أین الرجبیون
أینَ الرّجَبِیُّون ؟
عَظُمَ الذَنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِکَ
طلوع ماه رجب گوارای وجودتان
بار دیگر خورشید رجب طلوعی دوباره و بس زیبا نموده است امّا …
همچنان منتظر آمدن تو هستیم .
یا بن الحسن ! دوباره سفره میهمانی و مهربانی دیگری برپا شده و عاشقان را ، خداوند ، دعوت نامهای عاشقانه فرستاده است .
چه زیباتر میشود این عشقبازی ؛ آقا ! اگر ما را قابل بدانی و بیایی .
اللّهم عجّل لولیّک الفرج
********************************************
أین الرجبیون
در صحرای محشر بیرقی افراشته می شود و همه مردم از اولین و آخرین زیر لواء آن قرار می گیرند، بااینکه وادی بسیار وسیع است، اما جای سوزن انداختن نیست و مردم مانند تیر در ترکش به سختی در کنار هم قرار گرفته اند (1)، همه سر در گریبان حسرت فروبرده اند و عرق شرم از سر و رویشان میچکد و البته زمین نیز همچنان بیقرار حادثهای در شرف وقوع است(2)، گنهکاران و فریب خوردگان قرار ندارند و اهمال کاران و غفلت زدگان چون گنگ خواب دیده حیرت زده اند…
جملگی در انتظار موعد رسیدگی به نامه اعمال تک تک بندگان هستند که ناگهان منادی ندا سر می دهد که «أینالرجبیون»، اهل ماه رجب کجایید؟
جمعی بر میخیزند که چهرهشان چون قرص تمام ماه درخشان است، صفوف پریشان و متحیر اهل محشر را می شکافند و در پیشگاه حقیقت هستی و مالک این روز می ایستند. منادی، ندا سر میدهد که بهشت بر شما گوارا باد و ایشان با آرامشی رشک برانگیز به سمت مامن الهی حرکت می نمایند که زمزمه ای برمی خیزد که: “اینها چه کسانی بودند که چنین با احترام و آسان از صراط گذشتند؟”
یکی از همان سیرتان پاسخ می گوید که: ما رجبیون هستیم، زنان و مردانی که وقتی ماه رجب با تمام رحمتش بر ما سایه افکند با روی گشاده به استقبالش رفتیم، روزهایی از آن را روزه گرفتیم و شبهایش را به عبادت صاحبش گذراندیم(3). از همین روست که در این روز که نه ثروت های اندوختهتان در دنیا و نه فرزندان برومندتان به کارتان نمی آیند (4) نجاتمان بخشید و مقام شفاعتمان داد(5)، ما در ماه او که همان ماه رجب است از بذل مال دریغ نورزیم، تا برای آخرت خویش توشهای فرستاده باشیم و خداوند بخشاینده به پاس این عملها مقامی مرحمت فرمود، که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است(6) …
1- بحارالانوار، ج 7، ص 111 2- نهجالبلاغه، خطبه 102 3- ثمرات الحیاط، ص 451، پیامبر اکرو (ص)
4- قرآن کریم، شعرا؛ آیه 88 5- ثمرات الحیاط، ص 252 6- بحارالانوار، ج 20