و احادیث فراوانی که عبادت ، به زیادی نماز و روزه نیست ، بلکه به تفکّر است ، و ساعتی تفکّر از هفت سال یا هفتاد سال بهتر است .

اگر قدری بیندیشیم ، مشمول دعای خیر امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) می‌شویم که فرمود : رحمت خدا بر آن انسانی باد که بیندیشد و عبرت گیرد ، و عبرت گیرد و بینا شود . 6

رحمت خدا که در حدیث فوق از آن یاد شده ، چیز عجیب و غریبی نیست . همان نتایج اندیشه و عبرت است که آن حضرت در حدیث دیگری فرمود : هر که زیاد عبرت   گیرد ، کمتر بلغزد . 7

و فرمود : عبرت گرفتن ، عصمت و مصونیّت (از گناه و خطا) به بار می‌آورد .

 

 

چه رحمتی بالاتر از این ! 8

 

ـــــــــــــــــــــــــــــ

 

2. بحارالانوار ، ج 71 ، ص 324

3. سوره روم / 7

4. سوره بقره / 219

5. الخصال ، ج 1 ، ص 42

6. غررالحکم ، 5206

7. همان ، 8056

8. همان ، 879

 

 1 نظر

پله پله تا ملاقات خدا

16 آبان 1391 توسط طیبی

تا ملاقات خدا راهی در پیش است که باید گام به گام و پله پله پیموده شود ، با پای عمل.

یادمان باشد که هنوز در پله‌ی اوّل هستیم .

 

حکایتی از دفتر ششم مثنوی مولانا :

 

حکایت آن شخص که در بغداد خواب دید که آنچه می‌طلبی به مصر وفا شود . آنجا گنجی است در فلان خانه . چون به مصر آمد کسی گفت : من خواب دیده‌ام که گنجی است به بغداد در فلان خانه « خانه‌ی همین شخص ! » آن شخص فهم کرد که آن گنج در مصر گفتن ، جهت آن بود که او را یقین کنند که در غیر خانه‌ی خود نمی‌باید جستن . ولیکن این گنج یقین ، جز در مصر حاصل نشود ! حکابت واقعی زیر هم ، نسخه‌ی امروز ماجراست :

کسی زیر بار سنگین مشکلات اقتصادی بود . این در و آن در می‌زد برای وام گرفتن . این مرکز قرض الحسنه ، آن بانک و … امّا موفّق نمی‌شد . از یک طرف هم همسرش اصرار می‌کرد که حوض قدیمی وسط حیات را خراب کن . و این مرد که دنبال وام و پول بود به سخن همسر خود گوش نکرد بالاخره ناچار شد آن خانه را بفروشد . کسی خانه را خرید و تصمیم گرفت حوض وسط حیات را خراب  کند . اوّلین کلنگی که زد ، صدای جرینگ جرینگ بلند شد ! خمره‌ی پر از سکّه‌های طلا ! بله ! از خود بطلبد هر آنچه خواهی که تویی ، و به قول حافظ :

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد

وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد

صاحب خانه خمره‌ی سکّه‌ها را با خوشحالی برداشت . امّا فکر نکرد که اگر بیشتر زمین را حفر کند به خمره‌ی بزرگ‌تری می‌رسد و اگر بیشتر و بیشتر حفر کند ، به چاه نفت می‌رسد .

حکایت ، حکایت زندگی خود ماست که برای رسیدن به ثروت یا علم یا معنویّت ، این در و آن در زده‌ایم و نتیجه نگرفته‌ایم . گرچه تجربه کرده‌ایم که تمام موفّقیّت‌ها از درون خودمان می‌جوشد ، امّا دریغ از یک کلنگ اندیشه ! و یا اگر کلنگی زده‌ایم به اوّلین دستاورد بسنده کرده‌ایم و به سرابی سیراب شده‌ایم . دریغ . دریغ . از این همه غفلت .

 

این تعبیر منسوب به امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) است که « تو گمان می‌کنی جرم و جسم کوچکی هستی ؟

 

در حالی که در درونت عالم بزرگی نهفته است » . 1

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1. الاربعین ، الشیخ الماحوزی ، ص 281

 

 

 1 نظر

حکمتی از نهج البلاغه

11 آبان 1391 توسط طیبی

حکمت 364 نهج البلاغه :

 

به جابر بن عبدالله انصاری فرمود : ای جابر برپایی دین و دنیا به چهار چیز است : بخشنده ای که به احسان خویش بخل نورزد ، و فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد .

 

 

 

 

 

بنابراین هرگاه عالم علمش را ضایع کند جاهل از یاد گرفتن ننگ دارد و هرگاه ثروتمند در انفاق و احسان بخل ورزد ، فقیر آخرتش را به دنیا می فروشد .

ای جابر ، کسی که از نعمت های الهی فراوان برخوردار است ، مراجعین نیازمند در بین مردم به او فراوانند . پس اگر کسی در آن نعمت ها برای خدا کار کند خداوند نعمت ها را برایش پایدار نگه دارد و آنکه آن نعمت ها را آن طور که واجب است به مصرف نرساند ، نعمت را از او می گیرد و نابود می کند .

 

 1 نظر

روش صحیح مطالعه درسی و تنظیم برنامه

07 آبان 1391 توسط طیبی

 روش صحیح مطالعه درسی

ـ مرحله پیش خوانی
ـ مرحله طرح سؤال
ـ مرحله خواندن
ـ مرحله به خود پس دادن
ـ مرحله آزمون

تنظیم برنامه

ـ مرحله مطالعه را به شکلی طراحی کنید که در مقابل حوادث غیرقابل پیش بینی انعطاف پذیر باشد .
ـ برای یک زمان محدود ، برنامه ریزی زیادی نداشته باشید .
ـ مطالعه مطالب پیچیده تر را در ساعاتی که کارایی بیشتری دارید ، انجام دهید .
ـ اوقات « غیر مولّد (کم انرژی) » خود را به کارهای آسان تر اختصاص دهید .
ـ مطالب بسیار مشابه را با هم مطالعه نکنید .
ـ در برنامه مطالعه یک روز ، دروس متفاوتی گنجانده شود .
ـ به خود استراحت بدهید ( برنامه یادگیری فاصله ای ، به نسبت یادگیری فشرده بازده کمتری دارد) .
ـ زمان مناسب مطالعه نباید طولانی باشد . یک ساعت بیشتر نباشد .
ـ هرگز مطالعه را به شب امتحان موکول نکنید .
ـ ضمن مطالعه فعّال باشید ، یادداشت برداری و خط کشیدن زیر مطالب مهم ،موجب افزایش تمرکزحواس می‌شود.
ـ پس از خاتمه کلاسها ، مواد آموزشی را مرور کنید و به رفع ابهام های آن بپردازید تا بازده یادگیری شما افزایش یابد .

 نظر دهید »

چند نکته برای شاد زیستن

11 مهر 1391 توسط طیبی

 

 

 

 

 

 

(شاد زی ای یار خوش سودای من)

 

 

 

 

1.   هرگز خودتان را در آخرین اولویت قرار ندهید .

 

2.   در کنار شکست‌ها از موفقیت‌هایی که کسب کرده‌اید نیز آگاهی داشته باشید .

 

 

3.   هر روز نعمت و آن‌چه را که خداوند سبحان در زندگی به شما ارزانی داشته مرور کنید .

 

4.   یادتان باشد صدایی که به شما می‌گویدنمی‌توانید همیشه دروغ است .

 

 

5.   قلب خود را به روی مشکلات زندگی آن‌چنان نبندید که از موهبت‌های آن غافل شوید .

 

6.   به جای افزایش نیازهای خود ، خواسته‌هایتان را کم کنید .

 

 

7.   به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید ، بزرگ یا کوچک ، خودتان را ببخشید .

 

 

 

 

 نظر دهید »

16 راه افزایش اعتماد به نفس

08 مهر 1391 توسط طیبی

 

هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید . همیشه سعی کنید فکرهای مثبت و والایی

داشته باشید . اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید ، چه طور انتظار دارید که دیگران فکر

کنند که شما اعتماد به نفس دارید .

 

1.        در مقابل آینه بایستید و از خودتان تعریف کنید .

هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید . سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید . این کار در کسب اعتماد به نفس بسیار مؤثّر است .

 

2.       در حال ، زندگی کنید .

اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید ، فردای شما هم تضمین خواهد شد . اگر عمر خود را در حسرت دیروز با نگرانی فردا سپری کنید ، لحظه ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می باشد .

 

3.      دست دادن خود را محکم تر کنید .

شُل و وارفته دست ندهید ، به خصوص اگر نظامی هستید . محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه .

 

4.        به موفقیّت های خود نگاهی بیندازید . 

از موفقیبت هایی که تاکنون داشته اید ، برای خود لیست تهیّه کرده و هر از چند گاهی ، نگاهی به آن بیندازید .

 

5.       به خودتان تبریک بگویید .

حتی از گفتن جمله هایی مانند شب بخیر و دوستت دام به خود امتناع نورزید . حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید .

 

6.       نه گفتن را یاد بگیرید .

بسیاری از افراد ، قدرت نه گفتن را ندارند و این مورد برای آنها مشکلاتی را ایجاد نموده است . اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می شود که میل ندارید ، آن را نپذیرید . با قاطعیّت اما با احترام بگویید : « نه » .

 

      اغلب اوقات در مورد یک موقعیّت با یک شخص دچار توهماتی می شویم که درست نیستند . اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آنرا رفع نکنید ، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر می گذارد .

 

 

7.      فکر کنید که اعتماد به نفس بی نظیری دارید .

هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید . همیشه سعی کنید فکرهای مثبت و والایی داشته باشید . اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید ، چه طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید .

 

8.      سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید .

کسی که اعتماد به نفس دارد ، گام های مستحکم بر می دارد و هدفمند راه می رود . قوی ، قدرتمند و پر انرژی باشید .

 

9.       سر خود را بالا نگه دارید .

این کار باعث می شود جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد . حجم ریه ها افزایش یابد و در واحد زمان ، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود . راه های هوایی از قبیل نای ، نایژه ها ، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفّس ، راحت تر شود ، میزان دید بیشتر شود ، به برازندگی ظاهری شخص کمک کند و از همه مهم تر ، اعتماد به نفس شخص را زیاد می کند .

 

10.      با ترس خود رو به رو شوید .

مطمئن باشید چیزی که از آن ترس دارید به آن بدی که شما فکر می کنید ، نیست . رو به رو شدن با آنچه شما از آن می ترسید ، باعث افزایش اعتماد به نفس می شود .

 

11.     صحبت کنید .

اغلب اوقات در مورد یک موقعیّت با یک شخص دچار توهماتی می شویم که درست نیستند . اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آنرا رفع نکنید ، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر می گذارد .

 

12.    مغلوب نشوید .

با یک تجربه ناموفّق مغلوب نشوید . به این فکر کنید که آیا هیچکس قبل از موفقیّت شکست نخورده است . تنها چیزی که احتیاج دارید یک راه متفاوت است .

 

13.   عذرتراشی نکنید .

شایع ترین بهانه ای که می تواند در برابر هر تعبیر مثبتی آورده شود ، این است که من ذاتاً این طور هستم (یعنی اعتماد به نفس ندارم) یا من این طور بزرگ شده ام .

 

14.     اجتماعی باشید .

در واقع خودباوری و اعتماد به نفس ریشه در ارتباط با دیگران دارد . این افراد می اموزند که در درون اجتماع ، برخی از افراد توانایی هایی بیشتر از آنها و برخی دیگر توانایی های کمتر آنها دارند .

به فعالیت هایی ملحق گردید که همواره در ارتباط با دیگران باشید مانند : باشگاه ، کلاس های ورزشی ، انجمن های دانشجویی و کلوپ های تفریحی . در این محیط ها همواره باید اجتماعی بوده و با مردم معاشرت کنید . پس از مدتی خواهید دید ارتباط با دیگران برایتان عادی و راحت   می شود . 

15.    از طرد شدن نترسید .

یکی از عامل های اصلی در اعتماد به نفس پایین ، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) است . آنچه را که فکر می کنید درست است انجام دهید . به یاد داشته باشید این انتظار اشتباهی است که بخواهیم همیشه مورد پذیرش و تأیید دیگران باشیم .

 

16.    نگرش مثبت داشته باشید .

سعی کنید به موفقیت ها و نکات قدرت خود فکر کنید . اعتماد به نفس پایین ، تردید و دودلی هنگامی رخ می دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می کنید . در عوض ، افکارتان را به شخصی که در حال گفت و گو با او هستید ، متمرکز کنید . به این ترتیب ، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم اینکه طرف مقابل از توّجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد .

 

 2 نظر

علل خشونت و پرخاشگری در کودکان (3)

10 تیر 1391 توسط طیبی

 

 

قبلاً شش مورد  از علل خشونت و پرخاشگری در کودکان  را توضیح دادیم : 1. الگوپذیری کودکان از والدین  ؛ 2. ناکامی کودکان پرخاشگر ؛ 3. اضطراب و پرخاشگری ؛ 4. پرخاشگری ، نشانه ای از تضادهای درونی ؛ 5. پرخاشگری ؛ بیماری ها ؛ مصرف دارو ؛ 6. پرخاشگری و افسردگی .

 اکنون مورد آخر را خدمتتان ارائه می کنیم : (باشد که مورد توجه مادران و پدران محترم قرار گیرد)

 

7-     خشونت و مدرسه :

گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت می شوند و این قربانی شدن باعث می شود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند . عواملی که به خشونت در مدرسه می انجامند ، عبارتند از :

ـ مورد تمسخر واقع شدن کودک توسط دانش آموزان دیگر ؛

ـ کتک خوردن کودک توسط دانش آموزان دیگر و عدم قدرت دفاع ؛

ـ فرار همیشگی کودک از مشاجرات و توسل به گریه ؛

ـ گم کردن اشیاء ، وسایل و پول توسط کودک ؛

ـ نامناسب بودن کودک از لحاظ ظاهری ، پارگی لباس و … ؛

ـ خجالتی بودن و سکوت مکرر در کلاس ؛

ـ افت تحصیلی ، افسردگی و ناراحت بودن ؛

این عوامل موجب می شود که کودک قربانی خشونت دیگران شود و خود او نیز عامل خشونت گردد و رفتارهای پرخاشگرانه از او سر بزند .

برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را بر اساس توضیحاتی که ارائه شد ، شناسایی کنیم و پرخاشگری را به صورت موردی و مصداقی برطرف نماییم :

1)      در مورد کودک پرخاشگری که الگوپذیری عامل این گونه رفتار او بوده ، باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را با آن الگو آموخت .

2)     اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد ، بایستی کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم .

3)    در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است ، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم . باید به او فرصت صحبت کردن بدهیم تا نگرانی خود را ابراز کند و تا حد امکان بایستی سعی کنیم در جهت رفع نگرانی ای که او را آزرده است ، قدم برداریم . ورزش کردن برای این کودکان بسیار مؤثر است و باعث تخلیه هیجانی می شود .

4)     در کشمکش های درونی بایستی کودک را از حالت دوگانگی خارج ساخت . کمک به کودکان در تصمیم گیری ، باعث می شود که بیاموزند چگونه به حالت های دوگانه درونی خود پایان  بخشند .

5)    در پاره ای از موارد ، کودک افسرده ، پرخاشگری شدیدی از خود نشان می دهد . در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی ای را از دست داده و چگونه می شود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم .

6)     در مورد پرخاشگری ، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتماً با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک مورد معاینه قرار گیرد .

7)    هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است ، بایستی با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا  برخورد کنند ؛ و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند بر اساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند .

8)    چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است ، بایستی کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام ، افراد دیگر را اذیت کند و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است ، بایستی راه های دیگری را برای کودک مطرح کنیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند .

به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موراد خاص به علل درونی مربوط می شود . والدین در درجه اول ، بایستی محرک های محیطی را که باعث تحریک خشم و ایجاد خشونت در فرزندشان می شود ، شناسایی و سپس برای رفع آن به کمک روانشناسان و متخصصان اقدام نمایند .

 

پی نوشت :

ر ک : ـ خانواده و دشواری های رفتاری کودکان ، علی قائمی ، نشر انجمن اولیاء و مربیان ، 1386 ـ شناخت و درمان اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان ، مصطفی شریعتی رودسری ، نشر عابد ، 1379

 

 

 نظر دهید »

علل خشونت و پرخاشگری در کودکان (2)

08 تیر 1391 توسط طیبی

 

قبلاً در مورد علل خشونت و پرخاشگری در کودکان دو مورد را توضیح دادیم : 1. الگوپذیری کودکان از والدین  و 2. ناکامی کودکان پرخاشگر . اکنون چهار مورد دیگر را خدمتتان ارائه می کنیم :

 

3-     اضطراب و پرخاشگری :

کودکان مضطرب نمی توانند کودکان آرامی باشند . آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز می دهند ؛ البته بلافاصله پشیمان می شوند و از والدین خود عذرخواهی می کنند . اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا پرخاش می کنی و عصبانی هستی ؛ خواهد گفت نمی‌دانم ؛ یا خواهد گفت دست خودم نیست .

پس چنانچه کودکی بلافاصله بعد از عصبانیت و پرخاشگری پشیمان شد و عذرخواهی کرد ، علت پرخاشگری او اضطراب است .

4-    پرخاشگری ، نشانه ای از تضادهای درونی :

گاهی کودکان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار می گیرند یا بهتر بگوییم ، گاهی بر سر دوراهی هایی گیر می کنند و نمی دانند کدام راه را انتخاب کنند ؛ این حالت آنها را دچار تعارض ، اضطراب و خشم می کند . برای مثال کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی می بیند تمام کودکان به مدرسه می روند ، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد ، دچار دوگانگی می شود . پس باید به کودکان خود کمک کنیم که در دو راهی های زندگی ، مدتی طولانی قرار نگیرند . آنها بایستی به سرعت و با دقت درست‌ترین کار را انجام دهند .

5-   پرخاشگری و افسردگی :

پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامت های دیگر همراه باشد ، می تواند نشانه‌ای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد .

6-    پرخاشگری ؛ بیماری ها ؛ مصرف دارو :

بعضی از بیماری ها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج‌خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را برمی انگیزند .

 

 

 نظر دهید »

مطالب کوتاه از میلاد ابالفضل العباس (ع)

05 تیر 1391 توسط طیبی

 

حضرت عباس (ع) ، نگهبان خیمه امام حسین (ع)

 

 

 

 

 

 

 

مرا از بچگی احساس دادند / مرا عادت به بوی یاس دادند

کلید قفل هایم را از اول / به دست حضرت عباس دادند

****************

شعبان شد و پیک عشق از راه آمد

عطر نفس بقیت الله آمد

با جلوه ی سجاد و اباالفضل و حسین

یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد

****************

ای عاشقان ای عاشقان عالم سراپا ناز شد

سیمرغ قاف عشق را هنگامه پرواز شد

زاسرار خلقت بهر ما افشا هزاران راز شد

کلک جهان آرای حق آماده اعجاز شد 

****************

هر چه داریم همه از کرَم عباس است

خلقت جنت حق لطف کم عباس است

نه فقط خلق زمین عبد و غلامش باشند

بخدا خیل ملائک حَشَم عباس است

****************

ای دست تو، دستگیر عالم

وی در رخ تو علی مجسم

مرآت حسین مظهر عشق

گل واژه ی ناب دفتر عشق

ای عبد خدانما، اباالفضل

دریاب دمی مرا ابا الفضل

****************

باید حسین دم بزند از فضائلت

وقتی حسینی است تمام خصائلت

تعبیرهای ما همه محدود و نارساست

در شرح بیکرانی اوصاف کاملت

****************

عباس

ای صبر و قرار بی قراران / امّید دل امیدواران

دانی که گر از عطش بمیرم / یک قطره ز دیگری نگیرم

ساغر نزنم ز دست هرکس / من دست تو می شناسم و بس

روزی من از خزانه ی توست / دل، سائل آستانه ی توست

امشب ز تو بار عام خواهم / دیدار تو و امام خواهم

****************

ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل العباس ، بر همه شما عاشقان ، مبارک باد .

 

 3 نظر

علل خشونت و پرخاشگری در کودکان (1)

05 تیر 1391 توسط طیبی

ادامه جلسه قبل : علل خشونت و پرخاشگری در کودکان (1) :

 

1-      الگوپذیری کودکان از والدین :

یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است . یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشته اند ، همانند آنان رفتار می کنند . چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند ، مسلماً فرزندان نیز پرخاشگر خواهند شد و این رفتار را از آنان می آموزند . از آنجا که کودکان با والدین همانندسازی می کنند ، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فراگرفته می شود و این فرایند کاملاً ناخودآگاه صورت می پذیرد .

نکته دیگر اینکه ؛ حتماً لازم نیست والدین با خود کودک پرخاشگری کرده باشند ؛ بلکه چنانچه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر باشد نیز ، این گونه رفتار را فرا می گیرد . بنابراین کودکان از طریق مشاهده رفتارهای والدین را می آموزند .

نکته مهم اینکه کودکان با چشمان خود می آموزند ؛ یعنی آنچه را مشاهده می کنند ، یاد می گیرند ؛ حتی اگر آن رفتار به طور مستقیم در مورد خود آنان صورت نگیرد .

 

2-    ناکامی کودکان پرخاشگر :

ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری می انجامد . وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود ، یکی از رفتارهایی که از او سر می زند پرخاشگری است .

….

 1 نظر

عیدتان مبارک

28 خرداد 1391 توسط طیبی

بعثت نه این سرور، سرور ولایت است / مبعث نه این چراغ، چراغ هدایت است

خورشید چون ز شرق حرا پرتو افکند / احمد نه این فروغ، فروغ رسالت است

***

آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود . محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا

و گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از لخته خونی

آفرید ، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه را

که نمی دانست بیاموخت . . .

******************** 

آفتاب

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کند

با اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

این چه دریائیست اعجازی حسابی می‌کند

چشم هر بیننده‌اش را نقره آبی می‌کند

خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است

این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است

کوه نور و صخره‌هایش خم شده در سجده‌اش

آشنا غار حرا با نغمه‌‌ی هر سجده‌اش

بوته‌های این بیابان گوئیا در سجده‌اش

می‌کند هم خاک و باد و آب و آذر سجده‌اش

کیست این جبریل دارد می به جامش می‌دهد

هم خدا، هم مکه، هم هستی، سلامش می‌دهد

نقش پیشانی او تک بیتی از دنیا غزل

رنگ چشمانش زند طعنه به شهد و بر عسل

ابروانش فارغ از هر گونه امثال و مثل

بر لبش طراحیِ حی علی خیر العمل

کینه‌های مانده در دل با اخوت ختم شد

تا که با دست محمّد این نبوّت ختم شد

عید مبعث آمد و دیده چراغانی شده

دیو جهل و نا امیدی سخت زندانی شده

عرش بنشسته به فرش و فصل مهمانی شده

روح ما با ذکر احمد روحِ روحانی شده

لحظه‌ی پرواز آمد بال‌ها را باز کن

شادیِ بعثت بدین پرپر زدن آغاز کن

 

 2 نظر

چگونه با کودکان پرخاشگر رفتار کنیم ؟

28 خرداد 1391 توسط طیبی

* اختلالات رفتاری کودکان [آمنه راشدی از افغانستان ، دانش پژوه مقطع کارشناسی رشته حقوق]

 

چگونه با کودکان پرخاشگر رفتار کنیم ؟

 

امروزه بسیاری از خانواده ها از خشونت و پرخاشگری فرزندان خود شکایت دارند .

پرخاشگری یک نوع رفتاری است که از خشم و عصبانیت ناشی می شود . این رفتار را می توان به دو گروه تقسیم بندی کرد :

1.     پرخاشگری خصمانه : رفتاری است که به منظور صدمه و آزار رساندن به دیگران ابراز می شود و هدف از آن صرفاً آزار رساندن است . برای مثال کودکی ، کودک دیگر را می زند .

2.     پرخاشگری وسیله ای : رفتاری است که فرد به وسیله آن خواستار به دست آوردن هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد . البته در این میان ممکن است لطمه ای نیز به کسی وارد شود .

 

ممکن است پرخاشگری ، جنبه انتقام گیری نیز داشته باشد . یعنی کودکی که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند ، اکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود می پردازد . در اینجا پرخاشگری وسیله ای است که کودک با توسل به آن می خواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد .

پرخاشگری ممکن است به یکی از این دو صورت باشد :

أ‌)       پرخاشگری درونی : چنانچه جهت پرخاشگری به طرف درون باشد ، کودک خشم خود را به درون خود می افکند و دچار خشم فرو خورده می شود . چنین عملی ممکن است به افسردگی کودک منجر شود . کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصبانی هستند .

ب‌)  پرخاشگری بیرونی : کودک ممکن است خشم خود را به صورت رفتارهایی از قبیل فریادکشیدن ، پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیا و …. بروز دهد .

 

جلسه بعد به علل خشونت و پرخاشگری در کودکان می پردازیم .

به امید دیدار !

 نظر دهید »

رمز موفقیت در امتحانات

18 خرداد 1391 توسط طیبی

رمز موفقیت در امتحانات

گام اول : خود را به جای معلم قرار دهید . سؤالات امتحانی را شما طرح نمایید . شما تصور کنید نه یک دانش آموز ، بلکه معلم هستید و موظفید شما سؤالات امتحانی را طرح نمایید . بدین ترتیب باید تعداد سؤالات ساده ، متوسط و مشکل از کتاب درسی انتخاب کنید . پاسخگویی دقیق به همین سؤالات تا حدود زیادی موفقیت شما را تضمین خواهد کرد . اگر بخواهید می توانید با همکاری دانش اموزان زرنگ کلاس نیز کار را برای خودتان بکنید . راه دیگر استفاده از نمونه سؤالات قبل و امتحانات ماهانه است .

گام دوم : مطالعه عمیق و دقیق موضوعات درسی و ایجاد ارتباط ذهنی بین انها با سایر دروس است .

شب امتحان :

گام اول : از مشاجرات خانوادگی ، رفت و امدهای فراوان ، حضور در مکان های شلوغ و پرسر و صدا ، دیدن یا شنیدن بیش از حد برنامه های رادیو و تلویزیونی و سایر عواملی که موجب اتلاف وقت ، تشویش خاطر و حواس پرتی می گردند ، پرهیز شود .

گام دوم : مطابق معمول هر شب (و حتی کمی زودتر) استراحت کنید تا روز بعد با شادابی و نشاط بیشتری در جلسه ی امتحان حضور یابید . سعی کنید شام مختصر و سبک میل کنید .

گام سوم : قبل از رفتن به بستر ، وسایل لازم و ضروری (کارت امتحانی ، خودکار آبی به تعداد لازم از یک جنس و …) را اماده سازید .

صبح امتحان :

گام اول : پس از بیداری و بجای آوردن نماز ، نخوابید و به مطالعه مطالب خارج از موضوع امتحانی (مثل روزنامه ها و مجلات و …) نپردازید و حتی برنامه های تلویزیونی را هم مشاهده نکنید .

گام دوم : در صورت داشتن نیاز به مطالعه درسی ، مروری سطحی به مطالب داشته باشید . سعی کیند با پیاده روی مختصر به بازسازی و سازماندهی مطالب و یادآوری آنها در ذهن مبادرت ورزید .

گام سوم : حتماً صبحانه ی مناسب و مغذی صرف کنید . بدون تغذیه مناسب ، مغز شما در انجام فعالیت های لازم (حل مسئله و یاداوری و …) دچار مشکل خواهد بود .

جلسه ی امتحان

گام اول : اگر امتحان در کللاس خودتان انجام می شود بهتر است در جای همیشگی خود بنشینید . (جای ثابت برای همه ی روزها در سالن) .

گام دوم : بر روی میز جای ثابتی را برای لوازم التحریر خود قرار دهید که دسترسی به آنها برای شما آسان تر باشد .

گام سوم : سعی کنید نگرانی و اضطراب بی مورد به خود راه ندهید . با اعتماد به نفس و آرامش کامل در صندلی خود قرار بگیرید . برای ایجاد آرامش سعی کنید حالت نشسته یا تکیه دادن راحتی برای خودتان انتخاب کنید .

گام چهارم : نفس عمیقی بکشید . لحظه ای نگه دارید و بعد به طور کامل و آرام بازدم کنید .

گام پنجم : سعی کیند هرگونه برداشت نابجا از امتحانات و حالت ناراحتی و انزجار و نفرت از دیگران را از خود دور کنید .

گام ششم : درصورتی که قبل از شروع امتحان ، دستورات و راهنمایی هایی از سوی معلم و یا ناظرین جلسه داده می شود ، را کاملاً گوش کنید .

گام هفتم : پس از اینکه سؤالات در اختیار شما قرار گرفت ، بلافاصله و باعجله شروع به نوشتن نکنید . ابتدا تمام سؤالات را یکبار سریع مرور کنید . ابتدا جواب سؤالات ساده را بنویسید و سپس به سؤالات مشکل بپردازید .

گام هشتم : برای رفع هرگونه خستگی خصوصاً در چشم ها ، دست ها ، گردن و یا شانه ها کافی است اندکی به استراحت بپردازید .

گام نهم : در نوشتن پاسخ ها با دقت عمل کنید و خود را به جای معلم بگذارید که می خواهد برگه امتحانی را تصحیح کند . غلط املایی و خط ناخوانا ، جملات ناقص از جمله عواملی است که باعث می شود معلم مطالب درج شده در برگ امتحانی شما را با دقت مطالعه نکند و شاید شما ، نمره ی کاملی هم نگیرید . سعی کنید با آرامش و دقت و با زیباترین خط خود و بدون خط خوردگی های مکرر جواب سؤالات را بنویسید .

گام دهم : همیشه یک سؤال ضعیف بهتر از هیچ است .

گام یازدهم : قبل از تحویل برگه امتحانی پاسخ های خود ، دومرتبه مرور کنید و اگر احیاناً نکاتی را فراموش کرده اید ، ان را کامل کنید و یا به سؤالاتی پاسخ غلط و مبهم داده اید ، آن را تصحیح کنید و یا توضیح بیشتر بدهید . پاسخ سؤالات را کامل بنویسید و خلاصه نکنید .

گام دوازدهم : سعی کنید عجله ای برای پاسخ دادن ورقه نداشته باشید و تا انجا که می توانید درباره سؤالات فکر نمایید .

گام سیزدهم : سؤالات را یک بار دیگر کنترل کنید که چیزی را جا نینداخته و یا سفید نگذاشته باشید و سپس برگه خود را تحویل دهید .

پس از امتحان :

گام اول : درصورتی که به سؤال های یک یا چند امتحان به نحوی که انتظار داشتید ، به خوبی پاسخ ندادید ، خاطر خود را پریشان نکنید بلکه سعی نمایید سایر امتحانات باقیمانده را به خوبی بگذرانید .

گام دوم : درصورت عدم موفقیت سعی کنید واقع بینانه به ارزیابی خود و عدم موفقیت بپردازید و کارهایی و راه هایی که باید انجام می شد را مرور کرده و از آنها درس بگیرید و در نظر اشته باشید که دنیا به اخر نرسیده است .

گام سوم : قبل از انداختن تقصیر به گردن دیگران (سخت بودن سؤالات ، کم بودن وقت و … ) به نقاط ضعف خود پی برده و در رفع مشکلات برآیید و در پی برنامه ریزی صحیح و عملی باشید . درصورت موفقیت در امتحان خود را تمجید و تشویق کنید و از شکست و کم گرفتن نمره ، ناامید نشوید و درصورت موفقیت ، راه قبلی را ادامه دهید .

 

توجه داشته باشید که بزرگان جهان مانند ادیسون و انیشتن در دوران مدرسه و تحصیل نمرات خوبی نمی گرفتند .

 

 

 

 2 نظر

شعری از آیت الله صافی گلپایگانی در وصف امام زمان (عج)

11 خرداد 1391 توسط طیبی

«یا ابا صالح المهدى ادرکنى»

یا امام العَصـر یا کـهفَ الاَمــان           یا جمـال الکَون یا قطبَ الزَّمــان

اى ز فیـضت مـا سِوالله بـرقـرار         وى طفیل هستی‌ات ‌کـون و مکان

اى سپـهر عـدل و مصباحِ یقیــن        وى جـابت قبــله‌ی کرّوبیــان

بنــده‌ی درگــاه تـو افـلاکیــان            ریزه‌خـوار خوانِ تو پیر و جوان

اى نگـهدارنــده‌ی دیــن خــدا             و پنـاه و مُنجـى مستـضعفان

صبر ما زین شام هجران شدتمام     رفت از کف طاقت و تاب و توان

الفـــراقُ الفــــراقُ الفــــراق            الامــــانُ الامــــانُ الامـــان

لا تدعنـا فى النـوائبـ الغیــاث            ادرکــ العبـد الضعـیف المستـهان

حجّتــ ‌اللّهـى و مصبـاحِ هـدى           ز امـر یـزدانى به عـالم حکمران

آنکه سربگذاشت بر خاکِ درت        خاک درگاهش بود رشک جنان

لاینـال الجـنة الّا من یکــون             شیعة المهـدى امـام انس و جان

من تورا تا جُسته‌ام حق جُسته‌ام   اى سـلیل خاتــم پیــغمبــران

هر که سر برتافت از درگــاه تو       گشـت محکـوم عذابـ  جـاودان

در جلال و قدر تو حیران عقول        در بیــان مـدح تـو الکن زبــان

یا امیـنَ الله عَجِّــل فى الظّهـور      وانْصُـرِ الاِسـلام بِالنّصـرِ العیــان

اوفِتاده دیـن و احکــام خــدا           شرح و تفسیرش به رأى جاهلان

در نظامات و هدایت ‌هاى شـرع     بابـ  تحـ ریف آمـده انـدر میان

ریشــه‌ی بیداد و نامـردى بزن        پُر ز انصاف و عدالت کن جهان

کاخ استکباریـان کن منــهدم          سرنـگون کـن رایت وهّابیــان

یا ولــىَّ الله «لطفى» را مخواه     بیش‌از این اندرفراقت خسته جان

 

 1 نظر

تعدادی از عکسهای امام راحل (ره)

07 خرداد 1391 توسط طیبی

سلام . تعدادی از عکسهای جالب امام رو می خواهم نشونتون بدم . مطمئنم که بعضی از اونها رو ندیدین !!!

امیدوارم که همه ما بتوانیم راه امام را ادامه دهیم . (ان شاء الله)

 6 نظر

وحی خداوند به حضرت موسی

04 خرداد 1391 توسط طیبی


خداوند به حضرت موسی وحی کرد :

ای موسی سفارش مرا درباره 4 چیز خوب به خاطر بسپار :

 

1. تا وقتی که گناهانت بخشیده نشده و مورد آمورزش قرار نگرفته ای ، به عیب دیگران نپرداز .

2. تا زمانی که گنجها و خزانه های من تمام نشده ، برای رزق و روزیت غمناک نباش .

3. تا موقعی که پادشاهی من از دست نرفته به جز من به دیگری امید نداشته باش .

4. تا هنگامی که مُرده شیطان را ندیده ای ، از مکرش ایمن و آسوده خاطر نباش .

 نظر دهید »

ابزارهای رسیدن به هدف

03 خرداد 1391 توسط طیبی

1.    ایمان به هدف : یعنی باوری استوار داشته باشیم که رسیدن به آن هدف ، خواسته حقیقی ماست و آن گاه است که نیروهای درونی ما به جنبش در می‌آید و ما را در آن مسیر یاری می کند .  

2.    امید : پیامبر اکرم (ص) : امید ، رحمتی است برای امّت من و اگر امیدواری نبود ، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ کارنده ای ، درختی نمی‌کاشت . (بحار ، ج 74 ، ص 173)

3.    همنشینی با مثبت اندیشان : امام علی (ع) : با آدم شرور همنشینی نکن که روان و طبیعت تو ، اوصاف او را می یابد بدون آنکه متوجّه شود . (حکمت 147)

4.    شکیبایی : رسیدن به اهداف بلند ، بدون صبوری ناممکن است و بر اثر صبر ، نوبت ظفر و پیروزی می رسد .

5.    مشاوره : پیامبر اعظم (ص) : پشتوانه ای مطمئن تر از مشاوره نیست . (نهج الفصاحه ، حکمت 637)

6.    تمرکز فکر : آن گاه که آدمی ، هدفی معیّن دارد و به درستی آن ایمان پیدا کرده است ، باید نیروی فکری خویش را بر آن تمرکز دهد و درباره آن نیک بیاندیشد . امام علی (ع) : با فکر ناپیدایی های امور آشکار می شود .   (غررالحکم ، ج 3 ، حدیث 4322)

7.    دعا : دعا ، وصل کردن قطره وجود خویشتن به دریای بی منتهای رحمت خداوند است .

8.    توکّل : توکّل بر خداوند ، مایه جان گرمی آدمی است و اعتماد به نیروی بی نهایت خداوند ، دلیری می آورد . خداوند حکیم به آدمی می فرماید : ای فرزند آدم ! اگر بنده ای به من پناه آورد ، هدایتش می کنم و اگر به من توکّل کند ، کفایتش می کنم و اگر به غیر من توکّل کند ، اسباب و وسایل آسمان ها و زمین را از او می برم (و از پناهم می رانمش) . 

 

                                               واحد مشاوره

 2 نظر

بانوی مهتاب

04 اردیبهشت 1391 توسط طیبی

بانوی مهتابی و می تابی تو بی بی

نیلوفـر آبــی مــردابی ، تــو بـی بی

قطحـــی مـــرد افتــــاده اینجـــا بیــن مـــــردم

شب هاست از غربت نمی خوابی ، تو بی بی

اینجـا مدینه شهر بی پیغمبری هاست

یک مرد با غیرت نمی یابی ، تو بی بی

بعد از سقیفه حیدرت را می کشیدند

بایـد که مولا را تو دریابی ، تو بی بی

شایــــــد کبـــــــود بازوانــــــت درد دارد

یا از غم حیدر تو بی تابی ، تو بی بی ؟

باریـــده بر قبــر عمویـــت ، نیمــه ی روز

بارانی از چشم ترت بی بی ، تو بی بی

امشب شب تا اوج با این آسمان است

تـو فاطمه ، بانوی مهتابـی ، تو بی بی

یا نه تـو سیب باغ فردوسی در اینجا

ساقی علی و کوثر نابی ، تو بی بی

در خاک پنهان نه ! مشو هفت آسمانم !

با آب مـی شویـد علـی ، آبی تو بی بی

زائر صدایــت می کنــد یا فاطمـه جان !

ما بین قبری یا که محرابی ، تو بی بی

بانـــوی آب و آیینـــه ، تندیــس ایثار

سربند پیشانی طلّابی ، تو بی بی

مهــدی غریـــب و زائـــر قبـــر غریبت

تو زائر مهدی و سردابی ، تو بی بی

خانم هاجر زرگوش (استاد) – شهریور 1384

 6 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مدرسه علمیه طوبی بهبهان

اَلَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَی لَهُم وَ حُسنُ مَئَابٍ
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • فصلنامه طوبی
  • فرهنگی
    • مشاوره
      • چگونگی رفتار با کودکان
    • عکس
    • شعرها و سروده ها
  • مطالب پژوهشی
    • دل نوشته
  • ویژگی های خانواده قرآنی
    • زن ، اشتغال و خانواده از دیدگاه اسلام
  • خبرها
  • لبخند
  • روایت
  • جلوه‌هایی از نور
  • پیام هفته
  • مناجات
  • آموزش
  • مسابقات
  • حکایات و داستان ها
  • چگونگی رفتار زنان با مردان و بالعکس
  • چکیده تحقیق پایانی
  • دینداری فاطمی
  • مناسبات
  • شهدا
  • پیامهای محرمی
  • پیامهای محرمی
  • نکته های شیرین زندگی
  • نکته های شیرین زندگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • خانه


مدرسه علمیه طوبی بهبهان

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس