تربیت و اقسام آن
تربیت عبارت از پرورش کودک در تمام نواحی وجود او ست . جهات وجودی یک کودک ، متعدّد است و بنابراین تربیت و پرورش برحسب این جهات مختلف خواهد بود :
1. پرورش بدنی : برای آن که کودک سالم و نیرومند باشد و بتواند درمقابل بیماری ها مقاومت نماید .
2. پرورش عقلی : تا سطح تفکّر و ادراک کودک بالا رفته و نسبت به اشیاء و امور دارای رأی صحیح و نظر عمیق و توانایی بر استدلال منطقی شود .
3. پرورش اخلاقی : تا کودک به فضایل آراسته شود و دارای اراده ی قوی گردد . وقتی افراد یک جامعه از نظر جسم وروح و عقل سالم باشند ، آن جامعه مترقّی و از انحراف مصون خواهند بود .
وظیفه ی تربیت این است که سلامتی روانی افراد را حفظ نموده و وجدان آن ها را برای آن که دارای احساس و شعور دقیق گردند ، تغذیه کنند و میان فرد و محیط هماهنگی و تناسب ایجاد نماید . همچنین تربیت ، می خواهد فرد را طوری پرورش دهد که بتواند خود را در اجتماع منسجم ساخته و در میان افراد جامعه ـ که خود نیز یکی از آن ها است ـ کامیاب گردد ؛ تا در پیشرفت جامعه سهیم بوده و نیرویی باشد که به ضمیمه ی نیروهای دیگر ، جامعه را به منتهای ترقّی و کمال برساند . ضرورت تربیت برای فرد ، کمتر از ضرورت غذا برای جسم نیست . همان طوری که حفظ و بقاء حیات انسان به غذا و خوراک بستگی دارد ، همین گونه تربیت نیز ضامن نوعی از حیات و زندگی است و زندگی بارور و سالمی را برای انسان فراهم می سازد . دوره ی کودکی می توان گفت طولانی ترین و بهترین دوره ی زندگانی بشر است ، عالی ترین فرصت برای بهره ور ساختن حیات و زندگی می باشد . کودک در این دوره به پدر ومادر خود متکی است ودوران اتّکا کودک به پدر ومادر طولانی است و لذا فرصت تربیت نیز طولانی خواهد بود و اگر از این فرصت به طور شایسته بهره برداری شود بهترین نتایج و ثمرات تربیتی به دست خواهد آمد . - عوامل تربیت : فرد در زندگانی تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار دارد که از گذشته در او اثر کرده و پیوسته این عوامل در او تأثیر می کند . تربیت می خواهد این عوامل را به مصلحت فرد متوجّه ساخته و یا احیاناً از آثار سوء آن بکاهد و آن ها عبارتند از : الف) خانه یا خانواده : تأثیر خانه و خانواده در فرد نامحدود است و می توان گفت که پایه های تربیتی فرد در خانه نهاده شده است چون محیط خانه با فضایی که ایجاد استقرار روانی در کودک می نماید و فرصتی که برای ارضاء تمایلات و جنبش ها و غرایض کودک فراهم می سازد همگی آن ها در طرز رشد او مؤثّر است . و همچنین خانه با ترتیب و نظم و زیبایی و نظافت و تصویرها و مناظری که در آن دیده می شود در شعور و وجدان کودک مؤثّر است . ب) مدرسه : نظر به این که تمام ملّت ها کوشش می کنند کودکان خود را درست تربیت نمایند و از زیان عوامل پیش بینی نشده و همچنین از آثار غائله و بازده ی سوء محیط بد خانوادگی بکاهند مدرسه را تأسیس کردند تا یک محیط تربیتی که اجتماع آن را پذیرفته و دولت ها نیز از آن به منظور خدمت به اجتماع حمایت می کنند ، آماده شوند . ج) جمعیّت های دینی و اخلاقی : در عصرهای گذشته و همچنین درعصر کنونی جمعیّت های دینی و اخلاقی مانند وعّاظ به شغل تربیت افراد مشغول بوده و هستند و همچنین جماعاتی به عنوان مساعدت به ملّت ها که ظاهراً رنگ دینی نیز دارد از طریق فراهم آوردن اسباب بازی برای کودکان و القاء کنفرانس ها و مناظره ها و انتشارات تربیت افراد را به عهده گرفته اند . د) عوامل پیش بینی نشده : عوامل دیگری هم وجود دارد که آن ها پیش بینی نشده اند و ناخودآگاه در طرز رشد کودک بسیار مؤثّر هستند . وقتی ما بخواهیم کودکی را تربیت کنیم باید جوانب مختلف آن را در نظر بگیریم : به جسم و عقل و روان و وجدان او توجّه نماییم ، چنان که در تربیت او باید در نظر بگیریم که کودک یکی از اعضاء اجتماع است ، و اجتماع در او ، و او در اجتماع اثر می گذارد . و نیز باید در نظر گرفت که کودک موجود زنده ای است که در یک محیط طبیعی زیست می کند ، که در مقابل آن خاضع می باشد و یا احیاناً آن را به نفع و مصلحت خویش مسخّر خود می نماید .
منبع : اسلام و تعلیم و تربیت ، دکتر سید محمد باقر حجتی