در مناقب امام علی (علیه السّلام)
تاریخ در مورد سیّد حمیری یکی از شعرای بزرگ زمان امام صادق (علیه السّلام) مینویسد : که ایشان به حضرت علی (علیه السّلام) ارادت عجیبی داشت و اشعار زیادی در مناقب اهل بیت به ویژه حضرت علی (علیه السّلام) سروده بود ؛ لکن شارب الخمر هم بود و روز آخر عمرش عدّهای از بستگان و تجّار بغداد اطراف بسترش نشسته بودند . دیدند چهرهاش در حال احتضار سیاه شد . سرزنش کردند ، گفتند تو که سالها دم از محبّت علی میزدی و میگفتی از ساعت احتضار تا قیام بهشت و جهنم ، به دست علی است ؛ این است جواب محبّتها وگفتن فضایل و مناقب علی ، تو او را از خلفای راشدین افضل میخواندی و دیگران را طعن و لعن میکردی پس کو قدرت امام تو . سیّد حمیری در آن حال گفت : یا ابوالحسن راضی مباش دشمنان مرا سرزنش کنند عمری در مناقب و حمد و ثنای تو دم زدم و همه مردم مرا از ارادتمندان تو میدانند سزاوار نیست مرا پیش دشمنان شرمنده کنی .
ناگهان دیدند نقطه سفیدی در صورتش پیدا شد . آرام آرام تمام صورت را فرا گرفت ، بلند شده ، نشست و قلم وکاغذی برداشت چیزی نوشت و زیر سرش گذاشت . چشم ها را بر هم گذاشت و از دنیا رفت .
وقتی بلندش کردند ، دیدند یک دو بیتی به این مضمون (مردم گمان میکنند علی دوستانش را فراموش میکند به خدا قسم اشتباه میکنند هرگز علی بن ابیطالب محبّان خود را از یاد نمیبرد ؛ معلوم شد که خدا دوستان علی را توبه نکرده از دنیا نمی برد و حضرت علی بن ابیطالب هم دوستان خود را رها نمیکند هر چقدر خطاکار باشند در آن لحظه آخر به فریادشان میرسد و آنها را موفّق به توبه میکند) .
کیمیایی است عجب دوستی آل علی
که نباید ز کسی منّت اکسیر کشید